سلام مهمان عزیز، اگر این پیغام را مشاهده نموده ای به معنی آن است که شما هنوز ثبت نام نکردی. برای ثبت نام اینجا کلیک کن و از تمام امکانات انجمن ما استفاده کن و لذت ببر. اگر قبلا ثبت نام کرده اید، وارد شوید.
وی در سال ١٣٣٣ در شهرستان سنندج چشم به جهان گشود.وی از همان کودکی با تشویق اعضای خانواده خود نزد استاد حسن کامکار به یادگیری نوازندگی ویولون پرداخت که بعدها با راهنمایی استاد٬ ساز قیچک را برای خویش برگزید.وی پس از مدتی به عضویت ارکستر خردسالان فرهنگ و هنر آن زمان و سپس ارکستر بزرگ سالان در آمد.از فعالیت های فهیمی در موسیقی رادیو و تلویزیون سنندج به رهبری استاد گرشیا بوده است. اردشیر فهیمی پس از پایان تحصیلات متوسطه برای ادامه تحصیل در رشته موسیقی به دانشگاه هنر های زیبای تهران وارد شد و در همین ایام بود که جای خالی دف را در ارکسترهای ایران احساس کرده و با استفاده از این ساز شورانگیز در محافل هنری با جدیت به یادگیری این ساز پرداخت که حاصل این تلاش هدف دار و عاشقانه همکاری ارزشمند وی با ارکستر فرهنگ و هنر سنندج و تهران و نیز گروه های موسیقی سنتی عارف و مولانا و گروه های تنبورنوازان شمس و مردان خدا می باشد.اردشیر فهیمی مدت زمانی به عنوان نوازنده ویولون در ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شادروان استاد حشمت سنجری فعالیت داشته است.وی برای شناساندن موسیقی ایرانی مسافرت هایی به کشورهای فرانسه٬ اسپانیا٬ ایتالیا٬ ژاپن٬شوروی و آمریکا با ارکسترها و خوانندگان ایرانی و خارجی داشته است.اردشیر فهیمی مدتی هم در دانشگاه برکلی آمریکا کلاس هایی در ارتباط با آشنایی با نوازندگی و تاریخچه دف داشته است.از آثار ایشان که تا کنون به صورت کاست منتشر شده می توان از هی گل٬ حیرانی٬ مهتاب روی و دیار گل نام برد
در سال ١٢٩٨ در شهر سنندج چشم به جهان گشود.وی در نوجوانی نوازندگی دف را از پدر خوانده خود درویش ملک محمد صفوتی که از بزرگان عرفان در منطقه و دف نوازی توانا بود فرا گرفت.از همان ایام کودکی در سایه تعلیمات شیخ عبدالکریم و … به کسب طریقت همت گذارد و در سن ٣٥ سالگی به حکم آن شیخ بزرگوار خلیفه گردید.وی که از دف نوازان بنام سنندج می باشد
ايشان علاوه برآشنايي به الحان قديم ومقامهاي خانقاهي وچيره دستي در نواختن اوزان خانقاهي وداشتن تكنيكهاي بديع و ويژه خود در بداهه نوازي بر روي ساز دف،داراي صدايي بسيار دلنشين وپرسوز وگداز بود. تلفيق اجرايي بديع خوانندگي ونوازندگي استاد در مراسمي چون مولودي خواني ها، معراج نامه خواني ها، مناجات خواني ها،منقبت خواني ها و مداحي هاي بيادماندني سراسرپر از شور وعشق او به پيامبراعظم(ص) وتمامي انبياء واوليا وائمه ي طاهر اسلام وآيين پر شوكت عرفاني اسلامي مي باشد.كه خود بهترين راهنماي تمامي رهنوردان وادي دف نوازي ومكتب خواندن وآواز مقامي وخانقاهي مي باشد.
ساز دف از متداولترین و اساسی ترین نمونه ی آلات ضربی (سازهای کوبه ای) یا آلات ایقاعی روزگاران قدیم به شمار می آید.
دف و دپ اسم صوت است و صدایی است که از کوبیدن ضربه ای به پوست دف بر می آید. در فرهنگنامه موسیقی سرزمین ما آمده است ،دف دایره ای است از چوب که بر روی آن پوست کشیده اند. در برخی مناطق حلقه هایی نیز بدان آویزان کنند و در مجلس سماع صوفیان اشعار مذهبی و عرفانی را با آهنگ های دل انگیز و جانسوز در دستگاه های مختلف و نیز ریتم های متفاوت به همراه دف می خوانند و مجلس آنها پرشور است و شوق عشق و نیایش و سماع.
چنان که یاد شد دف چهار گوش در پیش از اسلام متداول بوده ولی در همان روزگار نواختنش متروک شده است. در حال حاضر در بسیاری از ارکسترهای ایرانی دف همان دایره یکی از سازهای اصلی به شمار می آید.
در فرهنگ معین این چنین آمده است، دف (فارسی عربی،ترکی،آلبانیایی) همان دایره است ضمن این که این لفظ در مصر و آلبانی به طور کلی معنای دایره می دهد. در الجزایر ساز مخصوصی است با قاب چهارگوش که دارای دو پوست است و در پشت این پوست را از داخل چهار تار زهی کشیده اند. در نقش برجسته شکار گوزن در طاق بستان دو نوازنده یکی از سمت چپ نای یا سورنای می نوازد و دیگری ساز چهارگوشی در دست دارد که نوعی دف مربع شکل می باشد. شکل دست های نوازنده این ساز به گونه ای است که بیش از هر چیز موید این نظریه است که دف از دوره ی باستان مورد توجه بوده است. این نوع دف یعنی دف چهارگوش هنوز هم در مصر و سوریه رواج دارد و قاب آن به شکل قاب خشت مالان است.
این ساز چنانکه از کتابهای موسیقی و نوشتهها و اشعار بر میآید در دوره اسلامی ایران برای پشتیبانی از ساز و حفظ وزن به کار میرفته و رکن اصلی مجالس عیش و طرب و محافل اهل ذوق و عرفان بوده که قوالان هم با خواندن سرود و ترانه آن را به کار میبردند. در کتابهای لغت در معنی دف یا دایره مینویسند: آن چنبری است از چوب که بر روی آن پوست کشند و بر چنبر آن حلقهها آویزند. در قدیم برای آنکه طنین بهتری داشته باشد روی دف پوست آهو میکشیدند.
در دایره المعارف فارسی مصاحب آمده است دف سازی است که اساسا عبارت است از قالبی که بر یک (و گاه) دو طرفش پوست کشیده شده است و با زدن به واسطه ی انگشتان یا تکان دادن آن نواخته می شود. منحصرا در کردستان است که دف یا دایره به عنوان یک ساز مذهبی به کار می رود. آنان دف را با آهنگ مناجات برای حالت سماع یا جذبه می نوازند. صدای این ساز مثل دایره ولی هیجان انگیزتر است. وقار مخصوصی دارد که شنونده را به تفکر در عوالم رویا وامی دارد.
در قدیم دف یا دایره کوچک را که چنبر آن از روی و برنج ساخته میشد خمک یا خمبک میگفتند. به دست زدن با وزن و به اصطلاح بشکن زدن هم خمبک یا خمبک میگفتند.دف یا دایرههایی هم بوده که بر چنبر آن زنگ تعبیه میکردند و مینواختند. زنگ های دف را جلاجل میگفتند. در دوره اسلامی به کسانی که دف یا دایره مینواختند جلاجل زن میگفتند.
در ایران کهن جلاجل وسیلهای بیضی شکل و بزرگ بود که زنگهایی بر آن میبستند و در جنگها به کار میبردند و ظاهراً صدای مهیبی داشته است.دف یا دایره کوچک را که بر آن زنگوله تعبیه میکنند دایره زنگی میگویند.
پس از آنکه تمبک مجلسی شد به تدریج جای دف را گرفت و از رونق دف کاست و دف را بیشتر در شهرهای کوچک وقصبات در مجالس عیش و سرور به کار میبردند به ویژه در کردستان و آذربایجان بسیار متداول بود و نوازندگان ماهر داشت.
ساز دف:
متشکل از چنبری است از چوب بید که بر یک روی آن پوستی از بره کشند و آویزه هایی حلقه مانند از داخل بر جدار دایره ی چوبی کشند. به کف دست گیرند و به سر انگشتان با ضربه های موزون می نوازند. معلق نگاه داشتن دف در هوا هنگام نواختن به نحوی که در مواقع لازم با کف دست محافظت شود- نوازندگی آن را مشکل می نماید.
کمانه:
حلقه ی چوبی دایره شکل به عرض ۵ تا ۷ و قطر دایره ۴۸ تا ۵۳ سانتی متر(ضخامت چوب یکسان نبود و بعضی مواقع ۱ تا ۳ میلی متر نیز می رسد). دهانه ی کاملا مدور موجب یکنواختی صدا می گردد.
شستی:
فرورفتگی منحنی شکل. محل استقرار انگشت شست دست چپ بر روی لبه ی کمانه.
پوست:
پوست کهنه ی بز با ضخامت یکسان و به رنگ یکسان (تگرگی با دانه نباشد) پوستی مناسب است (بهتر است آهکی نباشد)
البته پوست آهو – میش – بز کوهی – ماهی نیز مرسوم بوده است.
گل میخ:
برای حفظ پوست دف پونزهایی از برنج – مس – آهن در جداره ی بیرونی کمانه کوفته می شود.
قلاب:
از آهن یا مس در جداره ی داخلی کمانه و محل اتصال حلقه هاست. فاصله ی هر قلاب از پوست در محدوده ی ۳.۵ و از فلاب مجاور ۳ سانتی متر است.
حلقه:
از برنج و مس و گاهی آهن. به قلاب های دیواره ی داخلی متصل است. چهار حلقه آویزه ی یک قلاب و قطر حلقه ۱.۵ سانتی متر است.
تسمه ی چرمی:
برای جلوگیری از خستگی مچ های نوازنده در دف نوازی طولانی تسمه ی چرمی در قسمت داخلی کمانه وصل می شد.
موسیقی كلاسیك بواسطه ریتم و ملودی بر روی ساختار و تواناییهای مغز تاثیر گذار است . ریتم نسبت به افزایش سطح سروتونین تولیدی در مغز كمك میكند . سروتونین به عنوان یك هورمون عصبی عامل انتقال پالسهای اعصاب جهت تداوم حفظ حس شادمانی و سرور است . هنگامی كه مغز به تولید سروتونین میپردازد موجب انبساط خاطر میگردد ، در حقیقت افسردگی فرآیند ناشی از كمبود ترشح این هورمون میباشد . سروتونین زمانی شروع به ترشح مینماید كه مغز در معرض شوك مثبتی قرار گیرد به عنوان مثال اگر ما به نقاشی زیبایی نگاه كنیم ، رایحه ی دلپذیری به مشام ما برسد ، حس فوق العاده ای را تجربه كنیم ، غذای مطبوعی بخوریم یا به موسیقی مسحور كننده ای گوش فرا دهیم ، مغز اجازه آزاد سازی مقدار معینی از سروتونین كه باعث تحریك و به اوج رسیدن احساسات دلپذیر میشود را خواهد داد .ریتم موسیقی همچنین میتواند موجب تحریك سایر ضربانات طبیعی بدن مانند ضربان قلب یا امواج آلفای مغز شود ، و همین تاثیر گذاری یكی از راههای مقابله با گسترش افسردگی و معالجه بالینی است . در عوض ملودی همانند جرقه های شتاب دهنده و كاتالیزورهای فرآیند خلاقیت در مغز محسوب میشوند . ویژگی دیگر موسیقی آن است كه در زمان بیان اشعار و كلام ادیبانه كه تكیه بر استدلال و منطق دارد با دمیدن روح خود بر هیجانات این رابطه برقرار است ، با شروع كلام ، موسیقی این مرحله را قطع و مسیر را مستقیم به سوی حس ارتباطی فرد با شعر برقرار مینماید. موسیقی از این گذرگاه برای بیان ماهیت وجودی خود استفاده نمی نماید و این صحیح ترین گذرگاه عبور احساسی است . با ایجاد و تولید سلسله هیجانات مختلف ، گوش كردن به یك نوع خاص از موسیقی میتواند بنیان و شالوده ای را برای نوع پندار ، گفتار و كردار آدمی بوجود آورد . موسیقی تشدید كننده لذات و تسكین دهنده آلام ، تقویت كننده روحیات سرافكندگی و آرام كننده افرادآشفته است . این رابطه ی میان شنونده و موسیقی است كه میتواند عامل تعیین كننده برای مدت زمان ادامه ی این تاثیرات باشد . تاثیرات شناخته شده موسیقی بر مغز متفاوت و گوناگون میباشد: موسیقی بر مغز انسان و حیوان و رشد گیاه موثر است . موسیقی در انسان بواسطه ی افزایش حافظه ی موقت و طولانی باعث افزایش بهره هوشی فضایی میگردد . در حقیقت موسیقی با تربیت موزیسین ها به امكان پاسخ دهی بهتر انها در بخش حافظه لغات نسبت به سایر افراد بالغ كمك مینماید . كودكان به مراتب بیش از افراد بالغ از مزایای موسیقی كلاسیك بهره مند میگردند ، آنها تجربه و موهبت مزایای شناختی خویش را كسب مینمایند . پدیده معروف به " موتزارت افكت " به گسترش عملكرد قوه تحلیل و استدلال منطقی و همچنین حافظه ی كوتاه مدت به علت شنیدن قطعات موسیقی پیچیده نظیر كنسرتو پیانوهای دونوازی شده موتزارت اشاره دارد. موسیقی بویژه موسیقی دوران باروك با ضرباهنگ 60 در دقیقه ، تاثیر مستقیمی بر روی فركانس و دامنه ی امواج مغزی دارد كه قابل اندازه گیری از طریق الكتروآنسفالوگراف میباشد . موسیقی همچنین بر روی سیسیتم تنفسی و افزایش مقاومت پوست و نیز سیستم هورمونی بدن تاثیر گذار است و اتساع مردمك چشم ، افزایش فشار خون و ضربان قلب را موجب میگردد . در نتیجه ی این فرآیندها تمركز پذیری مغز به سهولت انجام میپذیرد .موسیقی با تحریك همزمان نیمكره های چپ و راست مغز ، تحلیل و تلفیق و شبیه سازی های اطلاعات در مدت زمان كوتاهتری را ممكن میسازد . این فعال سازی همزمان دو نیمكره ی مغزی موجب تقویت فرآیند یادگیری و جذب اطلاعات و در نهایت رشد مهارتهای شناختی میگردد . این پدیده كه میتوان با گوش كردن به این سبك موسیقی یادگیری را به میزان پنج برابر افزایش داد باثبات رسیده است و از همین روست كه نقالان ، داستانهای خود را با ریتم ملودیك خاصی ادامه میدهند تا بتوانند هزاران خط داستان را به خاطر بسپارند و هنرمندان درام پرداز یونانی با استفاده از همین شگرد خود اموخته به ایفای نقش میپرداختند . ملودی و ریتم دو جزء لاینفك موسیقی میباشند كه از طرق مختلفی به ایفای نقش میپردازند : ملودی جوهره ی افزایش خرد خلاق محسوب میگردد در حالیكه ریتم هماهنگ كننده ی این قبیل احساسات به خصوصیات و صفات اصلی وطبیعی میباشد. خوی انسانی دارای ضرباهنگ مخصوص موسیقایی ویژه خود میباشد . ریتم ضربان قلب ، قدم زدن ، پریدن ، صحبت كردن ، جویدن و تنفس تماما نشانه هایی از خصوصیات حیاتی منظم و ضروری روزمره بشری است . با شنیدن نوع خاص موسیقی كه موجب افزایش ترشح سروتونین تولیدی در مغز میگردد میتوانیم شاهد رشد اندیشه و تجسمات ذهنی باشیم . چیزی كه موسیقی را تا این قدر پر بها و ارزشمند می سازد همانا ارائه ی سامانه های منظم و بی بدیل ریاضی وار آن میباشد . تاثیر موسیقی كلاسیك بر مغز همانگونه كه ذكر شد از همكاری دو عامل منتج میگردد ، عامل ابتدایی ریتم میباشد كه عمل همسان سازی اعمال حیاتی بدن را برعهده داشته و به ایجاد حالت روانی خاص برای افزایش شناخت و خلق تواناییها منجر میگردد . عامل دوم كه در هماهنگی با عامل اول قرار دارد ملودی است كه تفكیك پذیری استدلال و قوای عقلانی را موجب میگردد و احساس مطبوع فراخوانی چالش ها و مسایل را از طریق سلسله ابتكارات و چاره سازی های جدید و تامین قابلیتها برای انتخاب صحیح از میان راه حلهای موجود امكان پذیر میسازد . ملودی و ریتم در هماهنگی و اشتراك مساعی با مغز به گشایش قوه شنیداری و كانالهای حسی مغز و افزایش مهارتهای قوای ذهنی میگردد . نظم شگفت انگیز موسیقی عصر باروك و كلاسیك موجب میگردد تا مغز افزایش ترشح سروتونین را تجربه نماید و به بدن و ذهن اجازه میدهد تا نقش بهتری در زمان شنیدن به این قطعات منطقی ایفاء نمایند . این نظم الگوهایی از ریتم و دانگ صدا ، تباین كاركترها ، بازگویی و تغییرات تم را شامل میشود . ضرباهنگ به همراهی افزایش شناختی و كاركرد خلاقانه مغز توسط ملودی باعث ایجاد احساسات هیجانی در بدن ما میشود به عنوان مثال هنگامیكه از یك كودك ناكارآمد درخواست گره زدن بند كفش میشود اغلب این وظیف نتیجه ای بسیار سخت و در برخی موارد غیرممكن را خواهد داشت در حالیكه همین درخواست در پس زمینه ای از اجرای موسیقی كلاسیك موفقیت در انجام وظیفه را به دنبال خواهد داشت . طبق اثر موتزارت ( موتزارت افكت) ،كودكانی كه به فرا گیری دروس موسیقی میپردازند مزیتهای مهارتی شناختی بیشتری را تجربه مینمایند . موسیقی بر افراد مختلف به روشهای گوناگون تاثیرات متفاوتی دارد ، موسیقی روان هندل هنگامیكه در ذهن یك موسیقیدان خبره و موشكاف تجلی میابد انرژی دلپذیری را در وجود وی آزاد میسازد كه قابل مقایسه با با یك غیرموسیقیدان و یا علاقمند به موسیقی نیست . همچنین است در فرد شهودگرای زیركی كه قوه ی درك و تشخیص احساسات و شوری كه اهنگساز (اركستر/نوازنده ) انتقال میدهد را دارد نسبت به شنونده ی تنبل و وقت گذران . سطح درك موسیقایی شنونده بسیار مهم است و از همین رو ، یك قطعه در نگاه دو شنونده كاملا متفاوت پدیدار میگردد و موجب اختلاف نظر متناقض و مخالف میان آنها میگردد . تاثیر موسیقی بر گیاهان و حیوانات نیز ثابت شده است . توازن صحیح ریتم و ملودی به مرغ در تخم گذاردن بیشتر ، به گربه در آرامش بیشتر و به گاو در تولید شیر بیشتر كمك میكند . تجربیات آزمایشگاهی بر روی موشها نشان داده اند كه پستانداران دارای غرایز طبیعی گرایش به موسیقی هستند . در آزمایشی از دو صندوق استفاده گردید كه از طریق لوله اتصال یافته بودند در یكی از موسیقی باخ (AIR ON G STRING) و در دیگری از موسیقی راك استفاده میشد بیشتر موشها حضور در صندوق موسیقی باخ را انتخاب كردند حتی هنگامیكه با سوییچ كردن ، موسیقی باخ از صندوق دیگر پخش میشد سپس موشها در پازل مارپیچ قرار گرفتند و موشهایی كه صندوق موزیك باخ را انتخاب كرده بودند براحتی و قبل از موشهایی كه در معرض موسیقی راك قرار گرفته بودند ، راه خروج را پیدا كردند . هنگامیكه دانشمندان به مشاهده ی مغز این موشها پرداختند دریافتند كه موشهایی كه به تناوب در معرض موسیقی كلاسیك قرار داشته اند از نظر فیزیكی از مغز گسترش یافته تری برخوردارند تا موشهایی كه در معرض این موسیقی خاص قرار نداشته اند . آزمایشات بر روی گیاهان نیز ثابت كرده است كه گیاهان با الگوی ضرباهنگ 60 در دقیقه رشد بسیار سریع و موثرتری از گروههای دیگر دارند كه در معرض موسیقی راك قرار گرفته اند . گروهی كه در معرض موسیقی راك قرار گرفته اند پژمرده و خشك شده اند. گیاهان ، موجودات زنده فاقد ارگانیسم تفكر هستند لذا برای رشد به ملودی نیاز نداشته و فقط ریتم را درك خواهند كرد . تاثیرات شگرف موسیقی در زندگی بسیار اساسی و بنیادین هستند و این مزیت در زندگی كاراتر افراد نمود می یابد . بیشتر نوابغ تاریخ ، موسیقیدان و یا با نیروی موسیقی آشنا بوده اند . اینشتین یكی از تابناك ترین چهره های نبوغ بشری یك ویولنیست بود و یكی از دلایل پذیرفته شده در هوش وی ، این امر بوده است كه وی به نواختن ویولن اشتغال داشته است . او راه حلهای معادلات پیچیده و مسایل را در زمانهای بداهه نوازیهای ویولن میافت . هنگامیكه توماس جفرسون قادر به یافتن عبارات و جملات صحیح در اعلامیه استقلال نبود به نوازندگی ویولن میپرداخت و جملات مناسب را میافت . سر كانن دویل نویسنده ی نامی بریتانیا در خلق كاركتر فوق هوشمند خود شرلوك هلمز ، هرگاه این شخصیت بدنبال حل معمایی پیچیده بود وی را در حال نواختن ویولن نشان میداد . مردان بزرگ تاریخ از شكسپیر تا ناپلئون بر همین اساس به موسیقی پرداخته اند و این نشانه ای است از آن تفاوت هایی كه موسیقی میافریند.
دانشمندان با انجام تحقیقاتی ادعا کردهاند افرادی که میتوانند یک ساز موسیقی را بنوازند باهوشترند، زندگی اجتماعی بهتری دارند و در تحصیلات خود موفقترند.
تحقیقات جدید نشان میدهد افرادی که به طور منظم یک ابزار موسیقی را مینوازند بعد از مدتی شکل و قدرت مغز خود را تغییر میدهند که این عامل در نهایت میتواند به بهبود مهارتها و
تواناییهای ادراکی آنها منجر شود. حتی نواختن موسیقی میتواند میزان ضریب هوشی را در میان کودکان و بزرگسالان تا 7 درجه افزایش دهد.
محققان در این باره اعلام کردند: شواهد نشان میدهد مغز موسیقیدانان از لحاظ ساختار و عملکرد با افرادی که با موسیقی آشنایی ندارند تفاوتهای زیادی دارد.
نواختن موسیقی سبب میشود قسمتهای خاصی از مغز که وظیفه پردازش و نواختن یک آهنگ خاص را دارند تقویت شوند. این قسمتها همچنین وظایف دیگری مانند تواناییهای حرکتی، مهارتهای شنیداری و ذخیرهسازی اطلاعات را دارند و زمانی که فردی شروع به آموختن نواختن یک ساز میکند این قسمتها به طور قابل توجهی رشد کرده و عملکرد آنها طی دوران آموزش روز به روز بهتر میشود.
لوتز جانک روانشناس دانشگاه زوریخ در اینباره گفت: آموختن موسیقی بدون شک فواید زیادی برای مغز انسان دارد تا جایی که میتواند ضریب هوشی (IQ) فرد را تا 7 امتیاز افزایش دهد. ما در بررسیهای خود متوجه شدیم که حتی افراد بالای 65 سالهم، 4 یا 5 ماه بعد از شروع به آموزش نواختن یک ساز تغییرات زیادی در مغزشان به وجود میآید. حتی چند هفته بعد از شروع آموزش موسیقی نشانههای مثبتی در مغز سالمندان دیده میشود که این تغییرات در نهایت سبب میشود سالمندان ابتلا به بیماریهای مغزی مانند آلزایمر را به تأخیر بیندازند و حتی از بروز بعضی از فجیها که به خاطر کاهش عملکردی مغز به وجود میآید پیشگیری میشود.
موسیقی روی هر دو نیمکره مغزی انسان تأثیرگذار است و باعث تقویت هر دو بخش میشود. قسمتهایی از مغز افرادی که موسیقی مینوازند و وظیفه کنترل قدرت شنیداری، حافظه و قسمتهایی که وظیفه کنترل دستها را دارند در حین آموزش موسیقی به بهترین شکل تمرین داده میشوند و تقویت میشوند.
موسیقی به دو شکل میتواند به بهبود وضع جسمی و روحی فرد کمک کند به طوری که در فرد شنونده باعث تحریک واکنشهای عاطفی و ذهنی فرد میشود و در فرد نوازنده که خود نیز در ایجاد موسیقی فعال است، علاوه بر تحریک عواطف موجب تقویت ارتباط جسم و ذهن شده و به هماهنگی این ارتباط در بدن کمک میکند. از آنجایی که نواختن موسیقی به صورت گروهی یا فردی انجام میشود و تأثیر آن نیز بر روح متفاوت است بنابراین تأثیر نواختن و یا شنیدن آن میتواند غمگین کننده، اضطراب آور یا نشاط بخش و آرامکننده باشد.
جانک در ادامه گفت: در مورد کودکان ما متوجه شدیم یاد گرفتن موسیقی به آنها نظم و توجه بیشتر و برنامهریزی را میآموزد که همه این تواناییها برای بهبود عملکرد این کودکان در طول دوران تحصیل آنها در مدرسه و دانشگاه بسیار مفید است.
کودکانی که موسیقی را فرامیگیرند با سرعت بیشتری میتوانند خود را با آموزش زبان دوم تطبیق دهند و کلمات را مدت زمان بیشتری در ذهن خود نگاه دارند. البته نواختن موسیقی تنها روش برای تقویت این مهارتها نیست، اما ما مطمئنیم این روش میتواند درکنار دیگر متدها کمک مؤثری به انسانها کند.
زمانی که شما در حال آموزش موسیقی هستید باید نتهای موسیقی را بیاموزید، زمانبندیها را رعایت کنید و بتوانید صداها را بهتر به ذهن خود بسپارید.
تقویت همین مهارتها به شما کمک میکند زبانهای جدید را بهتر بیاموزید و کلمات را مدت طولانیتری در ذهن خود به خاطر بسپارید.
موسیقی آنچنان تأثیری روی انعطافپذیری مغز دارد که ما به دنبال استفاده از آن برای کمک به بیماران ذهنی هستیم و تحقیقات زیادی در مورد علم موسیقی - درمانی هماکنون در نقاط مختلف جهان در حال انجام است.
قرار گرفتن کودکان درمعرض موسیقی حال چه آنها موسیقی را بنوازند وچه به آن گوش بدهند اثرات بسیار مفیدی روی قدرت شنیداری آنها دارد.
محقق دونالد هاگس استاد دانشگاه کارولینا دراین باره گفت: هیچ چیزی مانند موسیقی نمیتواند همه قسمتهای مغزی را فعال کند.
زمانی که کودکان با موسقی آشنا میشوند قسمتهای زیادی از مغز آنها به طور همزمان تقویت میشوند که از جمله آن میتوان به مرکز زبانآموزی و محاسباتی اشاره کرد.
کودکانی که موسیقی گوش میدهند قدرت شنیداری آنها به طورقابل توجهی افزایش پیدا میکندکه همین عامل سبب میشود مهارتهای زبانآموزی آنها رشد چشمگیری داشته باشد.
این کودکان بهتر میتوانند الگوهای زبانی را تقلید کرده و فراز و فرودهای خاص هر زبان را تحلیل کنند که همه این مسائل به بهترین شکل میتوانند روی مهارتهای زبانآموزی تأثیر مثبت داشته باشد.
جالب اینجاست که هیچگاه برای آشنا کردن کودکان با موسیقی دیر نیست. تحقیقات نشان داده است که کودکان حتی قبل از تولد نیز میتوانند به صدای موسیقی گوش داده و آن را به خاطر بسپارند.
کودکانی که موسیقی میآموزند در امتحاناتی که رابطه مستقیم با قدرت شنیداری دارند نتایج بسیار بهتری میگیرند. هرچه زمانی که کودکان در طول هفته به یادگیری موسیقی اختصاص میدهند بیشتر باشد به همان میزان قدرت شنیداری آنها نیز بیشتر است.
بررسیها نشان میدهد کودکانی که قبل از شروع امتحانات خود به موسیقیهای اجرا شده توسط موتزارت گوش میدهند در امتحانات نتایج بهتری میگیرند. این نتایج به خصوص در درس ریاضیات بیشتر به چشم میخورد که نشان از تأثیر مثبت موسیقی در قدرت پردازش مغزی دارد.
موسیقی همچنین میتواند روی رفتار کودکان تأثیر مثبتی داشته باشد به طوری که کودکان زمانی که به شکل گروهی اقدام به آموزش موسیقی میکنند با مفاهیمی مانند همکاری، بردباری و نظم گروهی آشنا شده و آنها را به طور عملی میآموزند.
نواختن موسیقی به شدت حس اعتماد به نفس کودکان را افزایش میدهد. زمانی که کودکی قادر به نواختن یک ساز خاص است از طرف دیگران مورد تحسین واقع میشود و همین عامل تأثیر بسیار شگرفی در بالا رفتن اعتمادبهنفس در میان کودکان دارد.
احساس افسردگی و ناراحتی می کنید؟ دچار استرس زیاد شده اید؟ عصبانی هستید و یا اینکه ناامید شده اید؟ شما در هر حالی که هستید برای بهبود وضعیت روحی تان نیاز به آرامش بیشتری دارید و یکی از بهترین شیوه ها برای دستیابی به آن، شنیدن یک موسیقی آرام بخش است. موزیک مورد نظر را در دستگاه پخش بگذارید، آن را روشن کنید، چشمان تان را ببندید و در صداها غرق شوید. خواهید دید که چقدر زود احساس آرامش و راحتی می کنید و فشارخون تان پایین می آید.
موسیقی در کنار تمام کاربردهایی که دارد، اثر شفابخشی هم دارد. احساس کردن و شنیدن لرزش ها و نوسانات صدا در یک موزیک آرام بخش به شما کمک می کند تا قلب تان با ریتم منظم تری کار کند و به همین ترتیب بدن تحت تاثیر آن قرار گیرد و سایر ارگان ها نیز تحریک شوند تا منظم تر و بهتر فعالیت کنند مثلاً امواج مغز از حالت پر تلاطم به حالت آرام می رسند، استرس هایتان به حداقل می رسد و سیستم دفاعی بدن تان تقویت می شود.
موسیقی باعث می شود تا تمام دستگاه ها و سیستم های بدن به شکل هماهنگ تر فعالیت کنند. در مورد انتخاب موسیقی نظر خودتان اهمیت دارد اما این نکته را به خاطر داشته باشید که موسیقی های به کار گرفته شده برای درمان همگی ریتم و پالس خاصی دارند. موسیقی های آرام و ملایم، ضربان قلب را آرام می کنند و علاوه بر آن امواج مغز و تنفس را نیز کندتر می کنند. اینکه موزیک چگونه می تواند روی ذهن این اندازه اثر بگذارد، موضوعی است که ذهن بسیاری از محققان و پژوهشگران را مشغول کرده است، آنها بعد از مدت ها تحقیق و بررسی در این زمینه به این نتیجه رسیده اند که موسیقی اثر مثبت روی ذهن دارد و در این میان موسیقی کلاسیک هندی بیشترین تاثیر را دارد. موسیقی می تواند ذهن را آرام کند و روند بهبود را در بیماران تسریع بخشد. موسیقی با نگرانی ها و تشویش ها مبارزه می کند و ذهن را آرام و راحت می کند.
مقابله با افسردگی
افسردگی باعث کاهش فعالیت مغز و حتی مختل کردن توانایی های ذهنی می شود. کمبود انتقال دهنده های عصبی مانند سروتونین، باعث سرکوب شدن بخشی از ذهن می شود، موسیقی آرام بخش باعث افزایش سطح سروتونین می شود.
رهایی از نگرانی و تشویش ها
نگرانی و تشویش (احساس ترس و عدم اطمینان و ایمنی) ابرهای تیره ای روی ذهن ما به وجود می آورند. این احساسات معمولاً مربوط به اتفاقات و وقایعی است که ممکن است در آینده رخ دهند، در نتیجه همان چیزی می شود که از آن نگران بودید و فرار می کردید. افزایش میزان نگرانی ها و ترس ها باعث بی خوابی می شود و حتی در مواقعی هم به اختلال نگرانی منجر می شود اما موسیقی می تواند شما را از این وضعیت نجات دهد.
بهبود توانایی های یادگیری
موسیقی روی فرآیند یادگیری و فکر کردن اثر می گذارد. گوش دادن موسیقی ملایم و آرامش بخش در حین کار کردن به شما کمک می کند تا سریع تر کار کنید و به شکل مناسب تری کار خود را پیش ببرید. موسیقی به شما توانایی مثبت اندیشی می دهد و احساس می کنید انگیزه بیشتری پیدا کرده اید. شنیدن موسیقی های دلنواز و خوشایند، به هنگام انجام کارهای سخت و دشوار باعث آسان شدن آنها می شود.
افزایش اعتماد به نفس
مهمترین علت شکست ها و ناکامی ها، نبود اعتماد به نفس کافی و بی میلی به یادگیری و بیشتر یاد گرفتن است. دانش آموزانی که در امتحانات خود نمرات خوب نمی گیرند، هوش و توانایی های ذهنی پایین تری ندارند بلکه بی علاقگی به آن مسئله و کمبود انگیزه کافی باعث کاهش عملکرد آنها می شود. دروس موسیقی در حین تحصیل به دانش آموزان کمک می کند تا از نظر ذهنی انگیزه و اعتماد به نفس کافی به دست آورند. برای آنکه میزان باور کودکان مان را نسبت به خودشان بالا ببریم و همچنین اعتماد به نفس شان را بالا ببریم، بهتر است از موسیقی استفاده کنیم.
اثرات منفی موسیقی
در کنار تمام تاثیرات مثبت موسیقی روی روح و ذهن باید پذیرفت که گاه به کارگیری موسیقی به شکل ها و شیوه های نامناسب می تواند اثر کاملاً عکس داشته باشد. موسیقی باید با ریتم درونی تان هماهنگ باشد و تعادل شما را بر هم نزند.
موسیقی با صدای بسیار بلند باعث اختلال در دو نیمکره چپ و راست مغز می شود. حتی شنیدن این نوع موسیقی ها در دوران کودکی باعث بروز برخی ناتوانی های یادگیری و مشکلات رفتاری در کودکان می شود.
گوش دادن به موسیقی های بسیار کوبنده باعث برخی آسیب های ذهنی و جسمی می شود. برخی از انواع موسیقی های ناهماهنگ که هارمونی و ریتم آرام بخشی ندارند باعث بروز رفتارهای پرتنش و تهاجمی می شوند و باعث فزون کاری در فرد خواهند شد. موسیقی های بیش از حد کوبشی، باعث ایجاد احساس خشم و خستگی در فرد می شود.
بنابراین نوع موسیقی انتخابی اهمیت زیادی دارد. موسیقی برای ایجاد آرامش قدرت جادویی دارد ولی در عین حال اگر به درستی به کار گرفته نشود، می تواند نتیجه عکس داشته باشد. موسیقی می تواند در افزایش یادگیری و بالا بردن سطح هوشی نیز موثر باشد.
گوش دادن به موسیقی و ساز زدن باعث بهبود یادگیری و افزایش توانایی های ریاضی می شود و میزان تمرکز و توجه فرد را نیز افزایش می دهد. محققان و دانشمندان در مورد اینکه باید چه نوع از موسیقی به کار گرفته شود تا به این نتیجه برسیم، مطمئن نیستند اما در یک چیز کاملاً مطمئن هستند اینکه موسیقی باید به شما احساس راحتی و خوشی بیشتر بدهد و انرژی شما را برای انجام کارهای دیگر بالا ببرد و علاوه بر آن باعث:
کاهش احساس خستگی
افزایش انگیزه های روانی
آرامش روانی
بهبود هماهنگی های حرکتی در بدن
کاهش گرفتگی های عضلانی
افزایش میزان باروری
کاهش استرس و تشویش ها
کاهش فشارخون
بهبود وضعیت خواب
شود. بنابراین بار دیگر که احساس نگرانی، اضطراب و افسردگی کردید، بهتر است به سراغ یکی از بهترین موزیک هایی که تا به حال شنیده اید بروید و به آن گوش بدهید تا هر چه سریع تر حس و حال بهتری پیدا کنید.
چگونه موسیقی روی حس و حال ما اثر می گذارد؟
اغلب مردم به موسیقی به دیده یک سرگرمی و یا وسیله تفریح نگاه می کنند، برخی دیگر فقط وقتی که دچار احساسات تند و شدید می شوند به سراغ آن می روند و عده ای نیز موسیقی را شغل و حرفه خود می دانند. موسیقی تاثیر مستقیمی روی حس و حال ما دارد. در اغلب فروشگاه ها کتاب فروشی ها، رستوران ها و... از موسیقی استفاه می شود تا حس و حال مشتری ها بهبود یابد و حتی بخواهند مدت زمان بیشتری را در آنجا بگذرانند. موسیقی فضا را روشن تر می کند، لبخند به لبان شما می آورد، شما را به گریه می اندازد، شما را عاشق می کند و تاثیر مستقیم روی حال و هوای شما دارد. آزمایشات مختلف به عمل آمده در موقعیت های متفاوت نشان می دهد که گوش دادن به موسیقی حتی قبل از عمل جراحی، باعث کاهش استرس و نگرانی بیماران می شود.
یکی از ارزان ترین و ساده ترین روش ها برای مقابله با بی خوابی، گوش دادن به موسیقی است. اگر بتوانید شب ها 45 دقیقه موسیقی آرام بخش گوش بدهید، مطمئن باشید که شب هنگام راحت تر به خواب می روید، چرا که موسیقی روح شما را درمان می کند.
نواختن ساز مزایای بسیاری دارد و می تواند باعث انرژی بخشی به شما و اطرافیانتان گردد. در این مقاله به ۱۴ مورد از این فواید پرداخته ایم. افزایش ظرفیت حافظه تحقیقات نشان داده است که نواختن موسیقی و نیز گوش دادن به آن باعث تحریک مغز و افزایش ظرفیت آن می شود. در یک آزمایش، به ۲۲ کودک بین سه الی چهار و نیم سال درس های کیبورد و یا آواز داده شد. در سوی دیگر، به گروهی ۱۵ نفره نیز هیچ درس موسیقی ارائه نشد. هر دو گروه در یک کلاس پیش دبستانی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، کودکانی که در کلاس های هفتگی کیبورد شرکت می کردند، ۳۴ درصد بهتر از سایرین در کسب مهارت های ماندگار عمل کردند.بنابر مقاله هایی که در مجله آنلاین تلگراف منتشر شده است، «تحقیقات اخیر نشان می دهد که نواختن منظم یک ساز باعث تغییر شکل و قدرت مغز شده و می توان از آن برای بهبود مهارت های شناختی افراد استفاده کرد.» هم چنین تحقیقات نشان داده است که نواختن منظم موسیقی باعث بهبود مهارت در استفاده از دستان، شنوایی، ذخیره اطلاعات صوتی در ذهن و حافظه در افراد می شود. هم چنین این کار می تواند به اندازه ۷ نمره، آی کیو ی افراد را بهبود بخشد. بهبود دادن مدیریت زمان و مهارت های سازماندهی یادگیری نواختن یک ساز نیازمند تمرین نظم و سازماندهی می باشد و یک موسیقیدان خوب می داند که کیفیت زمان تمرین از کمیت آن مهم تر است. یک نوازنده برای این که بتواند سریع تر پیشرفت کند، خواهد آموخت که چگونه زمان خود را سامان دهد و از زمان خود به شکل بهینه استفاده نماید. افزایش مهارت کار تیمی مهارت های کار تیمی از مهارت های بسیار مهم برای موفقیت در زندگی هستند. نواختن یک ساز نیازمند این است که نوازنده برای ساخت آهنگ با سایرین همکاری کند. در یک گروه موسیقی، افراد می آموزند که چگونه با سایرین کنار بیایند و همکاری کنند و برای نواختن یک آهنگ خوب به صورت گروهی، هر نوازنده باید یاد بگیرد که به دیگران گوش فرادهد تا افراد در کنار هم بتوانند آهنگی دلنواز خلق کنند. افزایش پشتکار یادگیری نواختن یک ساز نیازمند صرف زمان و تلاش است که این امر باعث می شود که صبر و پشتکار افراد در بوته آزمایش قرار گیرد. هیچ قطعه موسیقی را نمی توان در بار اول بی نقص اجرا نمود و اکثر نوازندگان پیش از آن که بتوانند قطعه هایی را به درستی اجرا کنند، بارها آن را تمرین می کنند. بهبود هماهنگی جسمی و ذهنی هنر نوازندگی نیازمند هماهنگی و همکاری چشم و ذهن و دست هاست. با خواندن نُت از روی یک صفحه، مغز به صورت ناخودآگاه این نُت ها را به الگوهای حرکتی تبدیل می کند. به این مجموعه، تنفس و گرفتن ریتم را نیز اضافه کنید تا بهتر متوجه هماهنگی ایجاد شده شوید. بهبود توانایی ریاضی خواندن نت های موسیقی نیازمند شمارش نتها و ریتم هاست که این امر می تواند به بهبود مهارت های ریاضی مغز کمک کند. در عین حال، مطالعه تئوری موسیقی نیازمند یادگیری جنبه های بسیاری از ریاضی است. مطالعات نشان داده است که دانش آموزانی که سازی را می نوازند از دانش آموزانی که سازی نمی نوازند، نمرههای بهتری کسب می کنند. بهبود مهارت های درک مطلب بنابر تحقیقی که در مجله «روانشناسی موسیقی» چاپ شده است، کودکانی که به مدت چند سال در کلاس های مربوط به آموزش موسیقی و آموزش ریتم های پیچیده شرکت کرده اند، عملکرد بهتری در خواندن و درک مطلب متون از خود نشان داده اند. شاید چنین نتیجه ای چندان عجیب نباشد چرا که نوازندگی شامل خواندن و ادراک مداوم می باشد. زمانی که نوازنده نت های سیاه و سفید را روی یک صفحه می بیند، باید بتواند نام نت را تشخیص داده و آن را به حرکت دست متناسب ترجمه کند. در عین حال باید بتواند ریتمی که نت ها تشکیل می دهند تشخیص دهد و الگوی مناسب را اجرا نماید. افزایش احساس مسئولیت نواختن یک ساز مسئولیت هایی نیز به همراه خود دارد. نگهداری از ساز و حفظ آن و نیز احساس مسئولیت برای شرکت در تمرین و انجام تمرینات روزانه عواملی که میتواند باعث افزایش حس مسئولیت افراد گردد. افزایش تمرکز نواختن یک ساز نیازمند تمرکز بر روی چیزهایی هم چون گام، ریتم، تمپو و کیفیت صداست. نوازندگی در یک گروه حتی نیازمند تمرکز بیش تری است، چرا که باید به عملکرد سایر اعضای گروه نیز توجه کرد و آن را تحلیل نمود. کاهش استرس ساز یک نوازنده متعلق به وی است و او می تواند هر چه می خواهد با آن بنوازد. این کار به وی کمک می کند تا احساسات خود را با استفاده از ساز بیان نماید و در نتیجه خود را از استرس ها و فشارهای روزانه خالی کند. ایجاد احساس کامیابی یادگیری مهارت های دشوار نوازندگی و فائق آمدن بر چالش های آن و تسلط بر آن با حسی از رضایت و کامیابی همراه است و اعتماد به نفس نوازنده را در انجام سایر کارهای چالش برانگیز در زندگی افزایش می دهد. تسلط بیش تر بر ساز و نواختن آهنگ های بیش تر با تمرین، علاوه بر رضایت درونی باعث تحسین نوازنده از سوی سایرین می شود که این امر هرچه بیش تر به افزایش احساس اعتماد به نفس وی کمک خواهد کرد. بهبود مهارت شنوایی این مورد بسیار واضح به نظر می رسد، نوازندگی نیازمند گوش دادن بادقت به صداهاست. نوازنده باید یاد بگیرد که نت اشتباه را تشخیص دهد. توانایی کوک کردن بدون استفاده از دستگاه تیونر، مهارتی است که نوازندگان ماهر به آن دست می یابند و این مهارت نیازمند دقت بالایی در شنوایی است. از میان تمام مزایای ذکر شده در این مقاله، این مورد یکی از بدیهی ترین موارد به شمار می رود. آموزش نظم یادگیری نواختن یک ساز می تواند بسیار چالش برانگیز باشد. یکی از مهارت هایی که نوازندگان فرامی گیرند، نظم است. تمرین مستمر و کار کردن بر روی بخش های دشوار یک آهنگ، نیازمند نظم است. بهترین موسیقیدانان جهان اساتید نظم هستند، و این نظم، مهم ترین دلیلی است که به این حد از مهارت رسیده اند. نتیجه گیری همان طور که مشاهده کردید، نواختن یک ساز، مزایای بسیار برای نوازنده دارد. امیدواریم این امر بتواند انگیزه ای مضاعف در نوازندگان تازه کار برای استمرار در کارشان به وجود آورد. زمانی که به چالش در نوازندگی برخورد کردید، به نتایج مورد انتظارتان فکر کنید و به یاد بیاورید که شما عاشق موسیقی هستید.
یادگیری موسیقی فواید بسیاری برای نوازنده دارد که ما چند مورد آنرا در اینجا ذکر میکنیم و امیدواریم که باعث افزایش انگیزه شما پیانوآموزان عزیز شود.
فواید موسیقی مطالعات اخیر نشان می دهند آموزش موسیقی به ویژه در سنین رشد به پرورش نیمکره چپ مغز کمک می کند و موجب افزایش قدرت استدلال و مهارتهای شناختی و زبانی می شود. بر اساس تحقیقات انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا نواختن یک ساز به صورت منظم موجب افزایش فعالیت مغز در هنگام انجام کارهای فکری مانند شطرنج و ریاضیات تا ۳۴ درصد بیشتر از افراد عادی می گردد. دانش آموزانی که سازی می نوازند در آزمونهای تستی عملکرد بهتری نشان می دهند و نمرات بالاتری در درسهایشان کسب می کنند. به دلیل آنکه یاد گرفتن ساز نیازمند سالها تمرین و آموزش است اتصالاتی در مغز ایجاد می شود که در جبران کاهش توانایی مغز در اثر کهولت سن مؤثر است. تحقیقات نشان می دهد نواختن یک ساز بیشتر از انجام سایر فعالیتهای هنری موجب کاهش اضطراب و استرس می شود. علاوه بر آن نواختن یک ساز در افزایش احساس رضایت فرد نیز مؤثر است. احساس لذت و رضایت از نوازندگی تنها مختص به نوازندگان ماهر نیست حتی با نواختن نتهای ساده در اولین درسها هم می توان لذت نواختن را تجربه کرد. از دیگر فواید آن افزایش قدرت تمرکز و نیز افزایش مهارت شنیدن و همچنین هماهنگی شگفت انگیز چشم و ذهن نوازنده با دستان اوست. به علاوه بهبود مدیریت زمان و افزایش پشتکار نوازنده را موجب می شود چرا که نوازنده برای آنکه بتواند یک قطعه را بدون نقص اجرا کند باید بارها و بارها آنرا تمرین کند. این امر خود موجب افزایش اعتماد به نفس فرد در مواجهه با سایر چالشهای زندگی نیز می شود.
برای آنکه شما از فواید حیرت انگیز نواختن موسیقی بهره مند شوید ما شما را در هر جای دنیا که هستید قدم به قدم همراهی می کنیم.
فیلسوف بزرگ چینی “کنفوسیوس” می گوید:موسیقی لذت بزرگی را برای انسان به ارمغان می آورد و طبیعت انسان بدون موسیقی نمی توتند ادامه داشته باشد. نوازندگی ساز چندین مزایا دارد و برای شما و اطرافیانتان شادی به همراه دارد.
این مقاله برای شما هجده مزایای یادگیری و نوازندگی ساز را عنوان می کند که به شما حس خوبی نسبت به نواختن ساز می دهد و احساس افتخاری برای اینکه موسیقی می دانید.
۱- افزایش ظرفیت حافظه ی شما:
تحقیقات نشان می دهد که گوش کردن به موسیقی و یادگیری موسیقی و نوازندگی ساز، ذهن و مغز شما را برانگیخته می کند و می تواند باعث افزایش حافظه ی شما گردد. این مطالعه بر روی ۳۲ کودک از سن ۳ الی ۴.۵ انجام شد که به آن ها آموزش آواز خواندن و نواختن کیبورد داده شده بود. یک گروه ۱۵ نفره از کودکان هیچ درس موسیقی داده نشد ولی هر دو گروه در فعالیت های مهد کودک خود شرکت کردند. تحقیقات نشان داد کودکانی که به طور منظم و هفتگی دروس موسیقی داشتند ۳۴% قدرت تجسم آن ها نسبت به کودکان گروه دیگر که از موسیقی محروم بودند، بالاتر بوده است.
بر طبق مقاله ای از نشریه ی “Telegraph online magazine” تحقیقات جدید نشان داده، نوازندگی ساز به طور منظم اندازه و قدرت مغز را تغییر می دهدو می توان از آن در بهبود مهارت های ارتباطی استفاده کرد.
مستند های بسیاری وجود دارد که موزیسین ها به طور ساختای مغز متفاوتی دارند در مقایسه با کسانی که به یادگیری موسیقی نپرداخته اند. به ویژه در قسمتی از مغز که مربوط به تجزیه و تحلیل و نوازندگی موسیقی می شود. اگر شما نواختن یک ساز را یاد بگیرید، بخشی از مغز شما که کنترل گر بخش های بدن شماست (مانند قدرتی که باعث استفاده از دست ها، دویدن، شنا کردن، ژیمناستیک و …، ) فعالتر می شود و رشد بیشتری می کند. تحقیقات دیگری نشان داده که یادگیری موسیقی و نوازندگی ساز منجر به افزایش هوش می شود.
۲- قدرت برنامه ریزی و سازماندهی وقت شما را افزایش می دهد
یادگرفتن نواختن ساز نیازمند این است که شما بتوانید به طور عاقلانه از زمان استفاده کنید. یک موزیسین خوب می داند که کیفیت تمرین خیلی مهم تر است از اندازه ی کمی آن. علاوه بر این برای پیشرفت سریع تر، او یاد خواهد گرفت چگونه تمرین خودرا سازمان دهی کند و برنامه ریزی کند که فعالیت های گوناگونی را که باید انجام دهد سر وقت به پایان برساند.
۳- بالا بردن مهارت کار تیمی
به شکل گروهی فعالیت کردن جنبه ی مهمی است از زندگی انسان. نوازندگی ساز نیاز دارد شما با دیگر نوازندگان کار تیمی انجام دهید تا موسیقی نواخته شود. در گروه و ارکستر شما باید یاد بگیرید چگونه با اطرافیانتان همکاری و مشارکت کنید، همچنین برای اینکه یک گروه موسیقی بتواند زیبا و درست اجرا کند ضروری است که تک تک نوازندگان به موسیقی دیگر اعضای گروه خوب گوش کنند تا بتوانند باهم اجرا کنند.
۴- به شما پشتکار و مقاومت یاد می دهد
یادگیری موسیقی و نواختن ساز احتیاج به زمان گذاشتن و تلاش دارد که به شما صبوری و استقامت را آموزش می دهد. بیشتر مردم نمی توانند هر قطعه ی موسیقی را برای اولین بار بدون اشکال و درست بنوازند، در حقیقت اکثر موزیسین ها مجبورند روی قسمت سخت قطعه ی موسیقی چندین بار تمرین کنند تا بتوانند صحیح بنوازند.
۵- باعث هماهنگی بیشتر می شود
هنر نواختن ساز احتیاج به هماهنگی زیادی بین دست ها و چشم ها دارد. با خواندن نت های موسیقی مغز شما ناخودآگاه باید قادر به تبدیل نت به الگوی خاص (صدای مورد نظر در موسیقی) باشد و علاوه بر آن همزمان باید ریتم را هم رعایت کند.
۶- باعث بهبود توانایی ریاضی شما می شود
خواندن موسیقی احتیاج دارد شما ریتم و نتها را شمارش کنید و می تواند کمک خوبی برای مهارت شما در ریاضی شود. تحقیقات نشان داده است که دانش آموزانی که یک ساز می نوازند یا در این رشته تحصیل می کنند اغلب در ریاضیات بهتر هستند و موفقیت های بیشتری کسب می کنند نسبت به کسانی که بی بهره ماندند.
۷- بهبود قدرت خواندن و مهارت درک کردن
بر طبق تحقیقاتی که در مجله psycholigy of Music منتشر شده است، کودکانی که برنامه چندین ساله یادگیری موسیقی داشته اند و به تمرینات تنالیته، ریتم و تمرینات علمی موسیقی پرداخته اند، در زمینه ی خواندن و درک مفاهیم نسبت به همتای خود (که موسیقی کار نکرده اند) بهتر بوده اند.
این عجیب نخواهد بود چرا که موسیقی، خواندن و درک مداوم است. وقتی شما نت های سفید و سیاه را روی صفحه می بینید، باید تشخیص دهید که چه نتی را دیده اید و آن را روی آلت موسیقی به صدا در آورید و همزمان باید به انجام ریتم خوانی بپردازید و با زبان خود ریتم درست را شمارش کنید.
۸- افزایش مسئولیت پذیری
نواختن یک ساز نیاز به حس مسئولیت پذیری دارد. نگهداری از ساز در شرایط محیطی ایده آل، برای صدادهی مطلوب ساز بسیار مهم است. هر سازی برای نگهداری دستورالعملی متفاوت دارد اما بیشتر سازها نیاز دارند که به طور مرتب تمیز و روغن کاری شوند. علاوه بر مسولیت نگهداری سازها، جنبه ی دیگیری نیز وجود دارد. شما باید یاد بگیرید و به خاطر بسپارید که وقت بگذارید برای تمرین و تکرار برای بهتر شدن عملکردتان در نواختن ساز.
۹- شما را با فرهنگ و تاریخ آشنا می کند
اغلب اوقات موسیقی بازتابی است از محیط و زمانی که آن موسیقی خلق شده است. بنابراین شما انواع مختلفی از موسیقی را یاد می گیرید مانند: موسیقی کلاسیک متداول، موسیقی محلی، موسیقی قرون وسطی و دیگر ژانرهای موسیقی. موسیقی در درونش، تاریخچه ی خود را حمل می کند و هر قطعه ی موسیقی، پیش زمینه و داستان خود را دارد که می تواند به پیشرفت کردن دیگر فرهنگ ها کمک کند.
۱۰- تمرکز شما را افزایش می دهد
نوازندگی موسیقی به خودی خود، نیازمند تمرکز بر ریتم، سرعت قطعه، نت خوانی و کلیدی که قطعه درآن نوشته شده است، کیفیت اجرای نت ها و همچنین ارزش زمانی نت ها دارد. نواختن در یک گروه موسیقی اغلب احتیاج به تمرکز و هوشیاری بیشتری دارد، چرا که شما یاد می گیرید فقط نباید به صدای ساز خود توجه کنید بلکه شما باید به قسمت هایی که دیگر نوازندگان می نوازند نیز توجه کنید و با هماهنگی با دیگر اعضای گروه موسیقی را اجرا کنید.
۱۱- پرورش دادن قدرت ابراز وجود و رها شدن از استرس
این ساز برای شماست. شما هرچه دوست داشته باشید می نوازید. موسیقی هنری است مانند دیگر هنرها. همانند نقاشی که احساسش را بر روی بوم می کشد، موزیسین هم احساسش را با نواختن قطعه ی مورد علاقه ی خود بروز می دهد. همین کار باعث می شود که تنش و اضطرابی را که زندگی تحمیل انسان می کند را به راحتی دور سازد و روش درمانی کارآمدی باشد برای بچه هایی که دچار اختلالاتی از قبیل اوتیسم و افسردگی و دیگر هستند.
۱۲- لذت بدست آوردن دستاوردی بزرگ
غلبه کردن بر چالش های موسیقی که زمانی فکر می کردید هرگز به آن نمی رسید، می تواند یک دستاورد بزرگ برای شما در یادگیری موسیقی باشد. وقتی شما برای اولین بار یاد گرفتید چگونه یک ساز را بنوازید، نگهداشتن یک نت به اندازه ی دو ضرب و یا نواختن یک گام، یک موفقیت فوق العاده محسوب می شد. در حالی که هرچه بیشتر تمرین کنید شما تبدیل به یک موزیسین با تجربه خواهید شد که قطعات زیبایی می نوازد که نه تنها به گوش خودتان، بلکه برای دیگران هم لذت بخش خواهد بود.
۱۳- مهارت های اجتماعی شما را ارتقاء می دهد
نواختن ساز یک روش عالی برای بالا بردن مهارت های اجتماعی شما به شمار می آید. بعضی از موزیسین ها جذب گروه ها و ارکسترها می شوند و بیشتر اوقات دوستانی که در گروه پیدا می کنند، همانند خانواده شان می مانند برای آن ها. این اتفاقی است معمول بین نوازندگان که در طول فعالیت های موسیقی خود چنین دوستانی داشته باشند.
۱۴- تقویت مهارت شنوایی
خیلی واضح است که نوازندگی ساز احتیاج دارد که شما به دقت گوش کنید. شما باید توانایی شنیدن نت اشتباه را داشته باشید و آن را تبدیل به نت درست کنید. کوک کردن ساز نیاز به تقویت شنوایی دارد. همچنین هنگامی که یک گام مشخص را می نوازید ، بتوانید تشخیص دهید که نت ها کوک هستند. وقتی دسته جمعی می نوازید شما مجبورید که به ملودی گوش کنید و آگر نقش همراهی کننده ملودی را دارید، باید نرم تر و آرام تر بنوازید. با نواختن موسیقی شما به طور طبیعی و مطمئن مهارت شنوایی خود را بالا برده اید.
۱۵- انضباط را به شما یاد می دهد
همان گونه که قبلاً ذکر کردیم، نواختن ساز می تواند بسیار چالش برانگیز باشد. یکی از مواردی که موزیسین ها یاد می گیرند نظم و انضباط است. تمرین کردن های زیاد و سخت تلاش کردن برای قسمت هایی که احتیاج به تمرین و ممارست دارند. بهترین موزیسین های دنیا، استاد انضباط و مقررات هم هستند و این همان دلیلی ست که باعث موفقیت آن ها شده است.
۱۶- بالا بردن مهارت اجرایی شما و کاهش ترس از صحنه
یکی از هدف های زیاد تمرین کردن و ساز زدن زیاد، این است که بتوانید برای دیگران اجرا کنید. هرچه بیشتر در مقابل دیگران بنوازید، ترس و اضطراب شما کم تر می شود. نوازندگی در یک گروه موسیقی یا در یک ارکستر موسیقی به شما کمک می کند تا اضطراب کمتری داشته باشید. به این علت که شما تنها نیستد. آماده شدن برای بخشی که می نوازید و همچنین این نکته که چگونه بنوازید بسیار راحت تر است از زمانی که شما تنها برای یک جمعیت می نوازید.
۱۷- تقویت کردن سیستم تنفسی
هوا یکی از عوامل مهمی است که می تواند یک قطعه ی موسیقی را فوق العاده زیبا کند. علاوه بر این برای اجرا کردن صحیح هر قطعه ی موسیقی شما نیاز دارید نفس عمیقی بکشید و یاد بگیرید که چگونه عمل بازدم را انجام دهید که روی نحوه ی نواختن شما و کیفیت قطعه تاثیر نگذارد. تمرین تنفس صحیح یکی از ملزومات ضروری در یادگیری موسیقی است برای موزیسین ها و باعث تقویت سیستم تنفسی شما می شود.
۱۸- باعث ایجاد شادی در زندگی شما و اطرافیانتون می شود
نوازندگی یک ساز، بسیار هیجان انگیز و لذت بخش است. علاوه بر این هیجان و لذتی که از نوازندگی دارید، یک احساس فوق العاده زیبا خواهید داشت زمانی که شنوندگان، برای اجرای فوق العاده زیبا و دلنشین، شما را تشویق و تحسین می کنند. این مسئله غرورآفرین خواهد بود زمانی که شما داوطلبانه در انجمن ها و اجتماعات مختلف نوازندگی می کنید. و خوشحالی و هیجان را در چهره ی افراد می بینید که از موسیقی شما لذت می برند.
همان گونه که گفته شد، نوازندگی موسیقی مزایای بسیاری دارد و امیدواریم که باعث برانگیخته شدن شما شود برای ادامه دادن تمریناتتان، و اینکه موسیقی را در اولویت زندگی خود قرار دهید. زمانی که شما با چالش ها و سختی های تمرین موسیقی روبرو شدید ، به پایان لذت بخش آن فکر کنید که چه دستاوردهایی برای شما خواهد داشت. این مقاله را با جمله ای الهام بخش از نوازنده ی ساکسیفون چارلی پارکر پایان می دهیم.
موسیقی تجربه ی شما از زندگی است. نحوه ی تفکر شما و عقلانیت شما. اگر با موسیقی زندگی نکنید هیچ کدام از آن ها در موسیقی برای شما اتفاق نمی افتد.
با این نتیجه یادگیری موسیقی در تمام سنین اثرات مثبتی بر روح فرد دارد. یادگیری موسیقی نه تنها کاری لذت بخش است بلکه با یادگیری موسیقی زندگی راحت تر خواهد بود چه برای فردی که می نوازد و چه اطرافیان این فرد.
1- دروس موسیقی نسبت به دروس کامپیوتر بسیار سودمندتر هستند و می توانند مهارت های استدلالی موردنیاز در کودکان برای یادگیری علوم و ریاضیات را بهبود بخشند. (ژورنال نورولوژیک- فوریه 1997)
2- فعالیت مغز افرادی که موسیقی می نوازند هنگام انجام فعالیت های فکری نظیر شطرنج، علوم، ریاضیات و مهندسی 34% بیشتر از افراد عادی است. (دانشگاه کالیفرنیا، Irvin study)
3- یادگیری موسیقی قبل از سن 7 سالگی به فرآیند شکل گیری ارتباطات بخش های حرکتی و احساسی مغز کمک می کند. (مطالعات دانشگاه کنکوردیا)
4- میزان IQ افرادی که به مدت 9 ماه دروس موسیقی را فرا گرفته باشند 3 درجه ارتقاء می یابد. (مطالعات دانشگاه تورنتو)
5- میزان مهارت های استدلال زمانی-فضایی کودکان پیش دبستانی که به مدت 6 ماه دروس موسیقی را گذرانده اند به میزان قابل توجهی پیشرفت داشته است. دروس پیانو موجب بهبود مهارت تفکر انتزاعی در کودکان می شود. (دانشگاه کالیفرنیا، Irvin study)
6- کودکانی که به مدت 3 سال دروس موسیقی را فرا گرفته باشند از احترام به نفس (self-esteem) بیشتری نسبت به افراد عادی برخوردارند. (مطالعات دانشگاه مک گیل کانادا)
7- موسیقی دانان در سنین دانشجویی در مقایسه با سایر دانشجویان از سلامت بهتری برخوردارند. (Houston chronicle, January, 1998)
8- نواختن موسیقی بیش از سایر فعالیت های هنری خلاقانه موجب کاهش استرس می شود. (ژورنال بین المللی آموزش موسیقی)
9- یادگیری موسیقی نیازمند بردباری و پشتکار زیادی است. موزیسین های خوب فوق العاده منضبط و با دیسیپلین هستند...
10- نواختن موسیقی تنها یک فعالیت فردی محسوب نمی شود... در صورتی که با سایر نوازندگان همنوازی کنید مهارت های شنیدن، برقراری ارتباط و کار تیمی شما رشد می کند...