سلام مهمان عزیز، اگر این پیغام را مشاهده نموده ای به معنی آن است که شما هنوز ثبت نام نکردی. برای ثبت نام اینجا کلیک کن و از تمام امکانات انجمن ما استفاده کن و لذت ببر. اگر قبلا ثبت نام کرده اید، وارد شوید.
حتما شنیدهاید که بعضیها میگویند راک گوش نکنید چون خشن میشوید! تاکنون تحقیقات بیشماری در مورد رابطه خشونت و برخی موسیقیها به انجام رسیده است. طبق این تحقیقات موسیقی راک، رپ وتکنو معمولا متهم میشوند که سبب بروز رفتارهای خشونتآمیز در نوجوانان هستند. اما به گفته محققان آمریکایی آنچه که سبب بروز خشونت در پی گوش دادن به برخی موسیقیها میشود، آهنگ نیست بلکه بار معنایی کلمات استفاده شده است. بار منفی کلمات گاهی میتواند سبب افزایش احساسات منفی و رفتارهای خشونتآمیز شود. کلمات حتی میتواند بر نوع نگاه به جامعه نیز تاثیر بگذارد. این موضوع به ویژه وقتی در یک موسیقی از کلمات رکیک استفاده میشود، پررنگتر است...
در سال 2003 تحقیقات وسیعی در آمریکا انجام شد که رابطه میان هر نوع شخصیت و تمایل آن به گوش دادن به نوعی موسیقی را روشن میکرد. در این تحقیق پژوهشگران 3500 دانشجو را زیر نظر گرفتند و آنها را برحسب علاقهشان به نوعی موسیقی به 4 دسته تقسیم کردند:
1 موسیقی کلاسیک، جاز، بلوز و فولک
علاقهمندان به این دسته موسیقیها انسانهایی باهوش، از نظر سیاسی آزاد و به دنبال تجربیات تازهاند.
2 موسیقی راک، آلترناتیو و هویمتال
علاقهمندان به این موسیقی، کنجکاو، باهوش، فعال از نظر فیزیکی و بدون علاقه به مسایل سیاسیاند.
3 موسیقی پاپ، موسیقی ملایم و موزیک فیلمها
علاقهمندان به این موسیقی خیلی کنجکاو نیستند. بیشتر جنبه احتیاط را میگیرند و در سیاست محافظهکارند.
4 موسیقی رپ، سول و فانک
علاقهمندان به این نوع از موسیقیها از نظر اجتماعی باز هستند و روابط عمومی خوبی دارند. دلنشین هستند و به دنبال ریاست نیستند.
البته باید به این نکته توجه داشت که نتایج این تحقیق به این معنی نیست که شخصیت همیشه تحت تاثیر موسیقی است یا برعکس. لازم است بدانید مردم به دو دسته تقسیم میشوند: گروهی که این فرمول برای آنها صادق است و گروهی که بیشتر نوجوانان در آن جای میگیرند و از موسیقی به عنوان یک ویترین و وسیله استفاده میکنند و توسط آن میخواهند خود را آن گونه که میخواهند باشند به مردم نشان دهند.
RAP مخفف عبارات گوناگونی از قبیل Rhythmic American Poetry" ، "Rhythm and Poetry" ، Rhythmically Applied Poetry"، "Rhythmically Associated Poetry"" می باشد. در تمامی این تعابیر دو لغت Rhythm به معنای وزن و قافیه، و Poetry
به معنای شعر دیده میشود. در واقع رپ خوانی عبارتست از سخنرانی سریع و آهنگین. این سخن رانی میتواند با یا بدون ضربت موسیقی (beat) دنبال شود.با نگاه سبک شناسانه، رپ یعنی ترکیبی تیره از گفتار، نثر، نظم و ترانه. Rap سبکی از موسیقی با کلام امروزی است که در آن خواننده عبارات و کلمات - موزون - را بصورت ریتمیک به همراه موسیقی ساده ای بیان می کند. یک خواننده رپ ممکن است آنچنان مهارتی در خواندن ریتمیک داشته باشد که حتی بدون نیاز به موسیقی زمینه بتوان احساس اجرای موسیقی را به شنونده منتقل کند." رپ یک نوع طرز گویش و خوانندگی است که توسط سیاهپوستان امریکایی برای مبارزه با تبعیض نژادی ابداع شد. از بزرگترین خوانندگان آن میتوان به توپاک و امینم و کانیه وست اشاره کرد. رپ ابتدا به زبان انگلیسی و بعد آلمانی فرانسه و فارسی رایج شده هم اکنون خوانندگان رپ فارسی با استفاده از استودیوهای زیرزمینی کار خود را پیش میبرند .گویش رپ و رپ خوانی از رنگین پوست های امریکایی جان گرفته و به دلیل مبارزه با تبعیض نپادی صورت گرفته و هم اکنون بر لب و دهان رپرهای این نسل می چرخد.کار رپرهای ایرانی دارای فرق هایی با رپرهای امریکایی و المانی و فرانسوی است.که می توان رپ پرشین را تک در دنیا خواند. ین گونه از موسیقی بر گونههای دیگر موسیقی نیز تاثیراتی داشته است. "ضرب میزان این موسیقی در بیشتر موارد 4/4 بوده و ریشه آن به سبکهای موسیقی ای چون Soul و Funk باز می گردد که تکیه بر تکرار تم برای مدت طولانی دارند." "جیمز براون (James Brown) از جمله خواننده های بزرگ سبک Soul در دهه های 60 و 70 بود که در مواردی میان کارهای خود اقدام به صحبت کردن ریتمیک می نمود. با نگاهی به کارهای او به شباهت های زیاد میان موسیقی رپ و روشهایی که او برای خواند ترانه اختیار می کرد، پی خواهیم برد." مواردی که در بالا مطرح شد، قسمتهایی از تعاریف ویکی پدیا برای رپ بود، در این سایت از رپ بعنوان یک "سبک موسیقی پاپ" یاد شده است.
نفوذ رپ در فرهنگ کشورها
خوب یا بد باید پذیرفت که این سبک از موسیقی (نا گفته نماند که هرچه سبک کاری محافل هنری به سبکهای کلاسیک نزدیکتر می شود، تمایل کمتری در استفاده از لغت موسیقی برای رپ بوجود می آید) که مخلوق جوانان سیاه پوست آمریکایی است، آنچنان نفوذی در میان جوانان دنیا داشته که حتی توانسته از مرزهای فرهنگی کشور ما را نیز عبور کند و جایگاهی را برای خود در این گستره فرهنگ و تمدن پیدا نماید. امروزه شما به راحتی می توانید شاهد اجرای این نوع از موسیقی به زبان فارسی آنهم از شبکه های رسمی رادیو و تلویزیون ایران باشید. این موضوع نشان دهنده آن است که مسئولین فرهنگی کشور خواسته یا ناخواسته در حال ترویج رپ هستند و یا به دلیل نفوذ رسانه ها و .... عملآ امکان جلوگیری از ترویج آن وجود ندارد و رسانه های ما مجبور هستند به این نیاز پاسخ دهند. (دقت کنید راجع به مثبت یا منفی بودن این سبک از موسیقی بحث نمی کنیم.)
آیا رپ موسیقی است؟
اگر شاخص های اصلی هر قطعه موسیقی را طبق عادت، ملودی، هارمونی و ریتم در نظر بگیریم، باید بسیار ملاحظه کار - به سمت رپ - باشیم که آنرا را نوعی از موسیقی بنامیم. چرا که به غیر از مشخصه ریتمیک، رپ در ارائه ملودی و خصوصآ هارمونی نقطه ضعف های بسیاری دارد. موضوع هارمونی را کنار بگذارید چرا که این شاخص در رپ فرسنگاها از آنچه ما آنرا هارمونی می نامیم بدور است. بیایید خیلی ساده یکی از نغمه های محلی یا آشنای قدیمی ایرانی را زمزمه کنید و آنرا با یک قطعه رپ بدون موسیقی مقایسه کنید. به وضوح به تفاوت بسیار زیادی میان ملودی های آنها پی خواهید برد، ملودی رپ فراز و نشیب ندار، در طول اجرا Climax خاصی در آن مشاهده نمی شود، معمولآ حول و حوش خط صاف با حاشیه کوتاه حرکت می کند و ...، می بینید که حتی در زمینه ارائه ملودی، رپ نمی تواند مصادق تعاریف جاری ما از ملودی در موسیقی باشد. بنابراین بنظر می رسد اگر بخواهیم رپ را در زمره انواع سبکهای موسیقی قلمداد کنیم باید بسیار سخاوتمندانه به تحلیل شاخص های موسیقی در رپ بپردازیم و یا اصلآ نسبت به تعریف مجدد شاخصهای ملودی و هارمونی به گونه ای که رپ در آن بگنجد، اقدام کنیم.
بازگشت به عقب !
اولین المان موسیقی که توجه بشر را به خود جلب کرد ریتم بود، پس از آن ملودی و پس از مدتها با پیشرفت فیزیک و بالا رفتن بیشتر آگاهی موسیقیدانان (کمتر از 500 سال اخیر) هارمونی بعنوان یک علم جایگاه خود را در موسیقی پیدا کرد. حال سئوال اینجاست که اگر رپ تاکید بر ریتم دارد و نوعی موسیقی محسوب می شود آیا اینگونه نیست که نوعی حرکت به عقب در این سبک از موسیقی صورت گرفته است؟ در واقع برخی از موسیقیدانان متعصب و علاقمند به سبکهای جدی - با کمی اغراق - ظهور رپ در عرصه موسیقی را معادل بازگشت به دوران عصر حجر می دانند.
نتیجه یک تحقیق اجتماعی
در حال مطالعه راجع به رپ بودم که در یکی از صفحات سایت psychologytoday.com به نتیجه یک تحقیق برخورد کردم، در این صفحه آمده بود که : "نتیجه مطالعات و بررسی های انجام شده در کانادا بر روی 350 دختر و پسر جوان نشان می دهد، دسته ای از آنها که به موسیقی رپ گوش می دادند در مقابل با دیگران که به موسیقی های ملایمتر علاقه داشتند، زمینه بیشتری برای استفاده از مواد مخدر و داروها، جنایت و اوباش گری در خیابان و ... از خود نشان می دادند."
کلامی نامناسب
نکته ای که متاسفانه جایگاه این سبک - موسیقی - را از دیگر سبکهای موسیقی امروزی متمایز می کند و به بیان صریح تر باعث نزول ارزش آن می شود، موضوعات خشن و ناهنجار ترانه های رپ و استفاده مکرر از لغات و اصطلاحات بدور از ادب در کلام بسیاری از نسخه های خارجی ترانه های رپ است. این موضوع آنقدر بزرگ شده است که عملآ باعث جبهه گیری بسیاری از والدین در مقابل علاقمندی فرزندانشان به رپ شده است. در این میان مشاهده فیلم های سینمایی که در آن اغلب چهره های منفی و ناهنجار از جمله طرفداران موسیقی و فرهنگ رپ هستند، باعث شده تا طرفداران این سبک - موسیقی - اغلب با اینگونه افراد مقایسه شوند.
جایگاه کنونی رپ
حدود 25 سال از عمر رپ می گذرد و امروز شاهد آن هستیم که این سبک - موسیقی - در بسیاری از فیلم ها، سریالهای تلویزیونی و برنامه های رادیویی ساخته همه کشورها اجرا و استفاده می شود. آنها که خود را طرفدار پر و پا قرص رپ می دانند از فرهنگ خاصی برای پوشیدن لباس یا آرایش ظاهری استفاده می کنند، ظاهری که لزومآ نمی توان برای فرهنگ های مختلف پسندیده محسوب شود. (حتی در ایران نیز در برخی از سریال افرادی با مشخصه های ظاهری رپ گونه ایفای نقش می کنند.) شاید بتوان رپ را بیشتر صدای دسته بزرگی از نسل جدید دانست تا سبکی از موسیقی، صدایی که می تواند تظاهر سیاسی، جنبه های مثبت و منفی اجتماعی و ... داشته باشد. رپ می تواند برای جوانان علاقمند و فعال پول ساز نیز باشد، چرا که مدتهاست ترانه های رپ در رده های بالا جداول موسیقی آمریکا و اروپا قرار دارند و گروه های رپ جزو پر طرفدارترین گروه های موسیقی هستند. بنابراین بعنوان یک جمع بندی شاید بهتر باشد رپ را بجای آنکه سبک خاصی از موسیقی بنامیم، از آن بعنوان یک حرکت اجتماعی که با هنر آمیخته شده است نام ببریم.
موسيقي روح را به حركت واميدارد و قادر است تاثيرات قوي و متفاوتي در آدميبرجاي بگذارد. موسيقي ميتواند انسان را آرام و يا هيجان زده كند.
به راستي موسيقي چگونه ما را تحت تاثيرشگرف خود قرار ميدهد؟ به اعتقاد كارشناسان موسيقي به روشهاي مختلف ميتواند در انسان تاثير بگذارد واز اين رو مورد استفادهها ي گوناگون قرار بگيرد. در علم پزشكي به عنوان يك منبع تحقيقاتي و نيز براي درمان امراضي چون حملات ناگهاني، فشارخون پائين، بيماريهاي رواني چون افسردگي، اضطراب، بي خوابي و به طور كلي ميتوان گفت به عنوان عاملي موثر در بهبود سريع تر غالب بيماريها، به كار ميرود.
طبق تحقيقات موسيقي شناسان، گوش دادن به موسيقي، بسته به نوع ملودي آن، ميتواند بر متابوليسم بدن تاثير بگذارد، فشار خون شنونده را بالا يا پائين ببرد، توازن انرژي برقرار كرده،و حتي به تنظيم سيستمهاضمه و گوارش انسان كمك كند.
تحقيقات نشان داده است كه موسيقيهاي آرام ( مانند موسيقي كلاسيك پا تمپوي پائين) آرامش بخش است. احساسي كه از سي دقيقه گوش فرا دادن به موسيقي بوجود ميآيد معادل آرامشي است كه از خوردن يك قرص آلپرازولام حاصل ميشود! و از آنجا كه در اين نوع موسيقي، معمولا شعري وكلاميوجود ندارد و تنها ملودي، تن، و ريتم است كه تاثيرگذار است، هر دو نيمكره مغزر را درگير جريان خود ميكند.
بر پايه تحقيقات مشابه اي، موسيقي ممكن است تاثير منفي نيز بر انسانها داشته باشد.
بر حسب اينكه چه نوع موسيقي،خوب يا بد؟ گوش كنيم موسيقي ميتواند هم مانند زهر وهم برعكس،در بدن انسان عمل كند! وتحقيقات جديد نشان ميدهد كه اين نحوه تاثير گذاري تنها درمورد انسانها نيست بلكه در مورد گياهان نيز صادق است!
مطالعاتي كه در زمينه تاثيرموسيقي بد(منفي) بر رشد گياهان انجام شده، نشان ميدهد كه براي مثال موسيقي راك ميتواند رشد يك گياه را متوقف كند(!) و بر عكس، موسيقي كلاسيك ميتواند سبب تسريع رشد گياه شود.
و مثال ديگر اينكه تحقيقات نشان ميدهد هوش كودكاني كه حدود 9 ماه پيانو و آواز تمرين ميكنند 3% افزايش مييابد.
محققين كانادايي ميگويند فراگيري موسيقي و تمرين گام، بخشي از مغز را كه مربوط به يادگيري رياضيات و هوش فضايي يا كيهاني و ساير كارهاي فكري است فعال كرده و موجب افزايش هوش ميشود.
شلبرگ از محققين دانشگاه تورنتو ميگويد: فراگيري موسيقي به دليل اينكه سطوح مختلفي را به كار ميگيرد، باعث افزايش هوش ميشود.
عواملي مانند حفظ كردن نتها، رعايت تكنيك، بيان احساس و ريتم، فراگيري فواصل موسيقي و آكوردها و به طور كلي طبيعت چندجانبه اي كه در آموزش موسيقي وجود دارد خود بخود باعث ميشود كه اين نوع آموزش بر هوش تاثير بگذارد...
يك دهه پيش خانم "فرانسيس راشر" از دانشگاه ويسكانسين كشف كرد شنيدن موسيقي "موتسارت" موجب بالا رفتن هوش فضايي (يا كيهاني) افراد ميشود. و آنچه شايان ذكر است اينكه به گفته ايشان اين نوع هوش مربوط به بخش تجسميو تخيلات مغز و شعور كيهاني ميشود و انسانهاي برخوردار از اين هوش به طور ويژه اي از قوه تجسم قوي بهره مند بوده و حافظه تجسميخوبي دارند، آنان معمولا در كارهاي هنري استعداد زيادي از خود نشان ميدهند و هم چنين مديران كارمد آمدتر وتوان مندتري هستند.
"شلبرگ" يكي ديگر از محققين در اين زمينه نيز شرح تحقيق خود را در نشريه علوم روانشناسي ماه آگوست ارائه كرد. او اين تحقيق را با روش زير انجام داده بود: براي آزمايش گروهي از كودكان 6 ساله را انتخاب كرد و در كنسرواتوار "رويال موسيقي "كه با اعتبارترين كنسرواتوار موسيقي در كانادا است تحت آموزشهاي هفتگي پيانو يا آواز قرار داد.(او از اين جهت كودكان 6 ساله را انتخاب كرده بود كه ميدانست كودكان 6 ساله به دليل بالا بودن توانايي مغز براي تغيير و سازگاري با محركهاي محيطي براي آزمايش او مناسب ترهستند در حاليكه كودكان كمتر از 6 سال براي اين آزمايش مناسب نبودند زيرا قادر به دنبال كردن تعليمات جدي موسيقي نيستند.) او هم چنين گروه ديگري از كودكان 6 ساله را در كلاسهاي نمايش قرار داد و گروه ديگري را نيز تحت نظر گرفت كه در هيچ يك از اين دو كلاس شركت نميكردند.در تابستان قبل از كلاس اول همه كودكان قرا خوانده شدند و قبل از شروع كلاسها با تست "وشلر" جنبههاي گوناگون تابعهاي عقلي و ذهني و فكري
آنها مورد آزمايش قرار گرفت كه هر كدام تقريبا 3 ساعت به طول انجاميد.
بعد از نتيجه گيريهاي اوليه و متعاقب آن، هر 3 گروه كودكان به كلاس اول دبستان رفتند. آنگاه يكسال بعد در فاصله زماني بين كلاس اول و دوم نيز باز همه آنها براي انجام تست مجدد فر خوانده شدند. هنگام آزمون مجدد همه دانش آموزان حتي آنها كه در گروه موسيقي يا نمايش نبودند به طور ميانگين افزايش بهره هوشي را تا اندازه 3/4% نشان ميدادند.
شلبرگ گفت: اين فقط يك نتيجه عادي بالارفتن بهره هوش از فراگيري در مدرسه است. ابتدا بر روي كودكاني كه در كلاسهاي نمايش شركت كرده بودند كار كردند و دريافتند آنها تغييري در بهره هوش نداشته اند. همينطور گروهي كه هيچ تعليميدر پيانو، آواز و نمايش نداشتند نيز تغيير بخصوصي را نشان نميدادند اما كودكاني كه در كلاسهاي بازيگري شركت كرده بودند توانمندي بالاتري را از جهت معاشرت و روابط عموميو جامعه پذيري، نسبت به كودكان ديگر هم سال خود نشان ميدادند.
او نتيجه گيري كرد كه افزايش هوش تنها مربوط به كودكاني است كه پيانو يا آواز آموخته بودند!
بر طبق گفته شلبرگ كودكاني كه در گروه موسيقي بودند اندكي از گروههاي ديگر بهره هوشي بالاتري نشان دادند زيرا به طور متوسط 7% افزايش نسبت به ديگران در بهره هوشي آنان مشاهده ميگرديد كه حدود 2/7 درصد هوششان نسبت به ساير گروهها بيشتر افزايش يافته بود.اين هوش مهم و قابل ملاحظه است.
راشر در توضيح اين پژوهش گفت: اين آزمايش مطمئنا تائيدي است بر تحقيقاتي كه در گذشته انجام داده بوديم. كار راشر گرايش به تمركز بر روي تاثير موسيقي بر هوش فضايي يا كيهاني بود كه موجب افزايش توانايي تفكر و تجسم در سه بعد ميشود. او طي مطالعات خود دريافت كه موسيقي و به ويژه فراگيري نشانههاي موسيقي يا به كلام ديگر الفباي موسيقي در رشد قابليتهاي كودكان بسيار تاثير گذار است.
هم "شلبرگ" و هم " راشر" هر دو بر اين باورند كه آموزش موسيقي براي كودكان ميتواند به عنوان بخشي از تحصيلاتشان سودمند باشد. راشر افزود: شواهدي در دست نيست كه اثبات كند موسيقي از اين نظر منحصر به فرد يا بي همتاست.اما تحقيقات به ما نشان ميدهد كه هر نوع فعاليتهاي فوق برنامه در زمينه اموزش موسيقي موجب پيشرفت كودكان ميگردد.
متاسفانه اين پيشرفت در بزرگسالان مشاهده نميشود. اما تاثيرات نيرومندي از تاثير آموزش موسيقي در مورد كودكان ميتوان مشاهده كرد. البته اين بدين معنا نيست كه آموزش موسيقي هيچ تاثيري در اين زمينه در بزرگسالان ندارد ولي اين تاثيرگذاري به زمان بيشتري نياز دارد.
در همين زمينه يكي از تحقيقات جديد محققان نشان داده است: كودكاني كه پيانو مينوازند و آموزش موسيقي ميبينند معمولا توانايي بيشتري در حل پازلهاي پيچيده دارند و خيلي بهتر از ساير كودكان ديگر هم سن و سالشان شطرنج بازي ميكنند و در مجموع داراي توانائي استنتاج بيشتري هستند.
اما پرسش اينست كه اين چگونه ممكن است؟!
به گمان نگارنده: اگر رياضيات با عقل انسان در ارتباط است موسيقي را ميتوان از مهم ترين هنرهايي دانست كه ميتواند به سادگي روح آدميرا تحت تاثير خود قرار ميدهد كه خوشبختانه امروزه در جوامع مختلف بصورت بسيارچشم گيري با زندگي انسانها عجين شده است.
همه ما دست كم يك قطعه موسيقي را در حافظه خود به ياد داريم و به هنگام خلوت خويش، هنگام كار يا رانندگي و... آنرا زمزمه ميكنيم حتي شمار چشم گيري از مردم توانايي نوازندگي و خوانندگي بصورت آماتور و يا حرفه اي را دارند.
موسيقي در يك نگاه ساده، هنري است كه غالب افراد جامعه ميتوانند به سادگي با آن تعامل داشته باشند اما چگونه ممكن است رياضيات كه علميكاملا عقلي است با موسيقي كه هنري كاملا احساسي است مشابهتهايي اين چنين فراوان باهم داشته باشند و يا حتي در برخي زمينهها همگراييهايي هم!
تحقيقات نشان داده است موسيقي مهارت مغز در حل مسائل فكري را بيشتر ميكند.اولين دخالتي كه رياضيات ميتواند در تعامل با موسيقي داشته از آنجا ناشي ميشود كه موسيقي ناشي از تكرار برخي اصوات يا نتهاي موسيقي در باره زمان است. طول مدت فواصل نتها را ميتوان اندازه گرفت و به روابطي ميان آنها درباره زمان پي برد همانند انچه در تحليل ريتمهاي مختتلف انجام ميشود مساله ديگربررسي ارتباط فركانسي ميان نتهاي مختلف موسيقي و ارتباطات ميان نتهاي موسيقي و زيبايي شناسي است كه اغلب در مباحث مربوط به فيزيك صوت مورد بررسي قرار ميگيرد. اين ارتباط هم چنين ميتواند به تحليل رياضي گونه از انواع سبكهايهارموني و يا انواع روشهاي ساخت ملودي از روي موتيف شخص و... باشد. اما آيا اين ارتباط موسيقي و رياضيات در همين حد يعني مدل كردن رفتار موسيقي با كمك روابط رياضي است؟ به نظر ميرسد اين ارتباط اندكي از آنچه گفته شد عميق ترباشد.
و شايان ذكر اينكه: اولين كشف دانشمندان يونان آن بود كه اصوات موسيقايي كه فركانس آنها مضاربي از يكديگر هستند همواره بصورت خوشايندتري شنيده ميشوند. بسياري از دانشمندان و حتي مردم عادي دريافتند بودند كه هنگاميكه دو صداي موسيقي با يكديگر اجرا شوند لزوما احساس خوبي را در انسان ايجاد نميكنند!
كتاب موسيقي و رياضيات از فيثاغورث تا فركتال از منابع مفيد راجع به ارتباط رياضيات و موسيقي شامل مباحث متنوع تاريخي و نظري با ذكر مثال آنها، هم چنين متوجه شده بودند كه يكي از مهم ترين نسبتهاي فركانسي نسبت 2:1 يا همان اكتاو است كه طي ان نسبتهاي مانند 2:3 4:3، 5:4،6:5 تكرار ميشوند. يونانيان به خوبي به زيبايي صداهايي كه با اين نسبتها بطور همزمان (چند آوائي) پخش ميشدند آگاه بودندو فيثاغورث از جمله كساني بود كه رابطه رياضي و خوش صداييهاي كوچكتر x براي x:x+1 موسيقي را در ميان تارهاي صوتي مورد بررسي قرار داد.
موسیقی هنری است مایهی سرگرمی و لذت و خوشی که در کالبد هر فرهنگی جریان دارد و در صورت استفاده صحیح از آن، برای جسم و روح نقش داروی مسکن را بازی میکند. گوش سپردن به موسیقی از معدود فعالیتهایی است که کل مغز را درگیر میکند. در مورد تأثیرات موسیقی بر انسان تحقیقات فراوانی شده و نتایج متنوعی به دست آمده است. برخی موسیقی را مفید، برخی بی اثر و برخی مضر دانسته اند. البته باید پذیرفت که هر نوع موسیقی هم خوب و مفید نیست. صدای موسیقی نباید خیلی بلند و دلخراش باشد و حواس ما را از کاری که بدان مشغولیم منحرف کند. در این مقاله به برخی از پژوهشهایی که در مورد تأثیرات موسیقی بر انسان انجام شده است، اشاره میشود. اگر واقعا قصد دارید از موسیقی برای درمان یا رسیدن به هدف خاصی استفاده کنید و یا میزان زمانی که به موسیقی گوش می دهید زیاد است، حتماً با افراد آگاه در مورد تأثیرات موسیقی بر انسان مشورت کرده و در این زمینه بیشتر تحقیق کنید.
تأثیرات موسیقی بر جسم
در بسیاری از تحقیقات تأثیر موسیقی بر بهبود علائم بیماری و افزایش سرعت ریکاوری در دوران نقاهت اثبات شده است و امروزه موسیقی درمانی یکی از روش های مهم طب مکمل است. موسیقی در درمان فشار خون، آسیب های مغزی، صرع و میگرن تأثیر مثبت دارد و می تواند درد را کاهش دهد.
حتما نام موسیقی درمانی را شنیدهاید. موسیقی درمانی یکی از شاخه های طب جایگزین است که سعی دارد با استفاده از موسیقی، امراض انسان را درمان کند. جالب است بدانید که این نوع درمان سابقه طولانی دارد و حتی پزشکان ایران باستان هم به تأثیرات موسیقی بر انسان پی برده بودند. تحقیقات علمی مدرن هم، تأثیر مثبت موسیقی در درمان بیماریها و ناخوشیهای انسان را ثابت کرده اند.
اثر موسیقی بر درد
در مقالهای در مجله انگلیسی زبان Advanced Nursing اینطور گزارش شده است که گوش سپردن به موسیقی آرام بخش و کلاسیک میتواند تا ۲۱ درصد دردهای مزمنی مثل درد ورم مفاصل، دیسک کمر و رماتیسم مفصلی و تا ۲۵ درصد افسردگی را کاهش دهد. امروزه در بیشتر بیمارستانها برای کاهش نیاز به دارو حین عمل زایمان و کاهش دردهای پس از عمل از موسیقی درمانی استفاده میشود. نظریههای گوناگونی در مورد چرایی تاثیر موسیقی بر کاهش درد مطرح است، از جمله:
موسیقی میتواند در احساسات فرد تغییر ناگهانی و غیر منتظره به وجود آورد.
موسیقی نوعی حس کنترل را به فرد بیمار القا میکند.
موسیقی موجب شود بدن برای غلبه بر درد آندروفین آزاد سازد.
موسیقی با کند کردن تنفس و ضربان قلب در فرد احساس رهایی و ریلکس سازی به وجود آورد.
موسیقی درمانی
اثر موسیقی بر فشار خون و قلب
در تحقیق گزارش شده توسط American Society Hypertension آمده است که فقط ۳۰ دقیقه گوش دادن به موسیقی کلاسیک، سلتیک یا راگا در روز، ممکن است فشارخون را به طور معناداری کاهش دهد.
در تحقیق دیگری که محققان انگلیسی و ایتالیایی انجام دادند، شش سبک موسیقی از جمله قطعات کلاسیک و رپ با وقفههای زمانی دو دقیقهای برای زنان و مردان جوانی که نیمی از آنها تعلیم موسیقی دیده بودند پخش شد. افراد شرکتکننده را حین گوش دادن از نظر سرعت تنفس، ضربان قلب و فشار خون مورد مطالعه قرار دادند. با موسیقی زنده سرعت تنفس و ضربان قلبشان سریعتر بود و با موسیقی آرام و آهسته ضربان قلب و سرعت تنفس آنها نیز کندتر میشد. در مکث بین دو قطعه، سرعت تنفس و ضربان قلب نرمال یا نزدیک به سطح سینه قرار داشت. در اینجا مشخص شد سبک موسیقی تاثیری ندارد بلکه تمپو و سرعت موسیقی است که بر ریلکس سازی بیشترین تاثیر را دارد.
موسیقی و ضربه مغزی
در تحقیقی که در کشور فنلاند انجام شد، در بیماران دچار ضربه مغزی که روزانه چند ساعت به موسیقی گوش میدادند نسبت به آنهایی که در معرض موسیقی قرار نگرفتند حافظه کلامی و دامنه توجه به طرز چشمگیری بهبود پیدا کرده بود. در واقع گوش دادن به موزیک پس از ضربه مغزی روند بهبود رفتاری را سرعت میبخشد و تغییرات عصبی نوروآناتومیکی ریزدانهای را در مغز بهبود میدهد. هم چنین تحقیقات نشان از آن دارند که موسیقی به درمان غفلت یکسویه کمک میکند.
موسیقی و میگرن
در افراد میگرنی، گوش سپردن به موزیک از شدت، فراوانی و طول مدت سردردها میکاهد.
تأثیر موسیقی بر سیستم ایمنی بدن
از دیگر تأثیرات موسیقی بر انسان، تقویت سیستم ایمنی بدن است. دانشمندان میگویند موسیقی میتواند یک تجربه عاطفی مثبت ایجاد کند که موجب افزایش سطح ترشح هورمونهای تقویت کننده سیستم ایمنی بدن می شود. آواز خواندن یا گوش دادن به موزیک سطوح ترشح هورمون کورتیزول (مرتبط با استرس) را کاهش میدهد. بالا بودن سطح کورتیزول میتواند توانایی سیستم ایمنی بدن را به شدت کاهش دهد.
تأثیر موسیقی بر صرع
جدیدترین مطالعه صورت گرفته در سال ۲۰۱۴ آشکار کرد که گوش دادن به قطعه ۴۴۸ موتزارت (سوناتا برای دو پیانو در گام D)، بازگشت حملههای صرع را در کودکان دچار صرع کاهش میدهد. تاثیر ضد صرع بودن قطعه سوناتای موتزارت قبلا توسط دانشمندان تایلندی به اثبات رسیده بود.
موسیقی و درد زایمان
از دیگر موارد شگفتانگیز تأثیرات موسیقی بر انسان اینست که در صورت بکارگیری موسیقی درمانی حین زایمان، اضطراب و درد پس از تولد کاهش مییابد و از احتمال بروز افسردگی پس از زایمان کاسته میشود.
تأثیرات موسیقی بر ذهن
علاوه بر درمان و کاهش علائم بیماریها، موسیقی تأثیرات مثبتی بر حافظه، هوش، میزان تمرکز، بهروری، آرامش ذهنی، کیفیت خواب و عملکرد ورزشی دارد.
موسیقی نواحی مختلف مغز مانند سیستم شنوایی، حرکتی و لیمبیک ( مرتبط با احساسات) را به فعالیت وا میدارد و این قدرت را دارد هوش، یادگیری و IQ را ارتقا بخشد. هر فعالیتی که در این سطح مغز را درگیر کند، قطعاً به افزایش هوش فرد منجر خواهد شد.
قبلا باور بر این بود که گوش سپردن به موسیقی کلاسیک به ویژه موتزارت هنگام تستهای شناختی عملکرد فرد را بالا میبرد. با اینحال یافتههای اخیر حکایت از ان دارند که گوش دادن به هر موسیقی که برای فرد لذت بخش باشد اثرات مثبتی بر توانایی شناختی وی خواهد داشت.
تاثیرات موسیقی در تقویت حافظه
موسیقی موتزارت و موسیقی سبک باروک با الگوی ۶۰ ضربه در هر دقیقه (۶۰ bps) سمت چپ و راست مغز را فعال میکنند. کارکرد همزمان سمت چپ و راست مغزT یادگیری و بازیابی اطلاعات را به حداکثر میرساند. فعالیتهایی مثل آواز خواندن یا نواختن یک ساز که هر دو طرف مغز را درگیر می سازند، توانایی مغز در پردازش اطلاعات را به طور معناداری بالا میبرند. یک تکنیک جالب به خاطر سپاری، استفاده از آهنگ است. اگر مطلبی را همراه با یک آهنگ یاد گرفته و به ذهن سپرده باشید، با نواختن آهنگ در ذهنتان، آن مطلب هم برای شما یادآوری میشود. شواهدی نیز وجود دارد مبنی بر اینکه کودکان تحت تعلیم موسیقی در مقایسه با کودکان که آموزش موسیقی ندیده اند از حافظه بهتری برخوردارند و این حاکی از آن است که تأثیرات یادگیری موسیقی بر انسان بیشتر از گوش دادن به آن است. نکته مهم اینکه برای یادگیری و تقویت حافظه بهتر است موسیقی بی کلام باشد چون به جای چیزی که قرار است فرد به یاد آورد فقط کلمات پس زمینهی آواز یادآور خواهند شد.
تأثیر موسیقی بر تمرکز و توجه
شدت تمرکز و طول مدت متمرکز شدن در همه گروههای سنی با هر سطحی از توانایی، با گوش سپردن موسیقیهای کلاسیک آرامش بخش یا موسیقی گوش نواز افزایش مییابد. هنوز مشخص نیست چه نوع موسیقی برای کمک به بهبود توجه و تمرکز بهتر است اما مطالعات زیادی تاثیرات معنادار موسیقی را آشکار کردهاند.
تأثیر موسیقی بر عملکرد
تاثیرات موسیقی بر عملکرد ورزشی
گوش دادن به موسیقی در هنگام ورزش، موجب افزایش عملکرد فیزیکی می شود. با موسیقی متوجه گذشت زمان نمیشویم و فعالیت ورزشی جذاب تر به نظر می رسد. کمتر احساس خستگی میکنیم از نظر روانی در سطوح برانگیختگی بالاتری قرار میگیریم و از نظر فیزیولوژیکی ریلکستر می شویم.
تاثیرات موسیقی بر بهره وری کاری
آیا میدانستید با گوش دادن به موزیک در محل کار، عملکرد بهتری خواهید داشت؟ موسیقی دشمن خستگی است. بهتر است مرتب نوع موسیقی خود را تغییر دهیم یک روز کلاسیک روز دیگر پاپ و روز دیگر سنتی انتخاب کنیم تا بفهمیم چه نوع موسیقی بر روی ما اثر مطلوبتری دارد و بهرهوری بیشتری را به ارمغان میآورد. مردم دوست دارند حین کارکردن موزیک گوش دهند دلایل بسیار زیادی برای این تمایل وجود دارد. بنابر گزارش منتشر شده در مجله Behavior and physiology توانایی فرد در شناسایی تصاویر بصری مثل حروف و اعداد درصورت به گوش رسیدن موسیقی راک یا کلاسیک در پس زمینه بسیار سریعتر میباشد.
موسیقی ذهن را آرام میسازد
طبق تحقیقات،27 28 یکی از راه های مبارزه با بیخوابی اینست که ۴۵ دقیقه قبل از خواب به موسیقی کلاسیک گوش دهید. این نوع موسیقی فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک را کاهش میدهد و اضطراب، فشارخون و ضربان قلب را پایین می آورد. هم چنین شل کردن ماهیچهها و دور کردن فرد از افکار منفی اثرات مثبتی بر خواب میگذارد.
نتیجهگیری
همه تحقیقات علمی مثبت بودن اثر موسیقی را تأیید نمیکنند. در برخی پژوهشها نشان داده شده است که موسیقی هیچ تأثیر خاصی و مثبتی بر انسان ندارد و یا حتی می تواند بر برخی جنبه های جسمی و ذهنی تأثیر منفی بگذارد. مثلاً گوش دادن به موسیقی آشنا در زمان مطالعه میزان درک مطلب را کاهش میدهد29. ولی بیشتر تحقیقات نتایج مثبتی داشتهاند و در هیچ تحقیقی نتیجه و اثر منفی خاصی بر روی بیماران گزارش نشده است. البته در کل شواهد به دست آمده برای نتیجهگیری قطعی و کلی هنوز کافی نیست 30. توجه داشته باشید که نوع تأثیرات موسیقی بر انسان، برای هر فرد متفاوت است ولی به طور کلی بهتر است در صورتی که فرد حساسی هستید و احساساتتان زیاد تحت تأثیر موسیقی قرار می گیرد، از موسیقی های منفی، خشن و تند دوری کنید.
انگار وقت شده که بپذیریم موسیقی «رپ» حقیقتی اجتنابناپذیر است و مخاطبان خود را در جامعه کنونی ما دارد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه خوزستان، جمعیت هدف موسیقی «رپ» عمدتا نسل جوان و نوجوان است. سوای از مولفهها و ویژگیهای جذاب این نوع موسیقی، آن چه باعث اقبال از «رپ» میشود صرف تنوع طلبی و مجالی برای تخلیه انرژی نیست، بلکه جوان امروزی حرفهایی برای گفتن دارد که غالبا از جنس گلایه و درد دل است و لاجرم به دنبال شیوهای برای بیان آنهاست.
با این همه، «رپ» هر چه که هست محصولی وارداتی و آن ور آبی است و خواهناخواه چیزهایی با خود آورده و میآورد که باب دل ما نیست و به مذاق فرهنگ ما خوش نمینشیند. پس نگذاریم دیگران با «رپ» حرف دل جوان ما را بزند یا تخم حرفهایی را در دلش بکارد که یک وقتهایی شرم و حیا اجازه نمیداد جوان ما بر زبان بیاورد. بیپرده بگویم؛ «رپ» عریان و سرکش است. مواظب باشیم. ... و اما «رپ» از کجا آمده؟
موسیقی رپ که در دهه ۱۹۶۰ توسط سیاهپوستان آمریکایی در برانکس(واقع در نیویورک) به وجود آمد نوعی سلاح مبارزه جوانان سیاه با تبعیضهای نژادی رایج در آن زمان بود و به همین دلیل بود که به خاطر بیان مشکلات زندگی در گِتوها (جایی برای زندگی مردمی که جزو اقلیت یک شهر به حساب میآیند) به موسیقی گتو نیز شهرت دارد.
گرچه همواره سیاهپوستان را صاحبان موسیقی رپ میدانند اما نمیتوان از نقش آمریکاییهای لاتینی تبار در زنده نگه داشتن این سبک چشمپوشی کرد، زیرا رپ در دنیای امروز از چارچوبی که آن را منحصراً مربوط به سیاهپوستان میساخت خارج شده و به یک شیوه اعتراض برای جوانان جهان تبدیل شده است، در واقع هرجا که جوانها هستند و هرکجا که نارضایتی وجود دارد رپ هم به عنوان یک شیوه اعتراض که در قالب موسیقی و در دل کلماتی که به سرعت و پشت سر هم پیاده میشوند نهفته است در آن جا حضور دارد. در کل میتوان گفت رپ موسیقی اعتراضی است که کمی چاشنی طنز به آن اضافه شده است. رپ فارسی هم داریم؟
بله داریم! رپ فارسی به شکلی از موسیقی رپ گفته میشود که به زبان فارسی(و عمدتاً در ایران) خوانده میشود. این سبک موسیقی اگرچه عمدتاً متاثر از سبک رپ غربی است اما تمام ویژگیهای آن را ندارد، و برخی خصوصیات آن در رپ غربی وجود ندارد. رپ فارسی در اواخر دهه ۱۳۷۰ خورشیدی در ایران شکل گرفته و خوانندههای زیادی به طور رسمی و غیررسمی (اصطلاحاً زیر زمینی) در این سبک فعال هستند.
اولین «رپر» کیست؟
احتمال داده میشود که آهنگ «یک یاری دارم» از بدیعزاده اولین آهنگ رپ ایرانی باشد(با توجه به تنالیته و ساختار کلامی). همچنین در حالی که عدهای معتقدند اولین آلبوم رپ فارسی در ایران توسط شاهکار بینشپژوه با نام «اسکناس» با مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد در خبرها آمده بوده که اولین آلبوم رپ مجوز گرفته است. این گزارش چه محلی از اعراب دارد؟
تلنگر تهیه این گزارش زمانی زده شد که خبر صدور مجوز برای آلبوم موسیقی رپ کاوه عابدین پس از 10 سال انتظار از دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیرون آمد و این کم چیزی نیست. بیشتر اظهارنظرهایی که در این گزارش آمدهاند بازخوانی گفتوگوهایی است که پیشتر سرویس فرهنگی و هنری ایسنای خوزستان درباره اهمیت و جایگاه موسیقی «رپ» تهیه کرده و انتشار داده بود. شیر بی یال و دم و اشکم!
یغما گلرویی، شاعر و ترانهسرا، درباره موسیقی رپ و جایگاه آن در اجتماع گفت: موسیقی رپ هیچ وقت در ایران مجاز شمرده نشده است و موسیقی پاپ نیز وقتی مجاز شد به سمت بدی رفت.
او افزود: به نظر من موسیقی رپ بعید است مجاز شود و اگر مجاز شود و مجال فعالیت پیدا کند شیر بی یال و دم و اشکم است. البته شاید نوعی رپ مجاز قلابی بیرون بیاید اما آن دیگر رپ نیست. نوحهخوانهایی که رپ میخوانند!
همچنین کاظم پوره معتقد است خوانندههای بیصدا رپ میخوانند.
این آهنگساز گفت: صدا و سیما با پخش آهنگها و فیلمهایی با موسیقی رپ عامل اصلی گسترش این نوع موسیقی در کشور است.
پوره اظهار داشت: موسیقی رپ برای اولین بار در آمریکا نواخته شد، ادامه پیدا کرد و پس از آن به جامعه ما، که در تقلید حرف اول را میزند، رسید. این موسیقی مربوط به جامعه ما نیست.
وی ادامه داد: من نوحهخوانهایی نیز دیدهام که رپ میخوانند. اینها باعث تخریب موسیقی میشوند. رپ نوعی از موسیقی است که ملودی ندارد و شبیه متلگویی کودکانه ما است.
این آهنگساز تصریح کرد: خوانندههایی که صدا ندارند رپ میخوانند. این افراد از موسیقی آگاهی ندارند چراکه اگر از موسیقی شناختی داشتهاند جذب این نوع موسیقی نمیشدند. از آن جا که صدا و سیمای خوبی نداریم تا موسیقی را به مردم بشناساند جوانان جذب هر چیزی میشوند.
وی تاکید کرد: به دلیل نبود شناخت کافی از موسیقی، موسیقیهای زیرزمینی رشد میکند و بیشتر آنها از اهواز است. ما موسیقی درستی را به گوش مردم نرساندهایم. معرفی موسیقی سنتی در صدا و سیما باعث گرایش بیشتر علاقهمندان به این نوع میشود.
پوره یادآور شد: رپ نوعی موسیقی است که از غرب گرفته شده و در آن جا نیز از آن به عنوان پیامرسان استفاده میکنند. این موسیقی پیام را بهتر از موسیقیهای دیگر میرساند چون جملات و کلمات بیشتری دارد. «رپ» نمیتواند قانونی و مجاز باشد
حسن علیشیری هم درباره جایگاه اجتماعی موسیقی رپ و بازخورد آن در جامعه گفت: وقتی درباره موسیقی رپ حرف میزنیم باید به خاستگاه رپ نگاه کنیم. خاستگاه موسیقی رپ در نوع اصیل خودش که توسط سیاهپوستان به وجود آمده خاستگاهی اعتراضی داشته است؛ اگرچه حتی در کشورهایی مثل آمریکا نیز این نوع موسیقی تغییر وضعیت داده است.
این ترانهسرا توضیح داد: در کشور ما موسیقی رپ به شکل مجاز و قانونی نیست و ذاتاً هم رپ نمیتواند قانونی و مجاز باشد، چراکه هدف آن اعتراض و خروج از چارچوبهاست. اگر بخواهیم موسیقی رپ را در چهارچوبی مثل مجوز محصور کنیم منطقی نیست و دیگر نمیتواند رپ باشد.
علیشیری اضافه کرد: آن چیزی که به عنوان موسیقی رپ در کشور ما اتفاق میافتد به استثنای چند نمونه خیلی با خاستگاههای اصلی رپ تناسبی ندارد و بیشتر تقلید سطحی از شکل اجرای این نوع موسیقی است. من موسیقی رپ فارسی را موسیقی اعتراض نمیدانم گرچه قشری از جوانانی که به سمت این گونه موسیقی میروند در ذات خودشان اعتراض وجود دارد، اما کلامی که ارایه میکنند اندیشه مترقی پشت آن نیست.
وی ادامه داد: کسی میتواند در عرصه اجتماع حرف متفاوت بزند که اندیشهای داشته باشد و من اندیشهای را در رپ فارسی ندیدهام. البته همیشه جرقههایی وجود داشته است و افرادی بودهاند که در آثارشان اندیشه را مطرح کنند اما این موضوع هیچ وقت به روندی کلی در رپ فارسی تبدیل نشده است.
وی بیان کرد: با توجه به این که در این چند وقت اخیر صحبتهایی راجع به موسیقی رپ مجاز به میان آمده است باید بگویم که من این موضوع را درک نمیکنم، چراکه موسیقی که بنای آن اعتراض و عبور از خط قرمزهاست، چه طور قرار است در چهارچوب مجوز قرار بگیرد؟ رپ عربی هم در ایران مخاطب دارد
یک خواننده رپ معتقد است: پیش از آن که موسیقی غربی بر ما تاثیر بگذارد ما آن را تغییر داده و به شکلهای متفاوت درمیآوریم.
سجاد سخیراوی تاکید کرد: سبب ورود موسیقی رپ در جامعه ما تهاجم فرهنگی غرب و نفوذ فرهنگ غرب در کشور ماست. اما جامعه ما هنرهای خوب و جدید را به سرعت جذب میکند.
وی افزود: موسیقی رپ به این دلیل مورد پسند جوانان ماست که به راحتی میتوانند نظرشان را از طریق آن بیان کنند. از سوی دیگر، میتوان موسیقی رپ را تهاجم فرهنگی هم حساب کرد، اما میتوان از این تهاجم فرهنگی به بهترین شکل استفاده کرد.
این خواننده اظهار کرد: بقای موسیقی رپ در کشور ما بستگی به طرز استفاده از آن دارد. این موسیقی را اگر بخواهیم با فحش و الفاظ رکیک پیش ببریم، نبود آن بهتر است. اما اگر از طریق آن نظراتمان را بیان کنیم و درد دل جوانان را بگوییم میتوان جوانان را به سمت این موسیقی کشاند.
سخیراوی ادامه داد: اگر بخواهیم بگوییم موسیقی رپ با فرهنگ ما مطابقت ندارد باید موسیقیهای پاپ، راک و ... را نیز مخالف فرهنگ موسیقی سنتیمان بدانیم. درست است که موسیقی سنتی موسیقی ماست اما اگر فقط به آن بپردازیم از جهان موسیقی عقب خواهیم ماند.
او بیان کرد: بیشتر مخاطبان موسیقی رپ جوانان هستند؛ جوانانی که موسیقی پاپ، سنتی و کلاسیک را نمیپسندند و موسیقی پر جنبوجوش و با نشاط را ترجیح میدهند. در موسیقی رپ استعدادهای زیادی داریم که در حال فعالیت هستند. من معتقدم که جنبه مفید بودن موسیقی رپ بیشتر است.
وی گفت: جوانان زیادی هستند که با این موسیقی شناخته شدهاند، نظر خود را بیان کردهاند و به سطوح جهانی رسیدهاند و در جهان موسیقی مطرح شدهاند.
سخیراوی افزود: موسیقی جای پیشرفت زیادی دارد و هر روز میتوان یک چیز جدید را به موسیقی اضافه کرد و هر کسی میتواند از طریق موسیقی رپ پیشرفت کند.
وی اظهار کرد: به نظر من در روزهای نخست که موسیقی رپ وارد کشورمان شد جامعه ما به آن عادت نکرده بود. به همین دلیل رواج زیادی نداشت اما بعد از یکی دو سال این موسیقی مدتی به اوج خود رسید اما الان در کشورمان موسیقی رپ را تغییر دادهاند و به چند سبک تغییر یافته است. حتی آن را با موسیقی سنتی تلفیق کردهاند.
این خواننده موسیقی رپ اعتقاد دارد: موسیقی رپ طی سه چهار سال اخیر دچار تغییرات زیادی شده و دیگر آن موسیقی وارد شده از آمریکا و غرب نیست و رپ ایرانی رپی متفاوت است. این به خاطر تلفیق آن با فرهنگهای خودمان است چون فرهنگ ما ایجاب میکند که بیشتر از آن که تحت تاثیر فرهنگهایی که از خارج وارد میشوند قرار بگیریم روی آنها تاثیر بگذاریم. موسیقی نیز چنین است و بیشتر از آنکه روی ما تاثیر بگذارد ما آن را تغییر دادهایم و به شکلهای متفاوت درآوردهایم.
سخیراوی اظهار کرد: من رپ عربی را به این دلیل شروع کردم که میدیدم خیلیها رپ فارسی میخوانند. پس چرا رپ عربی در میان رپ ایرانی نباشد؟ همچنین شاهد این بودم که خیلی از جوانها دوست دارند رپ عربی بخوانند و این توانایی را در خود دیدم که میتوانم این کار را انجام دهم.
او بیان کرد: رپ عربی میتواند جایگاه خوبی در میان رپ ایرانی داشته باشد. اگر به کشورمان توجه کنیم میبینیم که از قومیتهای فراوانی تشکیل شده و همه آنها هنر را دوست دارند. اقوام ما جمعیت زیادی دارند. ما هم وظیفه خود دانستیم که برای عربهای ایران این موسیقی را اجرا کنیم. حتما رپ عربی جای خودش را در موسیقی ایرانی پیدا خواهد کرد.
موسیقی روح را به حرکت وامی دارد و قادر است تاثیرات قوی و متفاوتی بر جای بگذارد، می تواند انسان را آرام و یا هیجان زده کند. به راستی موسیقی چگونه ما را تحت تاثیر قرار می دهد؟ موسیقی می تواند به روش های مختلف مورد استفاده قرار بگیرد، در علم پزشکی به عنوان یک منبع تحقیقاتی و نیز برای درمان امراضی چون حملات ناگهانی، فشار خون پایین، بیماری های روانی، افسردگی، بی خوابی و به طور کلی می توان گفت به عنوان عامل موثر در بهبود سریع تر بیماری ها، به کار می رود. طبق تحقیقات موسیقی شناسان، گوش دادن به موسیقی – بسته به نوع موسیقی – می تواند بر متابولیسم (تحولات و دگرگونی ها حیاتی) بدن تاثیر بگذارد، فشار خون را بالا یا پایین ببرد، توازن انرژی برقرار کرده و به هضم غذا کمک کند. تحقیقات نشان داده که موسیقی های آرام (مانند موسیقی کلاسیک با تمپوی پایین)، آرامش بخش هستند، احساسی که از سی دقیقه گوش دادن به چنین موسیقی بوجود می آید معادل آرامشی است که از خوردن یک قرص والیوم حاصل می شود. از آنجا که در این نوع موسیقی، شعری وجود ندارد، ملودی، تن، آهنگ و ریتم است که تاثیر گذار است و هر دو نیمکره مغز را درگیر جریان خود می کند. بر طبق تحقیقات مشابه، موسیقی ممکن است تاثیر منفی نیز داشته باشد. بر حسب اینکه موسیقی خوب یا بد گوش بدهیم، می تواند مانند زهر در بدن عمل کند. مطالعاتی که در زمینه تاثیر موسیقی بر رشد گیاهان انجام شده، نشان داده که برای مثال، موسیقی راک، رشد گیاه را متوقف می کند و برعکس، موسیقی کلاسیک، باعث تسریع رشد گیاه می شود. قدرت موسیقی به حدی است که می تواند مانند مصرف دارو اعتیاد آور شود. می توان گفت موسیقی ابزار قدرتمندی است که می تواند تاثیرات مثبت روحی و جسمی بسیاری بر اشخاص داشته باشد، البته اگر درست به کار گرفته شود، در غیر اینصورت، ممکن است تاثیرات منفی به همراه داشته باشد. در واقع موسیقی رپ و راک هر چه باشند از لحاظ ریتم و اصول علمی موسیقی و همین طور زیبایی شناسی واقعا تهی می باشند می توان با در نظر گرفتن موسیقی پاک ایرانی و نقاط عطف آن ساختار رپ و راک را بومی کرد دلیل تن دادن به موسیقی شیطانی شده توسط جوانان عدم آگاهی و درک آنها از هنر و فلسفه آن است می توان ساختار موسیقی انسانی ایران را شاخصی برای تغییر آنها قرار داد و به آنها روح و زیبایی بخشید در این دوران که ما هستیم هنر خار گشته و جادویی و هرزگی ارجمند ما فقط باید به آنها جهت بدهیم همه چیز را از جمله بومی سازی و مبارزه را خود رپیست ها و راکیست ها انجام خواهند داد فکر کنم مستند ظهور برای پاک کردن و جهت دهی کافی باشد وقتی آنها جهت یافتند هم خودشان را پاک می کنند و هم جامعه را (به سرعت) این افراد به شدت نیازمند به هدف هستند و اگر آن را پیدا نکنند اهداف ماسون ها را دنبال خواهند کرد مقدمه..................................................................................................2 اهداف پژوهش.......................................................................................4 روش پژوهش........................................................................................4 فصل اول فلسفه بررسی تاثیرات موسیقی......................................................................6 اثرات موسیقی........................................................................................7 اثرات موسیقی در دوره بارداری...................................................................7 اثرات موسیقی بر سلامت قلب ....................................................................8 اثرات موسیقی بر امواج مغز .....................................................................8 اثرات موسیقی بر ذهن.............................................................................9 اثرات مثبت موسیقی درمانی......................................................................9 تاثیر موسیقی بر مغز..............................................................................11 تاثیر موسیقی بر کلسترول خون..................................................................14 تاثیر موسیقی بر روان انسان.....................................................................16 تاثیر موسیقی بر رشد عاطفی و تعادل روحی کودکان........................................18 تاثیر موسیقی بر کاهش درد......................................................................19 تاثیر موسیقی بر تعادل هرمون ها...............................................................21 تاثیر موسیقی در ورزش..........................................................................23 اثرات روانی موسیقی..............................................................................25 فصل دوم تاثیر موسیقی بر روی ملکول اب................................................................28 تصاویر ملکول اب.................................................................................30 ازمایش تاثیر موسیقی بر سلامت روانی دانشجویان............................................35 منابع و ماخذ........................................................................................36 نتیجه گیری ........................................................................................38 مقدمه: موسیقی: ابزاری کهن برای سنجش کارکرد مغز در ایران روزگار ساسانیان، چون یک پادشاه درگذشت، از او پسری دو ساله به جای ماند، موبدان در گزینش او به پادشاهی به تردید ماندند که آیا این کودک از درستی تن و سلامت روان برخوردار است یا خیر؟ و به تدبیر بزرگمهر، نوزازندگان بر کنار گاهواره او نواختند و کودک با تکان دادن دست و پای خویش ابراز شادمانی کرد و بدینسان، به پادشاهی برگزیده شد به سال 1983، کاوارد گاردنر، در کتاب با نفوذ خود، «چارچوبهای ذهن»، به مفهومسازی جدیدی از عوامل ویژه هوشی پرداخت، که شامل هفت توانایی زیر است: هوش زبانی، هوش موسیقی، هوش منطقی – ریاضی، هوش فضایی، هوش بدنی جنبشی، هوش میان فردی، هوش درون فردی، بدینسان، یک ورزشکار یا نوازنده برجسته پیانو، با وجود آن که در مدرسه (یا آزمون هوش) عملکرد ضعیفی دارد، هوشمند شناخته میشود از سوی دیگر، در یک آزمون نوروسایکولوژیک با عنوان، مجموعه آزمون نوروسایکولوژیک هالستد ریتان، که شامل هشت آزمون سنجش عملکردهای مغزی است، بخشی با عنوان آزمون ریتم سی شور وجود دارد که براساس آزمون توانایی موسیقی سی شور شده است. در این آزمون توانایی تشخیص گذاشتن بین یک جفت صدای ریتمیک و غیر کلامی بررسی میگردد نمرات کامل ممکن است نشاندهنده موارد زیر باشد: - کاهش احتمال آسیب پیشروند 2 - عبوری کامل پس از آسیب - و عملکرد ناقص ممکن است نشان دهنده: تباهی کلی بافت مغزی - آسیب گیجگاهی چپ، چنانچه نشانههای آفازیک هم مشاهده شود. - کاهش توجه و نقص شنوایی باشد. بخشهای گوناگون مغز در تجزیه و تحلیل موسیقی مشارکت دارند. نیمکره چپ مغز با شنیدن موسیقی به تجزیه و تحلیل اصوات موسیقی میپردازد و نمیکره راست، هماهنگی و گشتالت صدا و عواطف را ادراک میکند به بیان دیگر، نیمکره راست مغز در دریافت کلی پیامهای موسیقی، ترکیب فضایی روابط و درک و مدت فضایی موسیقی مؤثر است . زاتور نیز نیمکره راست را در خواندن بدون کلام درک الگوهای کلی بلندی صدا ساختار هارمونی صداها و جنبههای غیرکلامی آن مؤثر میداند. به عبارت دیگر، اگر فردی راست دست، اشعار یک سرود را به آرامی و بدون ریتم و آهنگ بخواند، نیمکره چپ خود را به کار انداخته است چنانچه همین فرد بدون خواندن شعر تنها ریتم یا آهنگ آن را زمزمه کند، نیمکره راست مغز را فعال کرده است. در صورتی که او شعر را همراه با آهنگ و ملودی بخواند – در شرایط همزمان از کلام و موسیقی – هر دو نیمکره مغزی او فعال شده است . ضایعه در لوب گیجگاهی غالب، موسیقی پریشی نامیده میشود که شامل ناتوانی در نامیدن نشانههای موسیقی ویا خواند و نوشتن موسیقی است و ضایعه در لوب گیجگاهی غیر غالب شامل عدم توانایی در تشخیص ملودیها و سایر کیفیات غیر لغوی موسیقی است . بدینسان، به ارتباط تنگاتنگ موسیقی با عملکردهای مغزی پی میبریم و میتوان از آن در جهت سنجش، پرورش و تقویت توانشهای مغزی، استفاده نماییم. اثرات موسیقی: مقالات جدید منتشر شده به این نکته اشاره می کند که موسیقی می تواند به درمان و مقابله با افسردگی و پیشرفت این گونه بیماری ها کمک کند.محققان دریافته اند که موسیقی می تواند اعتماد به نفس را بالا برده و به درمان روش های سنتی بیماران دچار افسردگی کمک کند. حدود 121 میلیون نفر در دنیا از بیماری افسردگی رنج می برند و به نظر می رسد که موسیقی می تواند در اختلال های بی اشتهایی، الگوهای خواب و به طور کلی دیگر نشانه های بیماری از قبیل خود بی ارزشی و احساس تحقیر این بیماران مفید باشد.درمان دارویی و روان درمانی از روش های معمول درمان این بیماران است، محققان فواید موسیقی در درمان این بیماران بررسی کردند و پس از بررسی مقالات بین المللی که شامل 5 تحقیق بود نشان داده شد که موسیقی می تواند در درمان این بیماران موثر باشد. اثرات موسیقی در دوره بارداری استرس جزئی از زندگی روزمره امروز ماست و همه باید مدیریت آن را بیاموزیم.بارداری یک دوره منحصر به فرد و پر از استرس برای بسیاری از مادران در انتظار است که از اضطراب و افسردگی در این دوره رنج می برند.در حقیقت اضطراب و افسردگی در این دوره شبیه مشکل بهداشتی افسردگی پس از زایمان است، مطالعات نشان داده است که گوش کردن به موسیقی مناسب یک اثر با ارزش و روش غیر تهاجمی را در کاهش اضطراب و افسردگی دوره بارداری مهیا می کند. 7 اثرات موسیقی بر سلامت قلب نتایج یک تحقیق جدید نشان می دهد که گوش دادن به موسیقی مورد علاقه ممکن است برای قلب شما مفید باشد، محققان در آمریکا دریافتند که موسیقی هیجانات و احساسات را برمی انگیزد و (موسیقی مورد علاقه فرد) می تواند اثر مثبت بر عملکرد عروقی داشته باشد، آن ها این نتایج را در تعدای از افراد غیر سیگاری نشان دادند. پژوهشگران نشان داده اند که موسیقی تاثیر عمیقی روی جسم و جان دارد، در حقیقت یک رشته از مراقبت های بهداشتی به عنوان موسیقی درمانی شناخته شده است که در آن ها موسیقی به عنوان درمان کننده مورد استفاده قرار می گیرد.کسانی که موسیقی درمانی را تمرین و تجربه کرده اند از اثرات مفید آن در بیماران مبتلا به سرطان، کودکان ADD (اختلال نقص توجه در کودکان) و دیگر بیماری ها بهره برده اند. حتی در بعضی از بیمارستان ها نیز با استفاده از موسیقی برای کمک به تسکین درد بیماران نیز بهره برده اند و موسیقی درمانی را شروع کرده اند. هم چنین در بخش بیماران مبتلا به افسردگی به منظور بهبودی در آرام کردن حرکات این بیماران استفاده شده و آنان را بهبود بخشیده است و علاوه بر این موسیقی در آسوده سازی (ریلاکسیشن) و کاهش فشار و کشش عضلات و خیلی از موارد دیگر به کار گرفته شده است. اثرات موسیقی بر امواج مغزی محققان نشان داده اند که موسیقی خوب می تواند امواج مغزی را به شدت تحریک کند و با ریتم موسیقی تمرکز، تفکر و هوشیاری بیشتری در مغز ایجاد می شود و موسیقی با ریتم آرام می تواند احساس آرامش را در فرد ایجاد کند. اثر موسیقی بر تعداد تنفس و ضربان قلب 8 با تغییر در امواج مغزی یک سری تغییرات در اعمال بدن نیز ایجاد می شود، این اثرات موسیقی توسط سیستم عصبی اعمال می شود که بر تعداد تنفس و ضربان قلب می تواند تاثیر بگذارد، به این صورت که تنفس آرام تر و ضربان قلب کمتر شده و پاسخ بیشتری در آرام سازی ایجاد می شود که این پاسخ مفیدی است که موسیقی درمانی می تواند اثرات صدمه زننده استرس مزمن را بی اثر یا پیشگیری کند که در نهایت این امر سلامت را تامین می کند. اثرات موسیقی بر فکر و ذهن موسیقی هم چنین می تواند اثرات مثبتی بر سطوح فکر و ذهن ما بگذارد که به مقابله فرد در مقابل افسردگی و استرس کمک می کند.موسیقی از پاسخ های نامناسبی که به دنبال استرس در فرد ایجاد می شود می تواند پیشگیری کند و آثار سوء آن را بر بدن از بین ببرد. دیگر اثرات مثبت موسیقی درمانی موسیقی فواید دیگری بر سلامت فرد دارد که از جمله پایین آوردن فشار خون (که خطر سکته مغزی را کاهش می دهد)، افزایش سطح سیستم ایمنی بدن و شل کردن عضلات است.نوع موسیقی که برای گوش دادن انتخاب می شود عامل مهم است که نشان می دهد، شما چه احساسی را دوست دارید؟ با انتخاب نوع موسیقی و مانوس کردن خودتان با آن احساس خوش و خوبی را در خودتان ایجاد می کنید. البته چندین شیوه دیگر نیز می تواند در سلامتی شما نقش داشته باشد که از آن جمله رژیم غذایی و ورزش است.بنابراین موسیقی مورد علاقه خود را گوش کنید که بهترین و راحت ترین منبع دسترسی است و می توانید خودتان را در مسیری قرار دهید که احساس بهتری در فکر و ذهن شما ایجاد شود، بنابراین یادتان نرود که موسیقی لذت بخش می تواند به سلامتی قلب کمک کرده و آن را بهبود بخشد، هر چند بعضی معتقدند که خنده بهترین دواست محققان طی مطالعاتی نشان داده اند که موسیقی حتی در مواردی از خنده در سلامتی انسان نقش دارد. 9 پژوهشگران دانشگاه پزشکی مریلند در بالتیمور نیز نشان دادند که گوش کردن به موسیقی دلخواه می تواند برای سیستم قلب مفید باشد. موسیقی که سبب لذت و احساس خوبی در شما می شود روی عملکرد عروق شما اثرات مثبتی دارد، در این مطالعه نیز محققان پاسخ هایی را در افراد مشاهده کردند، نظیر آن چه که در مطالعات قبلی در خنده یافت شده بود، موسیقی باعث می شود که لایه عروق متسع شود و جریان خون افزایش یابد. بر عکس گوش کردن به موسیقی هایی که استرس زاست باعث تنگ شدن عروق و موجب پاسخ نامناسبی در فرد می شود و باید گفت که گوش کردن به یک موسیقی خوب به شما حیات می بخشد در حالی که گوش کردن به یک موسیقی بد مخاطره آمیز سلامتی است.فیزیولوژیست ها تاکید بر این دارند که موسیقی تاثیراتی بر میزان اندروفین در مغز دارد که هیجانات و احساسات ممکن است تحت تاثیر اندروفین ها قرار گیرد. دکتر میلر معتقد است که گوش کردن به موسیقی به طور فعال هیجانات خام مثبت را احتمالا در قسمتی از مغز که اندروفین ها آزاد می شود را فرا می خواند این قسمتی است که قلب و ذهن با هم ارتباط پیدا می کنند که ما تمایل داریم بیشتر در مورد آن اطلاعات داشته باشیم
قبل از آنکه بله بگویید، برای بیشتر شناختن مرد آینده تان می توانید نگاهی به کتاب های کتابخانه اش بیندازید یا با دوستانش ملاقات کنید. می توانید او را از روی شیوه خوابیدنش بشناسید یا شخصیت پنهانش را با توجه به ظاهر و چهره اش شناسایی کنید. می توانید او را از روی رنگ موردعلاقه اش بشناسید یا ماه تولدش را بپرسید اما گذشته از همه این راه هایی که می دانید، برای شناختن این مرد، می توانید از صداها هم کمک بگیرید.
محققان می گویند موسیقی موردعلاقه هم می تواند راز شخصیت آدم ها را برملا کند. آنها با بررسی های مختلفی دریافتند که علاقه آدم ها به سبک خاصی از موسیقی، می تواند ویژگی های شخصیتی شان را هم آشکار کند. پروفسور آدریان نورث از دانشگاه هریوت وات و جیسون رنترو از دانشگاه کمبریج، این موضوع را در پژوهش های جداگانه ای بررسی کردند. پس اگر می خواهید قبل از بله گفتن به خواستگارتان او را بهتر بشناسید، از نتایج بررسی های آنها هم استفاده کنید.
باسواد های موسیقیدان
اگر در آرزوی داشتن یک همسر متفکر، باسواد و صلح دوست هستید، بهتر است مرد آینده تان را در میان طرفداران موسیقی جاز جست وجو کنید. بررسی ها می گوید هواداران این موسیقی، آدم های آزادی خواهی هستند که در عین گرایش های روشنفکری شان، دوست داشتنی و خونگرم هم هستند. جازدوست ها، آدم های خلاقی هستند که همیشه ایده های تازه ای برای بهتر کردن زندگی و شرایط شان در ذهن دارند.
بچه باهوش ها
بررسی ها می گوید طرفداران کلاسیک ضریب هوشی بالاتری نسبت به آدم های عادی دارند. برخی بررسی ها هم ادعا می کنند که هواداران موسیقی کلاسیک آدم هایی خجالتی و تاحدودی درونگرا هستند. همین خصلت کلاسیک باز هاست که باعث می شود تمایل چندانی به حضور در اجتماع نداشته باشند و بیشتر از آدم های دیگر در لاک خودشان هستند اما گمان نکنید که در برخورد با این آدم های پیچیده، شما پیروز میدان می شوید؛ زیرا این افراد در عین انزواطلبی شان، آدم های با اعتمادبه نفسی هم هستند و به راحتی در بحث ها کوتاه نمی آیند. آنها به عقایدشان باور دارند و شاید سخت تر از آدم های دیگر بتوانید برای تغییر کردن قانع شان کنید.
شیش و هشتی های رک و راست
اگر با فردی روبه رو هستید که هوادار آلبوم های موسیقی آرامش است یا از شنیدن ترانه های شاد و ریتمیک لذت می برد، باید نگرانی تان کمتر باشد. این افراد آدم های رکی هستند که افکار شان را به سادگی به زبان می آورند. شما می توانید آنها را از روی گفته های شان بشناسید و چندان نگران مخفی کار بودن شان نباشید. طرفداران موسیقی شیش و هشت، خلاق و اجتماعی اند و می توانند همراه خوبی برای روزهای شادی شما باشند.
بچه ساده ها
کسانی که عاشق موسیقی فولکلور یا موسیقی های پرفروش روز هستند، آدم های سنتی و صاف و ساده ای اند که می توانید روی صداقتشان حساب کنید. البته محافظه کاری هم یکی دیگر از ویژگی های این آدم هاست و شاید آنها به سادگی سفره دل شان را برای تان باز نکنند. اگر فرد مقابل شما طرفدار موسیقی فولکلور است، بدانید که بیهوده از موضوعات مختلف بحران نمی سازد و زندگی را آسان می گیرد. دوستداران موسیقی فولکلور، آدم های سختکوشی هستند که در عین سادگی شان، از بودن در میان دیگران هم لذت می برند اما طرفداران پاپ هم که در این گروه قرار می گیرند، گرچه اعتمادبه نفس بالایی دارند اما چندان خلاق نیستند. آنها زندگی را سخت نمی گیرند و آسان از کنار موضوعات ناخوشایند می گذرند.
وزنه برداران راک باز
درحالی که تصور می شود موسیقی های هیجانی مثل راک توان فعالیت را در ورزشکالان بالا می برد، اما پژوهشگران می گویند که بالا رفتن توانایی با کمک موسیقی، تنها در مورد وزنه برداران صدق می کند اما دوندگان نمی توانند از این موسیقی ها کمک بگیرند؛ زیرا مطالعات نشان داده موسیقی های هیجانی در سرعت و توانایی دویدن آنها در یک مسیر طولانی تر تاثیری ندارد.
رپر های بی خطر
بسیاری از والدین، نگران این هستند که فرزند شان با گوش دادن موسیقی رپ یا متال به فساد کشیده شود. آنها گمان می کنند که هواداران این موسیقی ها به افرادی خشن تبدیل می شوند و بیماری های روحی زندگی شان را از هم می پاشد اما محققان، هیچ ارتباط مستقیمی میان موسیقی رپ و متال و این مشکلات پیدا نکرده اند. آنها می گویند برعکس این تصور، طرفداران این موسیقی ها اغلب افرادی ترسو و خجالتی هستند و چندان میانه ای با رفتارهای خشن ندارند اما راحت بودن هم یکی دیگر از خصوصیات طرفداران این موسیقی است و اگر دوست دارید همسر آینده تان فرد با جذبه ای باشد که از قانون های اجتماعی پیروی می کند، بهتر است دور این گروه را خط بکشید. اگر هم فرد اجتماعی ای هستید، باید مراقب باشید! زیرا هواداران موسیقی هوی متال، برعکس رپر ها علاقه چندانی به حضور در اجتماع ندارند و ممکن است با گوشه گیری شان شما را آزار دهند.
هنردوستان ناامید
اگر خواستگار شما طرفدار موسیقی دراماتیک یا اپراست، مراقب باشید. این هنردوستان ناامید، بیشتر از دیگران دچار یأس فلسفی می شوند و میل به خودکشی برای رهایی از تنش های خانوادگی در آنها بیشتر از آدم های دیگر است اما اپرادوست ها ویژگی های مثبت زیادی دارند که می توانند به خاطر شان شما را تحت تاثیر قرار دهند، زیرا آنها باوقار، خلاق و با اعتماد به نفس اند و قانع کردن شما برای شان کار سختی نیست.
زمزمه ای برای اجتماعی ها
اگر شما دوست دارید هنگام درس خواندن یا کار کردن موسیقی گوش کنید، احتمالا فرد اجتماعی و برونگرایی هستید. بررسی ها می گوید موسیقی به پس زمینه آدم های اجتماعی برای بهتر تمرکز کردن کمک می کند اما در مقابل، توان تمرکز کردن را از آدم های درونگرا می گیرد. پس اگر می خواهید فرد مقابل تان را بهتر بشناسید، به اینکه آیا در زمان کار موسیقی گوش می کند یا نه هم توجه کنید.
قبل از آنکه بله بگویید، برای بیشتر شناختن مرد آیندهتان میتوانید نگاهی به کتابهای کتابخانهاش بیندازید یا با دوستانش ملاقات کنید. میتوانید او را از روی شیوه خوابیدنش بشناسید یا شخصیت پنهانش را با توجه به ظاهر و چهرهاش شناسایی کنید. میتوانید او را از روی رنگ موردعلاقهاش بشناسید یا ماه تولدش را بپرسید اما گذشته از همه این راههایی که میدانید، برای شناختن این مرد، میتوانید از صداها هم کمک بگیرید. محققان میگویند موسیقی موردعلاقه هم میتواند راز شخصیت آدمها را برملا کند.
آنها با بررسیهای مختلفی دریافتند که علاقه آدمها به سبک خاصی از موسیقی، میتواند ویژگیهای شخصیتیشان را هم آشکار کند. پروفسور آدریان نورث از دانشگاه هریوت وات و جیسون رنترو از دانشگاه کمبریج، این موضوع را در پژوهشهای جداگانهای بررسی کردند. پس اگر میخواهید قبل از بله گفتن به خواستگارتان او را بهتر بشناسید، از نتایج بررسیهای آنها هم استفاده کنید.
باسوادهای موسیقیدان
اگر در آرزوی داشتن یک همسر متفکر، باسواد و صلح دوست هستید، بهتر است مرد آیندهتان را در میان طرفداران موسیقی جاز جستوجو کنید. بررسیها میگوید هواداران این موسیقی، آدمهای آزادیخواهی هستند که در عین گرایشهای روشنفکریشان، دوستداشتنی و خونگرم هم هستند. جازدوستها، آدمهای خلاقی هستند که همیشه ایدههای تازهای برای بهتر کردن زندگی و شرایطشان در ذهن دارند.
بچه باهوشها
بررسیها میگوید طرفداران کلاسیک ضریب هوشی بالاتری نسبت به آدمهای عادی دارند. برخی بررسیها هم ادعا میکنند که هواداران موسیقی کلاسیک آدمهایی خجالتی و تاحدودی درونگرا هستند. همین خصلت کلاسیکبازهاست که باعث میشود تمایل چندانی به حضور در اجتماع نداشته باشند و بیشتر از آدمهای دیگر در لاک خودشان هستند اما گمان نکنید که در برخورد با این آدمهای پیچیده، شما پیروز میدان میشوید؛ زیرا این افراد در عین انزواطلبیشان، آدمهای با اعتمادبهنفسی هم هستند و بهراحتی در بحثها کوتاه نمیآیند. آنها به عقایدشان باور دارند و شاید سختتر از آدمهای دیگر بتوانید برای تغییر کردن قانعشان کنید.
شیش و هشتیهای رک و راست
اگر با فردی روبهرو هستید که هوادار آلبومهای موسیقی آرامش است یا از شنیدن ترانههای شاد و ریتمیک لذت میبرد، باید نگرانیتان کمتر باشد. این افراد آدمهای رکی هستند که افکارشان را به سادگی به زبان میآورند. شما میتوانید آنها را از روی گفتههایشان بشناسید و چندان نگران مخفیکار بودنشان نباشید. طرفداران موسیقی شیش و هشت، خلاق و اجتماعیاند و میتوانند همراه خوبی برای روزهای شادی شما باشند.
بچه سادهها
کسانی که عاشق موسیقی فولکلور یا موسیقیهای پرفروش روز هستند، آدمهای سنتی و صاف و سادهایاند که میتوانید روی صداقتشان حساب کنید. البته محافظهکاری هم یکی دیگر از ویژگیهای این آدمهاست و شاید آنها به سادگی سفره دلشان را برایتان باز نکنند. اگر فرد مقابل شما طرفدار موسیقی فولکلور است، بدانید که بیهوده از موضوعات مختلف بحران نمیسازد و زندگی را آسان میگیرد. دوستداران موسیقی فولکلور، آدمهای سختکوشی هستند که در عین سادگیشان، از بودن در میان دیگران هم لذت میبرند اما طرفداران پاپ هم که در این گروه قرار میگیرند، گرچه اعتمادبهنفس بالایی دارند اما چندان خلاق نیستند. آنها زندگی را سخت نمیگیرند و آسان از کنار موضوعات ناخوشایند میگذرند.
وزنهبرداران راکباز
درحالی که تصور میشود موسیقیهای هیجانی مثل راک توان فعالیت را در ورزشکالان بالا میبرد، اما پژوهشگران میگویند که بالا رفتن توانایی با کمک موسیقی، تنها در مورد وزنهبرداران صدق میکند اما دوندگان نمیتوانند از این موسیقیها کمک بگیرند؛ زیرا مطالعات نشان داده موسیقیهای هیجانی در سرعت و توانایی دویدن آنها در یک مسیر طولانیتر تاثیری ندارد.
رپرهای بیخطر
بسیاری از والدین، نگران این هستند که فرزندشان با گوش دادن موسیقی رپ یا متال به فساد کشیده شود. آنها گمان میکنند که هواداران این موسیقیها به افرادی خشن تبدیل میشوند و بیماریهای روحی زندگیشان را از هم میپاشد اما محققان، هیچ ارتباط مستقیمی میان موسیقی رپ و متال و این مشکلات پیدا نکردهاند. آنها میگویند برعکس این تصور، طرفداران این موسیقیها اغلب افرادی ترسو و خجالتی هستند و چندان میانهای با رفتارهای خشن ندارند اما راحت بودن هم یکی دیگر از خصوصیات طرفداران این موسیقی است و اگر دوست دارید همسر آیندهتان فرد با جذبهای باشد که از قانونهای اجتماعی پیروی میکند، بهتر است دور این گروه را خط بکشید. اگر هم فرد اجتماعیای هستید، باید مراقب باشید! زیرا هواداران موسیقی هویمتال، برعکس رپرها علاقه چندانی به حضور در اجتماع ندارند و ممکن است با گوشهگیریشان شما را آزار دهند.
هنردوستان ناامید
اگر خواستگار شما طرفدار موسیقی دراماتیک یا اپراست، مراقب باشید. این هنردوستان ناامید، بیشتر از دیگران دچار یأس فلسفی میشوند و میل به خودکشی برای رهایی از تنشهای خانوادگی در آنها بیشتر از آدمهای دیگر است اما اپرادوستها ویژگیهای مثبت زیادی دارند که میتوانند به خاطرشان شما را تحت تاثیر قرار دهند، زیرا آنها باوقار، خلاق و با اعتماد به نفساند و قانع کردن شما برایشان کار سختی نیست.
زمزمهای برای اجتماعیها
اگر شما دوست دارید هنگام درس خواندن یا کار کردن موسیقی گوش کنید، احتمالا فرد اجتماعی و برونگرایی هستید. بررسیها میگوید موسیقی به پس زمینه آدمهای اجتماعی برای بهتر تمرکز کردن کمک میکند اما در مقابل، توان تمرکز کردن را از آدمهای درونگرا میگیرد. پس اگر میخواهید فرد مقابلتان را بهتر بشناسید، به اینکه آیا در زمان کار موسیقی گوش میکند یا نه هم توجه کنید.
پژوهشی در دانشگاه کوئینزلند استرالیا در مورد موسیقی هوی متال نتایجی بر خلاف آنچه تاکنون پنداشته میشد، نشان داده است.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی آنا بر خلاف تصوری که تاکنون در مورد موسیقی هوی متال و انواع دیگر «موسیقی افراطی» وجود داشته، پژوهشی تازه نشان داده است که از این نوع موسیقی میتوان برای آرامش روان و کاستن از حس خشم شدید و بیقراری استفاده کرد.
به گزارش futurity.org دانشمندان عصبشناس دانشگاه کوئینزلند استرالیا به این نتیجه رسیدهاند که موسیقی هوی متال نه فقط باعث افزایش خشم نمیشود بلکه حس تسکین و آرامش ایجاد میکند و از آن میتوان برای کنترل خشم و پرخاشگری و جلوگیری از بزه استفاده کرد. این پژوهشگران در آزمایشهای خود به تأثیر مثبت این نوع موسیقی در افرادی که به حس خشم شدید مبتلا بودهاند، پی بردند.
بر خلاف نتایج مطالعات پیشین که موسیقی پر سروصدا و آشفته را مرتبط با افزایش پرخاشگری و بزهکاری معرفی کرده بودند، این پژوهش از افزایش آرامش و تقویت روحیه با شنیدن همین نوع موسیقی حکایت دارد. لئا شارمن، دانشجوی دکترا در دانشکده روانشناسی دانشگاه کوئینزلند و از همکاران این پژوهش میگوید: «ما دریافتیم که موسیقی سبب تعدیل و تخفیف حس غم و تقویت احساسات مثبت میشود. طرفداران موسیقی افراطی هنگامی که خشم را تجربه میکندند، تمایل به شنیدن موسیقیای دارند که با خشمشان هماهگ باشد. این موسیقی نه فقط به آنها کمک میکند تا در طیف کاملی از احساسات کاوش کنند، بلکه باعث میشود حس کنند که فعالتر و بانشاطتر هستند..»
در این پژوهش که نتایجش در ژورنال عصبشناسی Frontiers in Human Neuroscience منتشر شده است، 39 فرد عادی شنونده موسیقی درسنین 18 تا 34 سال مورد بررسی قرار گرفتهاند. 74 درصد افراد مصاحبه شده زاده استرالیا و بقیه از کشورهایی مانند عمان، سوئد، اندونزی، آفریقای جنوبی و آمریکا بودند.
داوطلبان شرکت در این پژوهش 16 دقیقه «تزریق خشم» (با وادار کردن افراد مصاحبه شونده به تعریف رویدادهای عصبانی کننده در زندگی، ابط، شغل و امور مالی خود) را تحمل میکردند و در این مدت مورد نظارت دقیق قرار داشتند و بعد به مدت 10 دقیقه مختار بودند که یا به موسیقی به انتخاب خود گوش بدهند یا تمام مدت در سکوت به سر ببرند و در این زمان نیز مورد نظارت قرار داشتند.
به گفته شرمن، نیمی از افراد مورد مطالعه موسیقیهایی را انتخاب کردند که تم خشم و پرخاش در آنها وجود داشت و بقیه موسیقیهایی با مضامین دیگر مثل انزوا و غم را برگزیدد. وی افزود : «با این حال شرکت کنندگان گزارش دادند ک از این موسیقی برای افزایش شادی استفاده کردهاند وبا آن توانستهاند خود را در احساساتی مانند عشق غرق کنند و حالشان بهتر شده است. همه واکنشها حاکی از آن است که شنوندگان موسیقی افراطی بهطور واضح از موسیقی منتخب برای مقاصد مثبت و ایجاد تعادل در خود استفاده کردهاند.»
در تعاریف این پژوهش موسیقی، هوی متال در طبقه بندی «موسیقی افراطی» قرار گرفته است که در دهه 1970 و با افول افکار علایق خوشبینانه دهه 1960 در آمریکا و اروپا پدید آمد و با ظهور فرهنگ پانک در دهههای پس از آن به مفاهیمی مانند هرج و مرج و ویرانگری معطوف شد.
طبق مطالعهای جدید شنیدن موسیقیهای خشن و پر تنش همانند راک و متال میتواند راهی سالم برای پردازش خشم و خروج عصبانیت از ذهن باشد. این نتایج این فرضیه را که گوش دادن به چنین موسیقیهایی باعث افزایش خشم و تأثیرات ضد اجتماعی میشود را رد میکند.
بنابر مطالعهای که در دانشگاه کوئینزلند استرالیا انجام داده است گوش دادن به موسیقیهای خشن و هیجان انگیز مانند هوی متال نه تنها باعث افزایش خشم در شنونده نمیشود بلکه میتواند الهام بخش آرامش نیز باشد. در این تحقیق از انواع مختلفی از سبکهای موسیقی مانند heavy metal, emo, hardcore, punk, screamo و زیر شاخههای آنها که همه در خانوادهی موسیقیهای پرتنش و افراطی جای میگیرند، بر روی ۳۹ داوطلب ۱۸ تا ۳۴ ساله استفاده شده است.
لیاه شرمن از دانشجویان مسئول این تحقیق میگوید:
نقل قول: ما میدانیم که موسیقی میتواند با اندوه و یا افزایش احساسات مثبت همراه شود، اما در برابر احساس خشم متوجه شدیم طرفداران موسیقی متال علاقهمند شنیدن قطعههایی هستند که با خشمشان هماهنگ باشد. این موسیقی به آنها کمک میکند سطح بالاتری از احساسات خود را برون ریزی کرده و با الهام از موزیک انرژی خود را تخلیه کنند.
در این تحقیق ابتدا از طریق تعریف موضوعاتی تحریککننده مانند پول، روابط و وضعیت محل کار برای ۱۶ دقیقه به داوطلبان القاء خشم شده و سپس داوطلب قطعهای را انتخاب و به مدت ۱۰ دقیقه به آن گوش داده است. در کمال تعجب محققان متوجه میشوند که شنیدن این موسیقی به افزایش آرامش فرد منتهی میشود. هدف ثانویهی این مطالعه این بوده است که فرد عصبانی با توجه به احساسی که دارد کدام یک از سبکهای موسیقی مورد بررسی را انتخاب میکند. جالب است که نیمی از شرکت کنندگان قطعاتی را انتخاب کردهاند که بر خشم و پرخاشگری تأکید میکند اما باقی افراد قطعاتی شامل مزامینی همچون اندوه و انزوا را ترجیه دادهاند.
به دلیل محدود بودن این بررسی و انجام شدن در شرایط کنترل شده نمیتوان نتایج آن را دقیق دانست اما تحقیقات بیشتر میتواند به روشن شدن گوشههایی مبهم از رفتار اجتماعات انسانی، متغیرهای احساسی در ذهن انسان، کنترل خشم و استفادهی مناسبتر از موسیقی درمانی منجر شود. نتایج این بررسی در بخش علوم اعصاب مجلهی نوروساینس منتشر شده است.