1396/9/16، 06:42 عصر
قدیمی ترین نوازنده کمانچه فردی به نام خوشنواز است که گوبینو جهانگرد فرانسوی، نوازندگی اش را به همراه تار آقا علی اکبر فراهانی در حدود سال 1235 خورشیدی (1856 میلادی) دیده است. پس از او می توان به نام های حسن خان و موسی کاشی اشاره کرد. اما تنها نمونه های ضبط شده از نوازندگان قدیمی منحصر به نواخته های باقرخان رامشگر، حسین خان اسماعیل زاده و صفدر خان است. کمانچه در آغاز قرن 14 خورشیدی به دلیل ورود ویولون به ایران به مدت دست کم ده سال از صحنه موسیقی هنری غایب بود ولی در انواع موسیقی های مطربی شهری و همچنین موسیقی های بومی از جمله آذربایجان، شمال خراسان و لرستان حضوری پر رنگ داشت. با آغاز به کار رادیو ایران در سال 1319 خورشیدی (1940 میلادی) همراه با سایر سازهای ایرانی، کم کم پای کمانچه نیز به میان آمد. علی اصغر بهاری تنها کسی بود که با تشویق روح الله خالقی صدای کمانچه به شیوه موسیقی دستگاهی را بار دیگر به گوش مردم رساند. بهاری بعدها با تربیت شاگردانی زبده، عملاً تنها حلقه رابط دو نسل کمانچه نوازی ایران گردید. در دوران رکود ساز کمانچه، علاوه بر علی اصغر بهاری، رحمت الله بدیعی کمانچه می نواخت. وی در اصل ویولون نواز بود که بنا به نیاز گروه فرامرز پایور، گاهی کمانچه به دست می گرفت.
او برای نخستین بار، با استفاده از تکنیک انگشت گذاری انگشت سوم، صداهای بسیار زیر از کمانچه تولید کرد. مهم ترین کمانچه نوازان عصر حاضر عملاً شاگردان مستقیم و غیر مستقیم علی اصغر بهاری هستند که از میان شاخص ترین ایشان می توان به نام های داوود گنجه ای، محمد مقدسی، علی اکبر شکارچی، مهدی آذرسینا، درویش رضا منظمی، هادی منتظری، سعید فرجپوری، اردشیر کامکار و کیهان کلهر اشاره کرد. علاوه بر این ها، برخی ویولون نوازان دوران رادیو (1320-1350) نیز به ضرورت، کمانچه را به عنوان ساز دوم می نواختند، افرادی مانند رحمت الله بدیعی، کامران داروغه و مجتبی میرزاده. تنبک رایج ترین ساز کوبه ای برای همراهی با کمانچه است. گر چه در دوره اخیر گاهی با دف و دهل نیز نمونه هایی از همنوازی با کمانچه را می توان شنید. در منطقه آذربایجان ساز همراه کمانچه، قاوال (دایره آذری) و قوشا نقاره است. شیوه به دست گرفتن کمانچه در یکصد سال اخیر تفاوت آشکاری داشته است. نوازندگان قدیمی، ساز را همواره در کنار خود می گرفتند و تعویض سیم با چرخش ساز انجام می شد. در روش سنتی، دست چپ کاملاً دسته ساز را در بر می گرفت ولی امروزه تغییرات قابل ملاحظه ای در شیوه نواختن به وجود آمده است. اول این که دست چپ، روی دسته ساز آزادانه حرکت می کند و آن را در بر نمی گیرد. در نتیجه سرعت پنجه نوازندگان به مقدار محسوسی افزایش یافته است. همچنین ساز، روبروی بدن نوازنده قرار می گیرد و مانند گذشته در کنار او نیست که البته این موضوع فقط یک تغییر ظاهری است و تأثیری در صدا دهی ساز ندارد. دیگر این که برخی نوازندگان قدیمی، پایه ساز را روی زانوی خود قرار می دهند و برخی دیگر آن را بر زمین می گذارند. معمولاً نوازندگان جدید ترجیح می دهند پایه ساز روی زمین و یا گوشه صندلی شان قرار گیرد. این تفاوت ها فقط سلیقه نوازندگان را نشان می دهد و در عمل چندان فرقی نمی کند که ساز در چه موقعیتی نواخته شود. نوازندگی این ساز در دوره جدید با تغییراتی همراه بوده است که می توان به افزایش حرکت های سرعتی (پاساژ)، نواختن صداهای بسیار زیر و ایجاد صداهای مقطع (استاکاتو) با بهره گیری از تکنیک پیتزیکاتوی ویولون، اجرای ترمولو و تریل اشاره کرد. نوازندگان نوپرداز ضمن توجه به شیوه های نوازندگی قدیمی، برخی تکنیک های مورد استفاده در کمانچه نوازی مکتب موسیقی آذربایجان و همچنین استفاده از برخی فنون ویولون نوازی را در این ساز به کار برده اند. صدای کمانچه در چارچوب سنتی خود همواره دارای صداهای اضافی است که گاهی از آن به عنوان خش یاد می شود. این صدا جزو ذات کمانچه نوازی ایرانی است و در واقع بخشی از شخصیت صدایی این ساز را تشکیل می دهد. برخی از نوازندگان دوره جدید صدایی بدون خش را دنبال کرده اند. این نوع صدا برای برخی مخاطبان جالب تر است.تا چند دهه پیش وسعت صدای کمانچه در گستره سنتی خود بود و صداهای خیلی زیر از آن کمتر شنیده می شد. اما با روی آوری برخی نوازندگان پیشرو، اینک گستره صدای بیشتری از این ساز شنیده می شود. برای نمونه ایجاد صداهای بسیار زیر با استفاده از انگشت گذاری موقعیت سوم که پیش از این رحمت الله بدیعی تجربه کرده بود، توسط اردشیر کامکار با پیگیری بیشتری ادامه یافت. این تکنیک در عمل خیلی دشوار می نماید و کمتر نوازنده ای می تواند صداهای دقیق و ژوستی را به گوش مخاطب برساند. اجرای پاساژهای سرعتی در کمانچه نوازی سنتی چندان معمول نیست ولی چنین امکانی با تلاش برخی نوازندگان معاصر رونق یافته است. اجرای این پاساژها به ساز کمانچه جلوه دیگری داده اند که گاه در تکنوازی و یا گروه نوازی، توجه مخاطب را به خود جلب می کند. این ساز در دوره ای با کمبود شدید نوازنده مواجه بود ولی امروزه با گسترش آموزش آن و همچنین افزایش جذابیت ساز توسط نوازندگان برجسته، در میان جوانان طرفداران زیادی پیدا کرده است و هم اکنون تعداد نوازندگان حرفه ای آن ده ها برابر دوران رکود کمانچه هستند که می توان به نام های شهرام صارمی، رضا آبایی، مینو افتاده، سینا جهان آبادی، سامر حبیبی، شروین مهاجر، فرهاد عندلیبی، سهراب پورناظری، آرش کامور، مهدی باقری، بهزاد میرلو، احسان ذبیحی فر، نوید دهقان، سعید کامجو، سهیل صادقی، مسلم علی پور، بابک شهرکی، نوید مصطفی پور، علیرضا مهدی زاده، شیما بلوکی فر، پریسا کاشفی، نگار خارکن، نیوشا بریمانی، المیرا مردانه، آساره شکارچی، هومان رومی، صبا علیزاده، شهرام منظمی، روزبه اسدیان، کاوه معتمدیان، لعیا اعتمادی و ... اشاره کرد
او برای نخستین بار، با استفاده از تکنیک انگشت گذاری انگشت سوم، صداهای بسیار زیر از کمانچه تولید کرد. مهم ترین کمانچه نوازان عصر حاضر عملاً شاگردان مستقیم و غیر مستقیم علی اصغر بهاری هستند که از میان شاخص ترین ایشان می توان به نام های داوود گنجه ای، محمد مقدسی، علی اکبر شکارچی، مهدی آذرسینا، درویش رضا منظمی، هادی منتظری، سعید فرجپوری، اردشیر کامکار و کیهان کلهر اشاره کرد. علاوه بر این ها، برخی ویولون نوازان دوران رادیو (1320-1350) نیز به ضرورت، کمانچه را به عنوان ساز دوم می نواختند، افرادی مانند رحمت الله بدیعی، کامران داروغه و مجتبی میرزاده. تنبک رایج ترین ساز کوبه ای برای همراهی با کمانچه است. گر چه در دوره اخیر گاهی با دف و دهل نیز نمونه هایی از همنوازی با کمانچه را می توان شنید. در منطقه آذربایجان ساز همراه کمانچه، قاوال (دایره آذری) و قوشا نقاره است. شیوه به دست گرفتن کمانچه در یکصد سال اخیر تفاوت آشکاری داشته است. نوازندگان قدیمی، ساز را همواره در کنار خود می گرفتند و تعویض سیم با چرخش ساز انجام می شد. در روش سنتی، دست چپ کاملاً دسته ساز را در بر می گرفت ولی امروزه تغییرات قابل ملاحظه ای در شیوه نواختن به وجود آمده است. اول این که دست چپ، روی دسته ساز آزادانه حرکت می کند و آن را در بر نمی گیرد. در نتیجه سرعت پنجه نوازندگان به مقدار محسوسی افزایش یافته است. همچنین ساز، روبروی بدن نوازنده قرار می گیرد و مانند گذشته در کنار او نیست که البته این موضوع فقط یک تغییر ظاهری است و تأثیری در صدا دهی ساز ندارد. دیگر این که برخی نوازندگان قدیمی، پایه ساز را روی زانوی خود قرار می دهند و برخی دیگر آن را بر زمین می گذارند. معمولاً نوازندگان جدید ترجیح می دهند پایه ساز روی زمین و یا گوشه صندلی شان قرار گیرد. این تفاوت ها فقط سلیقه نوازندگان را نشان می دهد و در عمل چندان فرقی نمی کند که ساز در چه موقعیتی نواخته شود. نوازندگی این ساز در دوره جدید با تغییراتی همراه بوده است که می توان به افزایش حرکت های سرعتی (پاساژ)، نواختن صداهای بسیار زیر و ایجاد صداهای مقطع (استاکاتو) با بهره گیری از تکنیک پیتزیکاتوی ویولون، اجرای ترمولو و تریل اشاره کرد. نوازندگان نوپرداز ضمن توجه به شیوه های نوازندگی قدیمی، برخی تکنیک های مورد استفاده در کمانچه نوازی مکتب موسیقی آذربایجان و همچنین استفاده از برخی فنون ویولون نوازی را در این ساز به کار برده اند. صدای کمانچه در چارچوب سنتی خود همواره دارای صداهای اضافی است که گاهی از آن به عنوان خش یاد می شود. این صدا جزو ذات کمانچه نوازی ایرانی است و در واقع بخشی از شخصیت صدایی این ساز را تشکیل می دهد. برخی از نوازندگان دوره جدید صدایی بدون خش را دنبال کرده اند. این نوع صدا برای برخی مخاطبان جالب تر است.تا چند دهه پیش وسعت صدای کمانچه در گستره سنتی خود بود و صداهای خیلی زیر از آن کمتر شنیده می شد. اما با روی آوری برخی نوازندگان پیشرو، اینک گستره صدای بیشتری از این ساز شنیده می شود. برای نمونه ایجاد صداهای بسیار زیر با استفاده از انگشت گذاری موقعیت سوم که پیش از این رحمت الله بدیعی تجربه کرده بود، توسط اردشیر کامکار با پیگیری بیشتری ادامه یافت. این تکنیک در عمل خیلی دشوار می نماید و کمتر نوازنده ای می تواند صداهای دقیق و ژوستی را به گوش مخاطب برساند. اجرای پاساژهای سرعتی در کمانچه نوازی سنتی چندان معمول نیست ولی چنین امکانی با تلاش برخی نوازندگان معاصر رونق یافته است. اجرای این پاساژها به ساز کمانچه جلوه دیگری داده اند که گاه در تکنوازی و یا گروه نوازی، توجه مخاطب را به خود جلب می کند. این ساز در دوره ای با کمبود شدید نوازنده مواجه بود ولی امروزه با گسترش آموزش آن و همچنین افزایش جذابیت ساز توسط نوازندگان برجسته، در میان جوانان طرفداران زیادی پیدا کرده است و هم اکنون تعداد نوازندگان حرفه ای آن ده ها برابر دوران رکود کمانچه هستند که می توان به نام های شهرام صارمی، رضا آبایی، مینو افتاده، سینا جهان آبادی، سامر حبیبی، شروین مهاجر، فرهاد عندلیبی، سهراب پورناظری، آرش کامور، مهدی باقری، بهزاد میرلو، احسان ذبیحی فر، نوید دهقان، سعید کامجو، سهیل صادقی، مسلم علی پور، بابک شهرکی، نوید مصطفی پور، علیرضا مهدی زاده، شیما بلوکی فر، پریسا کاشفی، نگار خارکن، نیوشا بریمانی، المیرا مردانه، آساره شکارچی، هومان رومی، صبا علیزاده، شهرام منظمی، روزبه اسدیان، کاوه معتمدیان، لعیا اعتمادی و ... اشاره کرد