1396/9/15، 04:51 عصر
نگاهی به آلبوم «گمانه» اثر سهیل پیغمبری از مجموعه احوالات شخصی که توسط مؤسسه فرهنگی هنری خانه هنر خرد منتشر شدهاست.
شروین مسرور
گمانه آلبومی تونال است. اگرچه در جای جای آن آثاری از سیستمهای مُدال رومَن و ایرانی میبینیم (و در شیوه کلارینتنوازی سهیل پیغمبری آن را نزدیک به سبک کلزمر مییابیم) با اثری بسیار تونال مواجهیم. گویی خالق اثر در نتیجه رودررویی با رابطه مستحکم آکوردهای کادانسی، شگفتزده شده باشد. این پدیده از این نظر جای تأکید دارد که حرکت اینچنین محکم بر پایههای استوار تونالیته در اثری سازی در قرن بیست و یک توسط موسیقیدانی ایرانی جای تأمل دارد. چرا که در این اثر روی هارمونی به شکل مُدال آن تأکید عمیقی وجود دارد و میتوان گفت تجربه هارومونیک نوینی در آن رخ ندادهاست. جاهایی در قطعه تبادل لحظههایی از باس کونتینو را به شکل امروزی میشنویم، ولی هنرمند با وجود تأکید روی هارمونی، در این زمینه دست به تجربهای نمیزند و اوج رنگ امروزی هارمونیک آلبوم شاید در لحظه دیزونانسهای نرم قطعه سورا باشد. گویی رویکرد به هارمونی مثل موسیقی آوازی عام امروزی یا موسیقی رقص امروزی باشد. البته که کلارینت و آواز بسیار به هم نزدیکند، و میتوان این طور بیان کرد که اینجا هم با موسیقی آوازی طرفیم، ولی باید خاطرنشان کرد که قابلیتهای سازی همواره از قابلیتهای آوازی پیشی گرفتهاند، و موسیقیدان غربی در عصر حاضر مدام به دنبال استفاده از تمام ظرفیتهای ساز خویش است، به خصوص در موسیقی کلاسیک معاصر و جَز.
نوازندگی سهیل پیغمبری بسیار خوشصداست. تسلط نوازندگیاش و اندیشهاش در رابطه با تولید صدا، کاملاً در ضبط موجود مشهود است. گاهی از او لهجه آذری (مثلا در قطعه تبادل) میشنویم و گاهی رومَن و کلِزمِر. ولی باز هم خصوصیت بارز نوازندگی او را میتوان سونوریته دانست. آلبوم طبق آنچه عکسهای روی جلد به ما میگویند کلارینت محور است و کلارینت البته از نقاط قوت بارز آلبوم است (لازم به ذکر است که سه کار منتشر شده دیگر در مجموعه احوالات شخصی رویکرد سولو و تکنوازی دارند).
صداها به گونهای میکس شدهاند که شنونده تمام صداها را بسیار واضح و تفکیکشده میشنود.این سلیقه در میکس صدا بین خیلی از صدابردارها و موزیسینهای ایرانی رایج است. هیچ صدایی از شنونده فاصله نمیگیرد و کمتر میشنویم صداها در هم حل بشوند. البته این رویکرد میتواند همان طور که شنونده را بار اول در مواجهه با صداهایی به اصطلاح تمیز حیرتزده میکند، تکرار گوش دادن به آلبوم را نیز سخت کند، چرا که این صداهای تمیز در تکرار گاه میتوانند پسزننده باشند.
نکته جالب دیگر درباره آلبوم گمانه فرم چیدمان قطعات است، که خواسته یا ناخواسته از فرمهای شرقی بهره میگیرد. همان طور که در یک اجرا/ آلبوم موسیقی ایرانی با پیشدرآمد، درآمد، تصنیف، آواز و مفاهیمی اینچنینی طرفیم، انگار در چیدمان قطعات این آلبوم هم تعهدی اینچنینی را میتوانیم ردیابی کنیم. گویی قطعه اول (مکاشفه) پیشدرآمدی است برای آلبوم و قطعات ۲ و ۴ (رویا و مه، در دوردست) درآمدی برای ۳ و ۵ (بازسازی خاطرات، نه توی پیرامون) که اینها همه گویای وسواسی هنرمندانه است.
البته که آلبوم گمانه اثری ارزشمند است. برای مخاطب ایرانی بسیار عمیق است و برای مخاطب خارجی جای مکاشفه دارد. وسواس به کار رفته در تولید آلبوم بر جلد آن هم مشهود است. در جلد آلبوم میخوانیم: تاریخ ضبط تابستان ۹۱، تاریخ انتشار تابستان ۹۳، که میتواند گویای وسواس به کار رفته در تولید باشد. البته که این وسواس میتواند گاه از لحاظ حسی به موسیقی لطمه وارد کند، ولی در این آلبوم شنونده را با سطحی از استاندارد روبرو میکند که لذتبخش است. بسیار بیشتر از حوصلهی این مقاله میتوان در اثر این هنرمند جوان ایرانی درنگ کرد، چرا که این اثر با بسیاری از تولیدات همنسلانش متفاوت است و ریشهیابی این تفاوت، جای تأمل دارد.
شروین مسرور
گمانه آلبومی تونال است. اگرچه در جای جای آن آثاری از سیستمهای مُدال رومَن و ایرانی میبینیم (و در شیوه کلارینتنوازی سهیل پیغمبری آن را نزدیک به سبک کلزمر مییابیم) با اثری بسیار تونال مواجهیم. گویی خالق اثر در نتیجه رودررویی با رابطه مستحکم آکوردهای کادانسی، شگفتزده شده باشد. این پدیده از این نظر جای تأکید دارد که حرکت اینچنین محکم بر پایههای استوار تونالیته در اثری سازی در قرن بیست و یک توسط موسیقیدانی ایرانی جای تأمل دارد. چرا که در این اثر روی هارمونی به شکل مُدال آن تأکید عمیقی وجود دارد و میتوان گفت تجربه هارومونیک نوینی در آن رخ ندادهاست. جاهایی در قطعه تبادل لحظههایی از باس کونتینو را به شکل امروزی میشنویم، ولی هنرمند با وجود تأکید روی هارمونی، در این زمینه دست به تجربهای نمیزند و اوج رنگ امروزی هارمونیک آلبوم شاید در لحظه دیزونانسهای نرم قطعه سورا باشد. گویی رویکرد به هارمونی مثل موسیقی آوازی عام امروزی یا موسیقی رقص امروزی باشد. البته که کلارینت و آواز بسیار به هم نزدیکند، و میتوان این طور بیان کرد که اینجا هم با موسیقی آوازی طرفیم، ولی باید خاطرنشان کرد که قابلیتهای سازی همواره از قابلیتهای آوازی پیشی گرفتهاند، و موسیقیدان غربی در عصر حاضر مدام به دنبال استفاده از تمام ظرفیتهای ساز خویش است، به خصوص در موسیقی کلاسیک معاصر و جَز.
نوازندگی سهیل پیغمبری بسیار خوشصداست. تسلط نوازندگیاش و اندیشهاش در رابطه با تولید صدا، کاملاً در ضبط موجود مشهود است. گاهی از او لهجه آذری (مثلا در قطعه تبادل) میشنویم و گاهی رومَن و کلِزمِر. ولی باز هم خصوصیت بارز نوازندگی او را میتوان سونوریته دانست. آلبوم طبق آنچه عکسهای روی جلد به ما میگویند کلارینت محور است و کلارینت البته از نقاط قوت بارز آلبوم است (لازم به ذکر است که سه کار منتشر شده دیگر در مجموعه احوالات شخصی رویکرد سولو و تکنوازی دارند).
صداها به گونهای میکس شدهاند که شنونده تمام صداها را بسیار واضح و تفکیکشده میشنود.این سلیقه در میکس صدا بین خیلی از صدابردارها و موزیسینهای ایرانی رایج است. هیچ صدایی از شنونده فاصله نمیگیرد و کمتر میشنویم صداها در هم حل بشوند. البته این رویکرد میتواند همان طور که شنونده را بار اول در مواجهه با صداهایی به اصطلاح تمیز حیرتزده میکند، تکرار گوش دادن به آلبوم را نیز سخت کند، چرا که این صداهای تمیز در تکرار گاه میتوانند پسزننده باشند.
نکته جالب دیگر درباره آلبوم گمانه فرم چیدمان قطعات است، که خواسته یا ناخواسته از فرمهای شرقی بهره میگیرد. همان طور که در یک اجرا/ آلبوم موسیقی ایرانی با پیشدرآمد، درآمد، تصنیف، آواز و مفاهیمی اینچنینی طرفیم، انگار در چیدمان قطعات این آلبوم هم تعهدی اینچنینی را میتوانیم ردیابی کنیم. گویی قطعه اول (مکاشفه) پیشدرآمدی است برای آلبوم و قطعات ۲ و ۴ (رویا و مه، در دوردست) درآمدی برای ۳ و ۵ (بازسازی خاطرات، نه توی پیرامون) که اینها همه گویای وسواسی هنرمندانه است.
البته که آلبوم گمانه اثری ارزشمند است. برای مخاطب ایرانی بسیار عمیق است و برای مخاطب خارجی جای مکاشفه دارد. وسواس به کار رفته در تولید آلبوم بر جلد آن هم مشهود است. در جلد آلبوم میخوانیم: تاریخ ضبط تابستان ۹۱، تاریخ انتشار تابستان ۹۳، که میتواند گویای وسواس به کار رفته در تولید باشد. البته که این وسواس میتواند گاه از لحاظ حسی به موسیقی لطمه وارد کند، ولی در این آلبوم شنونده را با سطحی از استاندارد روبرو میکند که لذتبخش است. بسیار بیشتر از حوصلهی این مقاله میتوان در اثر این هنرمند جوان ایرانی درنگ کرد، چرا که این اثر با بسیاری از تولیدات همنسلانش متفاوت است و ریشهیابی این تفاوت، جای تأمل دارد.