1394/4/30، 11:10 صبح
سلام
ابتدا عذر ميخوام اگه عنوانم مناسب نيست
من كمتر از يكساله عقدكردم و به علتي كه براي خودم كاملا مسجل شده تصميم به طلاق گرفتم و تصميمم قطعيه
اما مشكل امروز من در گيري ذهني من راجع به مهريه و طلاقه
من بارها خواستم توافقي از ايشون جدا بشم اما ايشون با هزارو يك ازار و اذيت نگذاشتن
وكار به اجرا گذاشتن مهريه رسيد و ميدونم ايشون فوق العاده مادي هستند و مهريه شده تنها اهرم فشارمن براي طلاق
با اين تفاسير:
من سي سالمه و با احتساب دوران دوستيم دوسال از عمرم پاي ايشون رفته
كارمو بخاطر ايشون رها كردم
مبلغي رو بابت قرض بهش دادم كه ادا نكرده
نفقه اي هم نداده و ميدونم مشكل الانش اينه من همه اينارو ببخشم و طلاق بده
از طرفي به شدت اين طولاني شدنه داره عذابم ميده, حرفها و ناجوانمردي هاش,و اين حس كه بهم ظلم شده.درسته من منتظر ازدواج نيستم اما همين فشار روانيش اذيتم ميكنه كه زودتر جدا بشم و به برنامه هاي زندگيم برسم(من اصلا ايشونو نميبينم جزدردادگاه)
من يكماه بيشتر باهاش نبودم اما الان شدم يك زن و يكسال گذشته و ميدونم مراحل قانونيش بيشتر ازينها طول ميكشه و اينا همه يه بازي رواني شده براي من
وتهش هم بايد ببخشم تا از دستش راحت بشم, وكيلمم همينو ميگه چون قانون اين مملكت همينه!!!!
حالا ممنون ميشم تجربياتتونو در اختيارم بزارين
ميدونم با بخشيدن زودتر به جدايي ميرسم اما اين بخشش از ته قلب نيست, من تو اين مدت خسارت مادي و معنوي زيادي ديدم و اكثرا بهم ميگن با بخشيدن پشيمون ميشم
از طرفي سنم داره بالا ميره. مدت عقد شناسنامه ايم بالا ميره, استرس و فشار اين روزها تموم شدني نيست و به طور دوره اي ادامه داره و....
جدا مستاصلم
حس خشم زيادي دارم ازين اتلاف وقت و عمرم و از طرفي ضايع شدن حقم و هر دو ازارم ميده
ميخوام تصميمي بگيرم كه در نهايت براي خودم ارامش داشته باشه و همه جوانبشو بسنجم
ممنون ميشم راهنماييم كنين و تجربياتتونو در اختيارم بزارين
به نقل از کابران تعهد
ابتدا عذر ميخوام اگه عنوانم مناسب نيست
من كمتر از يكساله عقدكردم و به علتي كه براي خودم كاملا مسجل شده تصميم به طلاق گرفتم و تصميمم قطعيه
اما مشكل امروز من در گيري ذهني من راجع به مهريه و طلاقه
من بارها خواستم توافقي از ايشون جدا بشم اما ايشون با هزارو يك ازار و اذيت نگذاشتن
وكار به اجرا گذاشتن مهريه رسيد و ميدونم ايشون فوق العاده مادي هستند و مهريه شده تنها اهرم فشارمن براي طلاق
با اين تفاسير:
من سي سالمه و با احتساب دوران دوستيم دوسال از عمرم پاي ايشون رفته
كارمو بخاطر ايشون رها كردم
مبلغي رو بابت قرض بهش دادم كه ادا نكرده
نفقه اي هم نداده و ميدونم مشكل الانش اينه من همه اينارو ببخشم و طلاق بده
از طرفي به شدت اين طولاني شدنه داره عذابم ميده, حرفها و ناجوانمردي هاش,و اين حس كه بهم ظلم شده.درسته من منتظر ازدواج نيستم اما همين فشار روانيش اذيتم ميكنه كه زودتر جدا بشم و به برنامه هاي زندگيم برسم(من اصلا ايشونو نميبينم جزدردادگاه)
من يكماه بيشتر باهاش نبودم اما الان شدم يك زن و يكسال گذشته و ميدونم مراحل قانونيش بيشتر ازينها طول ميكشه و اينا همه يه بازي رواني شده براي من
وتهش هم بايد ببخشم تا از دستش راحت بشم, وكيلمم همينو ميگه چون قانون اين مملكت همينه!!!!
حالا ممنون ميشم تجربياتتونو در اختيارم بزارين
ميدونم با بخشيدن زودتر به جدايي ميرسم اما اين بخشش از ته قلب نيست, من تو اين مدت خسارت مادي و معنوي زيادي ديدم و اكثرا بهم ميگن با بخشيدن پشيمون ميشم
از طرفي سنم داره بالا ميره. مدت عقد شناسنامه ايم بالا ميره, استرس و فشار اين روزها تموم شدني نيست و به طور دوره اي ادامه داره و....
جدا مستاصلم
حس خشم زيادي دارم ازين اتلاف وقت و عمرم و از طرفي ضايع شدن حقم و هر دو ازارم ميده
ميخوام تصميمي بگيرم كه در نهايت براي خودم ارامش داشته باشه و همه جوانبشو بسنجم
ممنون ميشم راهنماييم كنين و تجربياتتونو در اختيارم بزارين
به نقل از کابران تعهد