سلام مهمان عزیز، اگر این پیغام را مشاهده نموده ای به معنی آن است که شما هنوز ثبت نام نکردی. برای ثبت نام اینجا کلیک کن و از تمام امکانات انجمن ما استفاده کن و لذت ببر. اگر قبلا ثبت نام کرده اید، وارد شوید.
مدیر اداره اطلاعات پلیس امنیت عمومی نیروی انتظامی آذربایجان غربی، هدف دشمن از ترویج خرافه در کشور را عناد و تقابل با مبحث متعالی و امیدبخش ظهور منجی عنوان کرد.
سرهنگ رحیم جهانبخش در جلسه ستاد پیشگیری حفاظت اجتماعی دادگستری آذربایجان غربی که با حضور اعضای هستههای پیشگیری مردمی در عصر روز ششم دی ماه جاری در سالن ولایت دادگستری ارومیه برگزار شد، اظهار کرد: یکی از مصادیق جنگ نرم دشمن، ایجاد محافل فالگیری به عنوان نماد شیطان پرستی است، برای مثال در جامعه ما وقتی کسی دچار مشکلی در زندگی شخصی خود می شود به جای مراجعه به مشاوره و روان شناس برای مشورت، به سمت رمالها و فالگیرها می رود.
وی در ادامه افزود: جنگ نرم و ترویج خرافه با هدف و مقصد خاصی صورت میگیرد و از آنجایی که ما مسلمانان شیعه اعتقاد به منجی و ظهور حضرت ولی عصر(عج) داشته و به آن امیدوار هستیم، نظریه پردازان غربی در این راستا فعالیتهای بسیاری برای آمیخته کردن مسائل خرافی و ظهور منجی در کشورهای اسلامی به ویژه در ایران اسلامی انجام دادهاند.
وی با اشاره به رواج عرفانهای کاذب توسط رسانههای بیگانه در جامعه گفت: در عصر مدرنیته نظریهای مطرح شد مبنی بر اینکه باید دین را از زندگی حذف کرد اما در عصر فرامدرنیته این نظریه رد شد چون دیدند که دین و معنویت یکی از نیازهای اساسی بشر برای ایجاد امنیت درونی است و جز آن چیزی نمیتواند جای آن را بگیرد، بنابراین عرفانهای کاذبی به نام دین مانند یوگائیسم و کابالائیسم ایجاد کردند.
سرهنگ جهانبخش با ابراز تاسف از اینکه هم اکنون رواج عرفانهای کاذب همانند شیطان پرستی در جامعه رو به رشد است، ابراز کرد: از نمادهای شیطان پرستی که در قالب جنگ نرم ایجاد میشود، یکی مدهای کثیف مانند شلوارهای پاکوتاه و لباسهایی که کثیف جلوه می کنند و نیز مدل موهای فشن است.
وی در ادامه اضافه کرد: موسیقی ناهنجار مثل هوی متال یا بک متال و نیز موسیقی مارلینی که توسط مارلین رهبر شیطان پرستان که کثیف ترین و فاسدترین موجود روی زمین است نیز نماد شیطان پرستی است چون ویژگی این نوع موسیقی خشونت است که ذهن انسان را تخریب کرده و اثرات روانی سوئی بر مغز گذاشته و خروجی آن خشونت و بی بندو باری است.
مدیر اداره اطلاعات نیروی انتظامی آذربایجان غربی با تاکید بر اینکه تهدید شناسی در حوزه حفاظت و پیشگیری بسیار مهم است، گفت: نخستین تهدیدی که هم اکنون در حوزه حفاظت باید مورد نظر قرار گیرد، توجه به جنگ نرم دشمنان است و متاسفانه در این راستا ابزاری که در آذربایجان غربی تاثیر مخرب بسیاری دارد ماهواره است.
سرهنگ جهانبخش با اشاره به خطرات و آسیبهای شبکه ماهوارهای "فارسی وان"، ابراز کرد: صاحب این شبکه ماهوارهای فردی به نام "رابرت مرداک" صهیونیست و انگلیسی و دارای چند تابعیت کانادایی، آمریکایی، اسرائیلی و انگلیسی است و مدیر این شبکه نیز فردی به نام سعد محسنی افغانی الاصل و فارسی زبان است که خود بزرگترین تاجر فحشا و فساد در دنیا است و تجارت خود را از آسیای جنوب شرقی آغاز کرده و اکنون آن را در اروپا راه اندازی کرده است.
وی در ادامه گفت: در سریالهای شبکه فارسی وان، صحنههای مستهجن خذف شده اما محتویات آن مستهجن و کثیف است و این مسئله به خاطر گناه شرعی آن نیست بلکه برای حساسیت زدایی این کار صورت گرفته تا والدین تماشای این برنامهها و سریالها را از فرزندانشان سلب نکنند.
به گفته سرهنگ جهانبخش، موضوعات این شبکه کثیف ماهوارهای، خیانت زن به شوهر، شوهر به زن، ارتباطات نامشروع و بی بند و باریهای اخلاقی و فسادهای عمق یافته است.
وی با ابراز تاسف از اینکه ماهوارهها سن نوجوانی فرزندان را به شدت کاهش دادهاند، ابراز کرد: هم اکنون بسیاری از جوانان 25 ساله از ازدواج و تشکیل زندگی و مسئولیت پذیری فراری هستند که این خود از پیامدهای مخرب شبکههای ماهواره ای است.
رئیس اداره اطلاعات نیروی انتظامی آذربایجان غربی در پایان گفت: وظیفه اعضای هستههای پیشگیری مردمی در محلهها تعامل نزدیک با نیروی انتظامی است تا با شناسایی هرگونه ناهنجاری و بی بند و باری و یا ساخت و سازهای غیر مجاز، اماکن غیر مجاز مانند بنگاهها و قهوه خانهها، به سرعت آن را به پلیس گزارش دهند تا امنیتی پایدار که شایسته این نظام است ایجاد شود.
حالا که موسیقی ها دیجیتالی شده اند و شرکت های بسیاری در صدد ورود به این بازار هستند، متخصصین این امر تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا الگوریتم های حرفه ای ارائه دهند و شناخت کمپانی ها از موسیقی مورد علاقه مردم را شکل دهند. اما آیا صرفا شناخت بازار هدف و ارائه تبلیغات بر آن اساس کافی است؟
محققین دانشگاه کمبریج در پروژه اخیر خود به مسئله ای جذاب پرداخته اند و آن هم تاثیر موسیقی روی فعالیت مغزی است. آیا شخصی که به موسیقی متال علاقه دارد، با شخصی که به موسیقی کلاسیک گوش می دهد تفاوت در مدل فعالیت مغزی دارد؟ محققان اینگونه می گویند.
دیوید گرینبرگ، دانشجوی دکترا در دانشگاه کمبریج و گروهی از محققین، بیش از 4 هزار نفر را مورد آزمایش قرار دادند تا متوجه شوند آیا سبک موسیقی مورد علاقه هر شخص، به طرز تفکر آن ها نیز مرتبط است یا خیر. نتیجه این تحقیق، روز گذشته در PLOS One منتشر شد.
حتما تا به حال با اپلیکیشن های مختلف فیسبوک سر و کله زده اید که نکات مختلفی در مورد شخصیت و علایق تان به شما می گویند. شاید اکثر آن ها فاقد اعتبار باشند و با پاسخگویی به چند سوال نتوان چیزی را متوجه شد اما اپلیکیشن myPersonality ماده خام تحقیق دانشجویان کمبریج بوده.
پس از انجام فرامین موجود در این اپلیکیشن، حقایقی مطرح می شد و داده ها برای تیم ارسال می گشت. چندی بعد، درخواستی برای داوطلبان ارسال شد تا در تست دوم مشارکت کنند. در این آزمایش، داوطلبان باید به بیش از 50 موسیقی از 26 ژانر مختلف گوش فرا داده و به آن ها امتیاز می دادند، قطعه هایی که هر کدام 15 ثانیه بودند.
پس از دریافت داده های هر دو آزمون، مقایسه شروع شد. افرادی که طبیعت آرام تری داشتند از موسیقی های آرام تر مانند سافت راک و آر اند بی لذت می بردند و هر چه آرام و قرار در موسیقی کمتر می شود و به سمت پاپ می رود، افرادی هم که به آن گوش فرا می دهند ذهن آشفته تری دارند.
اما کسانی که با قاعده فکر می کنند و الگوهای فکری برنامه ریزی شده تر دارند، از موسیقی های سنگین و شدید لذت می برند. اگر شما هم از کنسرتوهای سنگین ویوالدی یا Enter Sandman پر هیجان متالیکا لذت می برید احتمالا در این دسته قرار می گیرید.
جالب اینجاست که گروه اول، افرادی که موسیقی های راک آرام گوش می دهند، از شنیدن موسیقی های کم انرژی تر اما با عمق احساسی بالا لذت می برند؛ موسیقی هایی که عمدتا حاوی پیام های افسرده کننده و غم انگیز است.
در صورتی که گروه آخر یا افرادی که روی اصول فکر می کنند، عمدتا از موسیقی هایی با انرژی بالا و احساسات مثبت لذت می برند و عمق و پیچیدگی فکری بیشتری دارند.
البته محققین می گویند شاید این پژوهش جدید نتواند به طور دقیق در مورد هر شخص صحبت کند و بر اساس لیست آهنگ های آیتونز کسی را قضاوت کرد اما به کمپانی ها کمک خواهد کرد تا بهتر بتوانند جامعه هدف خود را مد نظر بگیرند.
دیوید گرینبرگ می گوید معتقد است نتیجه تحقیقات شان فوق العاده به سرویس هایی چون Apple Music و اسپاتیفای کمک خواهد کرد، چرا که بسیار ساده تر از قبل می توانند الگوریتم های مرتبط را طراحی کرده و مشتریان خود را بشناسند
گذری بر تاثیرات موسیقی راک ابعاد اجتماعی و روانشناختی آن همانطور كه برهمگان اثبات گردیده است ، موسیقی به هیچ عنوان خنثی و بی اثر نیست. موسیقی غذای روح آدمی بوده و با آن میتواند به بلندای قلعه آرامش برسد. موسیقی می تواند به گونه ی باشد كه در انسان احساس توانمندی ایجاد كند. دلیل این تاثیرات چیست؟ موسیقی ماده نیست یعنی نمیتوان در مقوله جسمیت آنرا در طبقه ای قرار داد. آیا موسیقی دارای روح است؟ حال بیائید نظری بر تاثیرات موسیقی بیافكنیم : گروهی از دانشمندان در پژوهشهای خود دریافته اند كه موسیقی هم در حیطه ی روح و هم در حیطه بدن انسان تاثیرگذار می باشد.در ابتدا برای برسی موسیقی، به برسی جنجالی ترین نوع آن یعنی موسیقی راك بپردازیم : در ابتدای بحث در مورد این نوع موسیقی باید یادآور شوم كه مقوله ی مورد بحث خود موسیقی است نه اشعار.این نتایج حاصله از تركیب وتوالی نت هاست كه مجموعاً موسیقی را شكل می دهند و همین موسیقی با توجه به ساختارش قلمرو جسم و روح ما را متاثر می سازد. با این تفاسیر موسیقی راك چرا در میان جوانان اینچنین رسوخ پیدا كرده است.این سبك از موسیقی با طبیعت ظرافت پسند روح وجه تشابهی ندارد و انسانهایی كه خواهان آرامش هستند از آن گریزانند پس چه عاملی باعث شده كه این سبك موسیقی به صنعتی چند میلیارددلاری مبدل شده و طنین كوبنده اش در جای جای جوامع امروزی لرزه بر اندام بیاندازد. سرنوشت سردمداران و رهبران جنبش راك به كجا ختم میشود ؟ بسیاری از خوانندگان و نوازندگان راك در پست ترین حالات و با خفت تمام جان دادند و از آنهاجز بد نامی هیچ خاطره ای در ذهن مردم نمانده است .قصود از تحریر این مقاله این است كه بیایید با چشمان و ذهنی آگاه به موسیقی نظر بیافكنیم و علاقه مان به سبكی از موسیقی تقلیدی و نا آگاهانه نباشد . برخی از هواداران این سبك از موسیقی ، هیجان را عامل دلبستگی به این نوع موسیقی ابراز می كنند. شاید تا حدودی این گفته صحیح با شد اما باید حدی برای هیجان ترسیم كنیم. به عنوان مثال در كدام منطق آشامیدن خون توسط بنیانگذار گروه وسپ یعنی بلكی لالس به ایجاد هیجان تعبیر می شود.لالس بر این ادعاست كه نوشیدن خون پیوند میان اعضاء گروه را مستحكم می كند! دیوید بوئی یكی از خوانندگان راك در رابطه با شیطا نی بودن راك در سال 1979 گفت : راك همیشه موسیقی شیطان بوده و خواهد بود . شما نمی توانید مرا قانع كنید كه نظری غیر از این داشته باشم. برایتان دلایل بیشتری می آورم. خواننده ای با نام جوداس پریست آهنگی با نام راه حل ، خودكشی را وارد بازار موسیقی می كند كه برای او موفقیتی چشمگیر از لحاظ فروش آلبوم به همراه می آورد اما... مدتی بعد، نوجوان مؤدب و آرامی كه تنها سرگرمی اش گوش دادن به موسیقی راك و علی الخصوص این خواننده بود ، در اتاق شخصی اش و در حالیكه در زیر پوستر این خواننده نشته بود با شلیك گلوله ای خودكشٍی كرد . .مگر این آهنگ چه تاثیری می توانست در این نوجوان ایجاد كرده باشد كه با وجود روحیه ی بالایی كه داشت ناگهان دست به خودكشی بزند؟ متن اشعار این آهنگ به تنهایی دارای بار منفی بوداما ماجرا به اینجا ختم نمی شود. والدین این نوجوان بر علیه جوداس شكایت نامه ای تنظیم كرده و پای او را به میز محاكمه كشاندند. با پخش جلسات محاكمه جوداس ، سیلی از والدین داغ دیده اظهار داشتند كه فرزندانشان اقدام به خودكشی نموده اند و آهنگ راه حل = خودكشی این خواننده به آواز بدرود آنها تبدیل شده است. این حادثه سخت مردم آمریكا را متاثر نمود . كارآگاهان و مامورین پلیس و كارشناسان برای كشف اسرار این آهنگ بسیج شدند. ماموران كشف این راز، روزها و شبها پیگیرانه این آهنگ را از تمامی جهات مورد برسی و موشكافی قرار دادند.سرانجام پس از روزها كار مداوم پی بردند كه در این آهنگ پیامهای مخفی وجود دارد. این پیامها در حالت عادی توسط گوش شنونده قابل دریافت نیستند اما شخص شنونده در صورت تكرار متداوم آهنگ این پیامهای مخفی كه « پیامهای ناهوشیارانه» نام دارند توسط مغز دریافت می شوند. جیمز یارول ، محقق سرشناس مغزو اعصاب ، نتایج پژوهش خود در این مورد را به هیات پزشكی كالیفرنیا ارائه داد: مغز انسان قادر است تا این پیامهای ناهوشیارانه را دریافت و سپس مدتی بعد نسبت به این پیامها از خود عكس العمل نشان دهد.بدین ترتیب اعمال شنوندگان این پیامها پیشاپیش برنامه ریزی می شوند. این پیامها از بخش ضمیر ناخود آگاه مغز به بخش ضمیر خود آگاه مغز منتقل و به انجام می رسند. جوزف لانزا در كتاب خود با نام بالابر موسیقی نوشت: دانشمندان پس از انجام تحقیقیات بسیار به این نتیجه رسیده اند كه برخی از موسیقی های پس زمینه ، فرد را به نوعی از بیماری صرع مبتلا می كنند كه نوعی عكس العمل شیمیایی در قلب بوجود می آورند كه افكاری از خودكشی و یا قتل مكررراً به ذهن بیمار خطور می كند. متخصصین با برسی هفتادوشش پرونده مشابه این موضوع را به اثبات رسانده اند. قابلیت موسیقی در مختل كردن و از كار انداختن ذهن انسان در گستره ی علم با دلایل بسیاری به اثبات رسیده است. موسیقی راك ،قدرتی مخرب می باشد.این نوع موسیقی با ریتمهای كوبنده و متداومش هنگامی كه برای گیاهان پخش می شود ،آنها را خشكانده و از بین می برد.این در حالی است كه نوع دیگری از موسیقی كلاسیك باعث می شود كه گیاهان چند برابر حالت عادی رشد از خود نشان بدهند.هنگامی كه انسانها یا حیوانات در برابر آواها از خودشان واكنش نشان میدهند بایستی به این نكته توجه داشت كه این تاثیرات ممكن است مستقیم و مفعولی نباشند . به بیان دقیق تر ، تاثیری كه در بدن انسان و یا ساختار گیاه ایجاد می شود ممكن است كه در اثر واكنش مفعولی ذهن به موسیقی پدیدار شده باشد. اما راك چه تاثیری می تواند بر روی گیاهان داشته باشد؟ برای تفهیم هر چه بیشتر این موضوع ، آزمایشی را كه خانم دوروتی رتالاك بر روی سه دسته از گیاهان انجام داده بود را برای شما توضیح خواهم داد: وی در این آزمایش كه سه هفته به طول انجامید برای گروه اول از گیاهان ، موسیقی راك گروه لدزپلین ، برای گروه دوم ، موسیقی كلاسیك و به منظور دستیابی به نتایج دقیق تر ، برای گروه سوم گیاهان هیچ نوع موسیقی پخش نكرد.وی تمام تغییرات را در دوره آزمایش به ثبت رساند. اما نتایج این آزمایشها چه شد ؟ با گذشت ده روز از زمان شروع آزمایش ، گیاهانی كه در معرض موسیقی راك قرار داشتند از بلندگوها فاصله گرفته و به سمت مخالف خم شدند.این گیاهان پس از پایان هفته سوم پژمرده شدند.گروه دوم كه برای آنها موسیقی كلاسیك پخش می شد ، نه تنها از بلندگوها فاصله نگرفتند بلكه به سطح بلندگوها چسبیدند! شگفت انگیز تر از همه اینكه این گروه از گیاهان نسبت به گروه سوم كه بدون موسیقی نگهداری شدند از رشدی برابر سه درصد برخوردار شده بودند. دانشمندان پس از به انجام رساندن آزمایشاتی بر روی تخم مرغ به این نتیجه رسیدند كه : موسیقی گوشخراش راك قادر است تا سفیده ی تخم مرغ را به حالت جامد درآورد به عبارت روشن تر اگر شما یك تخم مرغ را در كنار یكی از بلندگوهای كنسرت موسیقی راك قرار دهید پس از یك ساعت می توانید پوست آنرا كنده و با افزودن كمی نمك آنرا نوش جان نمائید! موسیقی راك و شستشوی مغزی : یكی از دلخراش ترین نمایشهای قدرت موسیقی كه با تعمق در آن ، عمق تاثیرات موسیقی راك بر ما آشكار می شود حادثه تاسف باری بود كه برای پتی هرست اتفاق افتاد . وی در فوریه 1947 توسط نیروهای ارتش آزادیخواه ایرلند ربوده شد آما چند ماه بعد در كمال ناباوری در سرقت های بانكی ارتش آزادیخواه همراه شد ! شاید این سئوال به ذهنتان خطور كند كه آنها چگونه توانستند در این مدت كوتاه پتی را از این رو به آن رو تغییر داده و فكرش را عوض كنند؟ دكتر ویلیام سارجنت كه یكی از زبده ترین متخصصان شستشوی مغزی در بریتانیا می باشد در 16 فوریه سال1976 در مصاحبه ای با مجله نیویورك با بیان این مطالب به توضیح در مورد حادثه ای كه برای پتی اتفاق افتاد پرداخته و نسبت به اثرات مخرب راك هشدار داد: پتی قربانی ناخواسته ی تغییر اجباری عقیده یا به بیان ساده تر شستشوی مغزی شده است. بر اساس نتایجی كه از آزمایشاتم بدست آورده ام این موضوع برایم به اثبات رسید كه شخصی كه سیستم عصبی اش توسط موسیقی راك تحت فشار مداوم قرار گیرد ، فعالیتهای مغزی متناقضی را كنترل و یا از خود نشان می دهد. به بیان دیگر در ذهن او خوب به بد و بد به خوب تبدیل می شود. حقایقی كه دكتر سارجنت كشف نمود بی شك همان چیزهایی بودند كه بر ای پتی اتفاق افتاده بودند.سیستم عصبی او به دلیل پخش مداوم موسیقی راك در بالاترین فشار نگهداری شده بود. نیل پستمن ، استاد علوم هنرهای ارتباطی دانشگاه نیویورك كه جامعه شناس و نظریه پردازبسیار برجسته ای بوده و بیش از پنجاه جلد كتاب را به رشته تحریر درآورده است در یكی از كتابهای خود با نام خودمان را تا مرگ سرگرم می كنیم با صراحت كامل اینگونه به بیان نظر خود در مورد موسیقی می پردازد: اگر شخصی بر این باور باشد كه فن آوری موسیقی امری خنثی می باشد باید او را انسانی ساده انگار و احمق دانست. در اواخر دهه شصت موسیقی راك تمام جوامع آمریكایی را فرا گرفته و گروهی با نام بیتل ها سردمداران این جنبش پا به عرصه ظهور گذاشته و سوغاتی به نام ال. اس. دی را پیشكش جوانان آمریكایی می كنند. این ماده توهم زا چنان سیستم آموزشی آمریكا را از پایه سست می كند كه هنوز نیز امیدی به ترمیم آن نمی توان داشت. این راك و ال. اس. دی بود كه آمار جنایت در آمریكا را 15000 برابر افزایش داد. یعنی این نوع موسیقی كه برای همه جوانان آمریكایی به ابزاری هیجان برانگیز تبدیل گردیده بود به مخرب ترین و موثر ترین سلاح موجود در زمین مبدل شد. دكتر اسكوئن در كتاب روانشناسی موسیقی نوشت : در میان حس های دریافتی ، موسیقی قدرتمندترین محرك شناخته شده است.» و در پایان با بیان قسمتی از كتاب قدرت پنهان موسیقی كه نوشته دكتر دیوید تیم می باشد، مطلب را به پایان می رسانم : من به تمام جهانیان هشدار می دهم . امروزه این راك است كه بیش از هر نوع سوء استفاده از موسیقی باید با آن در جدال باشیم ... راك یك اپیدمی جهانی وكوبشی ویرانگراست كه از آمریكا و اروپای غربی تا جنگل های آفریقا و دشت های سرسبز آسیا به گوش می رسد. راك با تاثیرات ویرانگر و جبران ناپذیری كه در ذهن جوانان بر جای می گذارد، سكوت و آرامش لازم جهت تعمق در حقایق ابدی پروردگار را دست نایافتنی می نماید.در این روزگارانسان باید این شجاعت را در خود داشته باشد تا شخصی متفاوت بوده و خودش را از مجموعه ای كه مدتها پیش زندگی و شخصیت خود را به آوای آن فروخته، جدا كند. من مصرانه بر این باور هستم كه موسیقی راك در تمامی اشكال خود معضلی بحرانی است كه اگر بخواهد آرزوی زیستنی طویل المدت را در سر بپروراند ، تمدن ما غرب باید دست در دست هم داده و آن را به مبارزه بطلبد.! و اما ... خیلی از دوستداران موسیقی نمی توانند با موسیقی متال کنار بیایند. دلیل اصلی اش هم این است که با زیبایی شناسی متعارف موسیقی با آن مواجه می شوند، در حالی که اصولاً زیبایی شناسی خاص موسیقی متال در زیرپا گذاشتن زیبایی شناسی معمول موسیقی معنا پیدا می کند. وجه اعتراض آمیز که وجه غالب متال است، علاوه بر اشعار بر ساختار و تکنیک آن هم حاکم است و تنها راه برقراری ارتباط با این موسیقی و لذت بردن از آن، کنار آمدن با زیبایی شناسی خاص آن است. متال زیرزمینی در واقع رادیکال ترین فرم موسیقی و یکی از رادیکال ترین فرم های هنری موجود است. زیبایی شناسی معمول چنین حکم می کند که خواننده باید لزوماً صدای «گوش نواز» و «زیبا»یی داشته باشد، ولی در موسیقی متال این زیبایی در قالب دیگری تعریف می شود: صدای غرش آسا و از ته حلق (مثلاً در دث متال) یا صدایی جیغ آسا و بسیار بلند (مثلاً در بلک متال). از طرفی در چارچوب زیبایی شناسی متعارف، سازها -از جمله گیتارـ می باید صدای لطیف و استانداردی ایجاد کنند، حال آن که در موسیقی متال، گیتار آوایی تحریف/دیستورت شده(distorted) دارد که بیش تر به صدای ابزارهای مکانیکی شبیه است و...
طبعاً پذیرفتن این زیبایی شناسی رادیکال برای شنونده ای که گوش اش پر از آواهای «پاستوریزه» و استاندارد است، خیلی آسان نیست و خو گرفتن به آن نیازمند زمان است. به خصوص که اشعار متال نیز اغلب شباهتی به آن چه در انواع دیگر -و مردم پسندترـ موسیقی عرضه می شود، ندارد. اشعار متال معمولاً از تاریک ترین زوایای روح و زندگی می گویند و اغلب حول محور مضامینی مثل ترس، نفرت، درد، انزوا، بیماری، جنون و از این قبیل دور می زنند یا به ستایش طبیعت و شیوه های کهن زندگی و... می پردازند. در موسیقی متال همه چیز رنگی از اندوه یا خشم - یا هردو - دارد. هنرمند متال آرامش را تنها در دل مادر طبیعت می یابد و روابط انسانی برای او همیشه تواٍُم با عذاب و خشم است. او در میان انسان ها هرگز آرامشی نمی یابد. موسیقی متال زیرزمینی همواره حال و هوایی مردم گریزانه دارد. VIVA ROCK, VIVA METAL
شاید روح شما در مواجه با این پدیده آسیبی نبیند اما آسیب رسانی آن بر مغز شما غیرقابل انکار است، شاید این سؤال برایتان پیش آمده باشد که از چه صحبت می کنیم؟ صحبت ما در مورد تأثیرات گوش دادن به موسیقی متال است.
به گزارش پایگاه خبری سلامانه به نقل از فاکس نیوز، تحقیقات پزشکان آلمانی نشان داده است احتمال سر دردهای شدید و حتی خون ریزی مغزی در علاقه مندان پر و پا قرص موسیقی متال بیش از سایرین است.
نتایج مطالعات انجام شده در دانشگاه هانوفر حاکی از آن بود که، گوش کردن مداوم به موسیقی متال در طول چندین سال موجب بروز سردردهای بسیار آزار دهنده می شود. یکی از دلایل شیوع سردرد میان این افراد این است که اغلب آنها همراه با گوش کردن به موسیقی متال سر خود را به شدت به جهات مختلف تکان می دهند؛ به عبارت دیگر علاقه مندان برای همراهی با ریتم بسیار تند این موسیقی سر خود را یا شدت و با سرعت تکان می دهند. طبیعی است زیاده روی در این عادت موسیقایی منجر به بیماری های مختلف مغزی می شود که در موارد حاد با خونریزی های مغزی همراه است.
در برخی موارد هم مشاهده شده که در مغز این گرئه کیست های که اغلب خوش خیم هستند ایجاد می شوند، کیست هایی که پیش بینی می شود در اثر گوش دادن به موسیقی متال تشکیل شده باشند. در واقع از آنجایی که سردرد ها پس از مدتی به صورت خود به خودی بهبود پیدا می کنند، مردم نسبت به درمانشان اقدامی نمی کنند و همین سردرهای مزمن در نهایت منجر به مشکلات جدی تری می شود. به نظر می رسد تنها راه پیشگیری از مشکلات این چنینی گوش کردن کمتر به این نوع موسیقی یا توانایی کنترل خود برای حرکت ندان سر به جهات مختلف است.
تاثیرات معروف موسیقی:
تحقيقات علمی نشان میدهد که موسیقی تاثیرات بسیار وسیع و گسترده ای بر انسان میگذارد.موسیقی شاد و یا غمگین بر دید ما به مسائل خنثی تاثیر میگذارد.حتی قطعههای کوتاه موسیقی شاد یا غمگین بر ما تاثیر میگذارند. موسیقی میتواند در خلاقیت افراد و افزایش مهارت های استدلالی،زیاد شدن میزان حرکت در بدن ،تاثیر بسیار بر اعصاب و روان،افسردگی و یا شادابی ،افزایش توجه بصری،ضعیف شدن مردانگی،قساوت قلب،آرامش، افزایش میل جنسی،افزایش ضربان قلب، از خود بیخود شدن و ضررها ی جسمی به خاطر بیماری های مختلف و ... بر بدن انسان تاثیرات عمیق بگذارد.به حدی این تاثیرات جدی است که گفته میشود 98 درصد موسیقیدانان به خاطر مواجه شدن زیاد با موسیقی های متفاوت و گاه مضر به مرگ طبیعی از دنیا نمیروند.
موسیقی و امواج مغزی :
تحقیقات نشان داده است كه موسیقی میتواند امواج مغزی را با خود همراه كند بطوریكه هر نوع از موسیقی، باعث میشود كه امواج مشابه با آن در مغز ایجاد شود .
ضربههای تندتر در موزیك باعث افزایش تمركز میشوند و گامهای آهسته تر باعث آرامش بیشتر میشوند.همچنین مشخص شده است كه اثر موسیقی بر مغز انسان حتی پس از قطع شدن آن نیز ادامه دارد .
موسيقي درماني
موسیقی درمانی عبارتست از كاربرد موسیقی برای القاء آرامش، تسریع روند بهبود بیماریها، بهبود عملكرد ذهنی و ایجاد سلامتی. افراد تحت درمان با موسیقی، بوسیله راهنمایی های یك فرد متخصص كه در این زمینه آموزش دیده یا زیرنظر یك موسیقی درمانگر دارای مجوز فعالیت، به موسیقی های خاصی گوش می دهند و یا موزیكهایی را برای خود می سازند. موسیقی درمانی یكی از درمانهای هنری خلاق یا درمانهای بیانگر احساسات (شامل درمانهای هنری، شعر سرایی، درام درمانی و پسیكودرام ) می باشد.
تاريخچه استفاده از موسيقي به عنوان روشي براي درمان به زمان ارسطو و افلاطون باز مي گردد. از آن زمان به بعد رگه هايي از استفاده از اصوات و آهنگها براي درمان بيماريهاي مختلف بکار رفته است . اما در قرن بيستم فکر رسمي استفاده از موسيقي براي درمان مصدومين جنگ جهاني اول آغاز شد و هر چند استفاده از اين روش درماني با مشکلاتي همراه بود که با قدم هايي که برداشته شد ، بتدريج اين شاخه درماني تکامل يافت و انجمن هاي متعددي تشکيل گرديد . به طوري که در سال 1944 اولين برنامه آموزش موسيقي درماني در جهان در دانشگاه ميشيگان آغاز شد . بطور کلی عمدتا بیماریهایی که به نحوی با مسائل روانی فرد در ارتباط هستند یا حالات روانی مپیام های مخفی در برعکس موسیقی میتواند نقش مؤثری در بهبود آنها داشته باشند، در پاسخ مثبت به موسیقی درمانی شناخته شده هستند. همچنین بیماریهای جسمی که منشأ روانی دارند با این روش بهبود پیدا میکنند.
موسیقی های مخرب:
موسیقی مانند شمشیر دولبه است و میتواند تاثیرات مثبت یا منفی بگذارد ولی تعدادی از موسیقی ها تاثیرات مخرب بسیار گزارش شده است.مشهورترین موسیقی های مخرب موسیقی های راک(به خصوص متال)، جاز و رپ محسوب میشوند.درباره ی تاثیرات مشهود و مخرب این موسیقی ها آمده است که باعث عادی سازی اعتیاد به مصرف مشروبات الکی، مواد مخدر و سکس رفتارهای غیر اخلاقی اجتماعی نظیر دزدی و بهم ریختن فضای شهری و حرمت شکنی آمیخته می شود.مطالعاتي که در زمينه تاثير موسيقي بر رشد گياهان انجام شده ، نشان داده که براي مثال ، موسيقي راک ، رشد گياه را متوقف مي کند و بر عکس ، موسيقي کلاسيک ، باعث تسريع رشد گياه مي شود . به عنوان مثال در کشور هلند براي پرورش گل در زمان هاي خاصي از شب براي افزايش رشد گياهانشان از موسيقي آرام استفاده مي کنند .
تاثیر موسیقی بر ضمیر ناخود آگاه:
انسان دارای دو ضمیر است .. ضمیر آگاه و ضمیر نا خودآگاه.آن قسمت ها و اعضایی از بدن که ما می توانیم آن را با اراده به حرکت درآوریم در محدوده و تحت تسلط ضمیر خودآگاه قرار دارد و غیر آن ضمیرناخودآگاه است ناخود آگاه بخشی از ذهن انسان است که به آن آگاهی نداد اما متاثر از آن است.. ضمیر ناخودآگاه دارای قدرت زیادیست این ضمیر دارای آگاهی از موضوعاتی است که حتی خود شخص از آن بی خبر است.ضمیری که میتوان روی آن تاثیر گذاشت بدون اینکه شخص قدرت کنترل بر آن را داشته باشد.موسیقی یکی از کارآمدترین وسیله ها برای تحت تاثیر قرار دادن ضمیر ناخود آگاه است.
پیام های مخفی در برعکس موسیقی:
مدتی است که علمی مطرح شده که از طریق آن میتوان در موسیقی ها پیامهایی را قرار داد.به صورتی که موسیقی و خواننده طوری با هم هماهنگ میشوند که اگر موسیقی را برعکس کرد یعنی از طریق نرم افزار موسیقی به صورت برعکس پخش شود پیام ها قابل شنیدن است در صورتی که در حالت عادی حرف های عادی در حال بیان است.برعکس کردن یک آهنگ به منظور سر و ته کردن عبارات آن نیست بلکه این کار با نرم افزارهای خاصی انجام میگیرد که ممکن است حالت نواخته شدن یک آهنگ در صورت برعکس شدن ، دربردارنده مفهوم خاصی باشد.این علم بسیار مورد استفاده ی گروه هایی مانند شیطان پرستان قرار گرفته است.از موسیقی های معروف در این مورد میتوان به آهنگ معروف هتل کالیفرنیا،آهنگ های مرلین منسون، BAby حاستین بیبر ،گانگام استایل و... اشاره کرد.این موراد در سالهای اخیر در بین خوانندگان فارسی زبان نیز مشاهده شده است از جمله کامران و هومن ،شاهین نجفی و...
پیام ناخود اگاه حاصل از این پنهان کاری بر ضمیر انسان تاثیر می گذارد اما میزان تاثیر ان مشخص نبوده و در افراد مختلف متفاوت است.به طور مثال در یک فروشگاه بزرگ در آمریکا دزدی زیادی اتفاق می افتاد.صاحب فروشگاه سفارش آهنگی داد که در صورت برعکس کردن آهنگ این پیغام مخفی شده بود که تکرار میکرد " دزدی نکن دزدی نکن" پس از مدتی درصد دزدی در فروشگاه بصورت چشم گیری کاهش پیدا کرد.
موسیقی در اسلام:
در اسلام موسیقی "غنا"حرام است.در تعریف این موسیقی آمده است که غنا صفت صوت و خوانندگی محسوب می شود به صورتی که نباید طرب انگیز و محرّک باشند. طرب انگیز آن صوت یا صدایی است که حالت سبکی و سبکسری و از خود بیخود شدن به انسان بدهد که با کرامت ذاتی و انسانی او ناسازگار است و محرّک آن صوت و صدایی است که موجب بر انگیختن شهوات جنسی آدم می شود.
نتیجه گیری:
درپایان میتوان گفت که باید در استفاده از موسیقی احتیاط های فراوان صورت داد که نه تنها دچار مضرات موسیقی نشد بلکه با موسیقی به آرامش و تاثیرات مثبت نیز دست یافت.
برای اینکه یک DJ خوب شوید، باید دانش بسیار بالایی از موسیقی و همچنین توانایی هدایت یک جمعیت را داشته باشید. روابط عمومی اهمیت بسیار زیادی دارد چون با این توانایی است که می توانید خوب گوش کنید و از تجهیزاتتان برای تغییر تراک ها استفاده کنید.
مراحل
۱٫ اول باید تصمیم بگیرید که آیا می خواهید متخصص موسیقی شوید یا صرفاً به دیگران لذت بدهید. لذت دادن به دیگران یعنی آهنگ هایی را کار کنید که با مزاج اکثریت مردم جور باشد.
۲٫ متخصص موسیقی یعنی با آهنگ هایی کار کنید که خودتان دوست دارید و به سلیقه مردم هیچ وابستگی نداشته باشد.
۳٫ تجهیزات مورد نیاز را خریداری کنید. می توانید با استفاده از CD های مختلف کار کنید یا یک وینیل (به همراه دیسک) خریداری کنید.
۴٫ درمورد همه ژانرهای موسیقی اطلاعات پیدا کنید. احتمالاً با چند آهنگ معروف و مهم چند ژانر آشنایی دارید اما این کافی نیست. وب سایت های زیادی هستند که می توانند به شما در این زمینه کمک کنند. معمولاً این سایت ها آهنگ هایی دارند که به طور رایگان می توانید آنها را دانلود کنید. همچنین باید برترین آهنگ های هر ژانر را نیز بشناسید چون همین آهنگ هاست که معمولاً مردم دنبالشان هستند.
۵٫ همه آهنگ هایی که فکر می کنید حداقل چهار نفر از پنج نفر می توانند با آن برقصند را دانلود کنید. بااینکار حتی آنهایی که آن آهنگ را دوست ندارند هم همگام جماعت می شوند و با آن می رقصند.
۶٫ آهنگی را اجرا کنید که فکر می کنید یک گروه از دوستانتان آن را دوست دارند. اگر ۸۰ درصد آنها یا بیشتر گفتند که آنرا دوست داشتند، آنوقت آن آهنگ را خاص آن گروه قرار دهید.
۷٫ روابط عمومی خودتان را تقویت کنید. سعی کنید خودتان را به شخصی تبدیل کنید که همه افراد را به سمت خود جلب می کند. اگر بخواهید خودتان همیشه محتاج توجه دیگران را بکنید، مطمئناً در کارتان موفق نخواهید شد.
۸٫ بازی های مخصوص مهمانی را یاد بگیرید که بتواند تعداد زیادی از افراد را سرگرم کند.
۹٫ از دوستی که می خواهد مهمانی بدهد بخواهید که به طور رایگان کار DJ او را انجام بدهید. بااینکار می توانید برخورد و واکنش جمعیت را به خودتان بسنجید.
۱۰٫ اگر DJ شدن مناسب شما باشد آنوقت پیشنهادهایی به شما می شود و شما باید با قیمتی پایینتر از DJ های حرفه ای این دعوت ها را قبول کنید.
۱۱٫ بعد از اینکه این مهمانی های کوچک را هم پشت سر گذاشتید، اگر بازهم تمایل داشتید که به این کار ادامه دهید، می توانید با چند نفر که در این کار هستند شریک شوید و بیزنس خود را آغاز کنید.
نکات
– از جمعیت بخواهید که آهنگ درخواستی بخواهند و اگر آهنگی را نمی دانستید، آنرا روی لپ تابتان چک کنید.
– سعی کنید بیشتر روی ژانرهایی از موسیقی متمرکز شوید که رقص با آن راحت تر باشد. خیلی از موسیقی ها فقط به درد این می خورند که صرفاً به آنها گوش دهید.
– ویدئو کلیپ های بعضی از آهنگ هایی که میخواهید اجرا کنید، را هم دانلود کنید. معمولاً همه محل های مهمانی ویدئو پروژکشن هایی دارند که می توانید آنرا به لپ تابتان وصل کنید و حین اجرای آهنگ ویدئوکلیپ آنرا هم پخش کنید.
– روابط عمومیتان را موقع ناهار که هر کسی موقع خوردن غذا یک داستان تعریف می کند، تقویت کنید. اینکار به شما کمک می کند که وقتی انرژی یک جمعیت در حال تمام شدن است، بتوانید آنها را به طریقی سر حال بیاورید و سرگرم کنید.
– استایل های مختلف را به قسمت های مختلف تقسیم کنید. آهنگ های ملایم تر را در شروع مهمانی، موقع غذا و در آخر مهمانی استفاده کنید. آهنگ های تندتر را در اواسط مهمانی استفاده کنید که مهمانان می خواهند برقصند.
– همیش یک لیست از چهل آهنگ برتر داشته باشید. برای این منظور می توانید سراغ خیلی از وب سایت هایی بروید که بهترین آهنگ ها را برای دانلود گذاشته اند.
– دنبال یک اسم خوب و باحال برای خودتان باشید و آنرا از روی شخصیت خودتان انتخاب کنید.
هشدارها
– وقتی آهنگی را برای گروهی از دوستان اجرا می کنید، هرگز یک آهنگ خیلی محبوب را انتخاب نکنید. این احتمال وجود دارد که یان آهنگ به این دلیل محبوب شده است که خیلی افراد از آن خوششان آمده است. درعوض آهنگی اجرا کنید که کمتر شناخته شده باشد.
– به مجانی یا ارزان DJ شدن برای آشنا و فامیل عادت نکنید چون هم ارزش این حرفه را زیر سوال می برد و هم خودتان بی نصیب می مانید.
– مردم به این دلیل شما را استخدام می کنند که ارزان هستید، نه اینکه DJ خوبی باشید.
– هرگز مهمانی هایی که برای ناهار است را قبول نکنید چون در این مهمانی ها افراد فقط می خواهند بخورند و حرف بزنند.
– هیچوقت یک دسته آهنگ تند و شاد را در یک مراسم عروسی اجرا نکنید. اینکار ویژه بودن آن مراسم را از بین می برد.
– هیچوقت هم یک دسته آهنگ آرام برای مهمانی های کودکان اجرا نکنید چون بچه ها زود خسته می شوند.
ژانر به دسته های مختلف هنر گفته می شود. این واژه برای زیرمجموعه های ادبیات، فیلم، برنامه های تلویزیونی، و موسیقی با محتوا و موضعات مختلف اطلاق می شود. گاهی یک اثر در یک ژانر قرار می گیرد اما این امکان هم وجود دارد که یک اثر به چند ژانر مربوط باشد. واژه ژانر موسیقی برای اشاره به انواع .. موسیقی ازجمله دوره ای که طی آن قطعه موسیقی نوشته شده است، سبک آن، دستگاه های موسیقی مورد استفاده، و طرز استفاده از آن ابزار موسیقی، فرم و عملکرد آن، روش انتقال آن، راه های پخش آن و خاستگاه جغرافیایی آن و گاهی زمینه فرهنگی و نژادی آهنگساز به کار می رود. در حال حاضر اتفاق نظر یا یک سیستم جامع درمورد ژانرهای موسیقی وجود ندارد.
وقتی از دوره زمانی بعنوان دسته بندی ژانرهای موسیقی استفاده می شود، افراد ممکن است به بعضی یا کلیه موارد یک دسته اشاره می کنند. این دسته ها عبارتند از: موسیقی عصر قدیم، موسیقی قرون وسطی، موسیقی عصر رنسانس، موسیقی باروک، موسیقی کلاسیک، موسیقی عصر رمانتیک، موسیبقی قرن بیستم. تفاسیر مختلفی درمورد مفهوم هریک از این دوره های موسیقی وجود دارد. مثلاً اینکه آیا موسیقی کلاسیک مربوط به سال ۱۷۳۰ تا ۱۸۲۰ است؟ یا از ۱۷۵۰ شروع می شود تا ۱۸۳۰؟ یا اینکه از اواخر قرن هجدهم آغاز می شود؟
آثاری مثل قطعات موسیقی کنسرتو که روی زمینه ارکستر، تک نوازی هم انجام می شود و یا دوئت بعنوان ژانر جای می گیرد مثل موسیقی ارکستری یا موسیقی ضربتی. اپرا هم یک ژانر دیگر از این نوع است.
موسیقی پاپ یک زانر موسیقی است که براساس دوره زمانی و طریقه انتقال دسته بندی شده است، درست مثل موسیقی سنتی. موسیقی سرخپوستان امریکایی و موسیقی آفریقای جنوبی هر دو ژانرهای موسیقی هستند که براساس موقعیت جغرافیایی و فرهنگ دسته بندی شده اند. موسیقی نظامی یا مارش، لالایی ها، رقص گام آهسته و سایر انواع موسیقی که برای رقص نامگذاری شده اند، برحسب فرم و عملکرد طبقه بندی شده اند.
بهترین تعاریف برای ژانرهای موسیقی معمولاً در مراسم های جایزه ارائه می شود. مراسم جایزه گرامی (Grammy Awards) یک نمونه از آن است. در این زمینه، بااینکه ژانرهای موسیقی برحسب معیارهای مختلف دسته بندی می شوند، معیار ژانر موسیقی مداوماً و در طول زمان آنقدر تکرار می شود تا معنا و مفهومی برای آن ساخته می شود.
برخی از ژانرهای موسیقی که امروزه متداول هستند عبارتند از: جاز (Jazz)، هیپ هاپ (Hip-Hop)، رپ (Rap)، راک (Rock) ریتم ((Rhythm، بلوز (Blues) و پاپ (pop). بسیار افراد به موزیک های الکتریک علاقه دارند. معمولاً هرکس سبک و ژانر مورد علاقه خود را در موسیقی دارد و آن را دنبال می کند.
ژانر های محبوب موسیقی
هر ژانری از موسیقی که با استقبال عمومی روبه رو شود (اما معمولاً برای مدتی کوتاه).
موسیقی دیسکو (Disco): موسیقی محبوب رقص (به ویژه در اواخر دهه هفتاد)؛ معمولاً از ضربه های مداوم باس در آن استفاده می شود. و مخصوص رقص در دیسکوها ساخته می شود.
ماکومبا (Macumba): موسیقی رقص محبوب در برزیل؛ از شیوه ها و تمرینات مکتب فکری و مذهبی ماکومبا نشات می گیرد.
موسیقی پاپ (pop): موسیقی مورد علاقه و محبوب نوجوانان. یک نوع آبکی تر از راک اند رول با ریتم ها و هارمونی بیشتر و تاکید بر عشق.
موسیقی نژادی (Ethnic Music)، موسیقی مردمی (Folk Music): موسیقی ناشناخته سنتی که زندگی مردم یک جامعه را بیان می کند.
موسیقی بالروم یا رقص (Ballroom): نوعی از موسیقی محبوب که به رقص در سالن های مخصوص رقص اختصاص دارد.
موسیقی جاز (Jazz): ژانری از موسیقی که از نیواورلئان در سال ۱۹۰۰ نشات می گیرد و شکل ها و سبک های مختلفی به خود گرفته است.
موسیقی رپ (Rap)، موسیقی هیپ هاپ (Hip Hop): ژانر موسیقی نژاد افریقایی-امریکایی ها در دهه هشتاد ونود که در آن متن های آهنگ دار پشت هم خوانده می شوند. انواع مختلف موسیقی رپ وجود دارد.
موسیقی R and B، ریتم و بلوز (Rhythm and Blues): ترکیبی از بلوز و جاز که توسط موسیقی دانان سیاه پوست در امریکا ابداع شد. یکی از مهمترین پیشروان موسیقی راک اند رول است.
موسیقی راک اند رول (Rock and Roll)، موسیقی راک (Rock): نوعی از موسیقی محبوب که به دهه پنجاه بر می گردد، ترکیبی از ریتم و بلوز سیاهپوستان و کانتری-وسترن سفیدپوستان. راک نوعی از موسیقی برگرفته از راک اند رول است.
موسیقی رگا (Reggae): موسیقی محبوب متعلق به جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی. ضربه های باس مکرر و موسیقی ناهماهنگ گیتار.
اسکیفل (Skiffle): سبکی از موسیقی متعلق به دهه پنجاه. مبتنی بر موسیقی مردمی امریکایی (American Folk Music) که با گیتار و اسباب های ضربی مثل طبل و دنبک ساخته می شود.
ژانر موسیقی، سبک موسیقی، ژانر: یک سبک رسا از موسیقی.
تحقیقات بسیاری برای کشف فواید مختلف گوش دادن و نواختن موسیقی انجام گرفته است. مشاهده ی شواهد بسیاری که همه نشاندهنده ی تاثیرات مثبت موسیقی بوده اند، از خاصیت تسکین بخش آن بر اوضاع روانی انسانها گرفته تا تسریع رشد جنین در شکم مادر، باعث شده انسانها پی به قدرت شگرف موسیقی ببرند. فواید احساسی
یک آهنگ به جا و مناسب قادر است فرد را از درگیری های زندگی رها کرده و حال و هوای خوبی به او بدهد. همه ی ما گاهی از نظر عصبی به هم می ریزیم، و بیشتر مردم برای بیرون آمدن از این حالت به موسیقی پناه می برند. مهمترین دلیل آن این است که موسیقی نسبت به سایر ابزار و وسایل، توانایی و قدرت بیشتری برای بیان احساسات ما دارد. به علاوه، ما در موقعیت های مختلف نوع متفاوتی از موسیقی را انتخاب می کنیم که با حال و هوای ما سازگار باشد.
برای افزایش رابطه ی احساسات خود با موسیقی سعی کنید بین آهنگ های مختلف و روحیه های مختلف رابطه برقرار کنید. با اینکار، وقتی حال و هوای خاصی داشتید، دقیقاً می دانید که کدام آهنگ یا کدام نوار موسیقی با روحیه ی شما سازگار است. موسیقی و ورزش
تا به حال دقت کرده اید که چطور آهنگ های بخصوص کارایی شما را هنگام ورزش کردن در باشگاه بالاتر می برند؟ همین امروز قبل از رفتن به باشگاه دستگاه MP3 خود را با آهنگ هایی از AC/DC و Nana Mouskouri پر کنید و ببینید که چقدر با اشتیاق تر و چابک تر ورزش خواهید کرد. تحقیقات نشان داده است که آهنگ های پرجنب و جوش و مهیج، تنش و کشش عضلات را افزایش می دهند در حالیکه آهنگ های آرام و ملایم این تنش و فشار را کاهش می دهند.
محققین همچنین دریافته اند که موسیقی می تواند مهارت های حرکتی را تقویت کند. بنا بر تحقیقی که بر تعدادی دانش آموز دوران دبستان انجام گرفته است، گفته میشود که کودکانی که حین گوش دادن به موسیقی مهارت های حرکتی اولیه مثل پرتاب کردن، پریدن، و گرفتن را یاد می گیرند بسیار بهتر از آندسته کودکانی آموزش می گیرند که بدون گوش دادن به موسیقی این فعالیت ها را یاد می گیرند. مُسَکِن درد
موسیقی توانایی تسکین درد را نیز دارد. طبق تحقیقات انجام شده موسیقی میتواند تا %۲۱ دردهای شدید و مزمن را کاهش دهد. این تحقیق بر روی ۶۰ بیمار که به دو گروه با موسیقی و بدون موسیقی اقسیم شده اند، انجام گرفته است.
نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داده است که افرادی که هر روز از هفته به مدت یک ساعت به موسیقی گوش داده اند، نسبت به آنها که به موسیقی گوش نداده اند، علائم بهبودی بخش روانی و جسمی بیشتری از خود نشان داده اند.
همانطور که قبلاً هم گفته شد، موسیقی قادر است حال و هوای شما را عوض کند و روحیه ی شما را بهتر کند. به همین خاطر قادر است که زمان بهبودی بیماران را تسریع کند، همانطور که بیماران مثبت اندیش بسیار سریعتر از بیماران منفی گرا معالجه و درمان می شوند. البته موسیقی را نباید به عنوان اصلی ترین وسیله ی درمانی برای درد در نظر گرفت، بلکه باید همراه با راه اصلی درمان به گوش بیمار برسد تا به بهبودی او کمک کرده و آن را تسریع بخشد. بالا بردن نمره های دانش آموزان
طبق تحقیقات انجام شده موسیقی به هیچ عنوان باعث منحرف کردن حواس نمیشود. در واقع برای فکر کردن بسیار هم مفید است. محققان دریافته اند که گوش دادن به موسیقی ظرفیت یادگیری دانش آموزان را بالا می برد و باعث می شود نمره های بهتری بگیرند.
البته هنوز سبک و استیل مناسب برای چنین موقعیت هایی به درستی کشف نشده است، و کسی نمی داند که سبک های مختلف در این مسئله تاثیرگذار است یا خیر. تنها چیزی که می دانیم این است که گوش دادن و خلق موسیقی باعث تقویت یادگیری زبان، مهارت های ریاضی و مهارت های اجتماعی می شود. رابطه ی پیشرفته با مغز
برخی تحقیقات نشان داده است که افرادی که موسیقی می نوازند، رابطه ی پیشرفته تری بین سمت راست و چپ مغزشان وجود دارد.
متخصیت ادعا می کنند که موسیقی برای انتقال سیگنال ها در سر انسان مثل ورزش عمل می کند. این سیگنال ها برای فعال سازی سایر وظایف مغز مورد استفاده قرار می گیرند.
در تحقیق انجام شده نشان داده شد که گوش دادن به موسیقی کلاسیک، به ویژه به سوناتا پیانو موتزارت، باعث شده که افراد بتوانند تست IQ را با موفقیت بهتری انجام دهند. زبان جهانی
یک گروه گمنام موسیقی در استرالیا به نام The Cat Empire گفته است که: “موسیقی زبان همه ی ماست…” همین مسئله باعث می شود که وقتی یک امریکایی و آرژانتینی که خیلی خوب زبان هم را نمی فهمند با هم گفتگو می کنند، بحثشان فقط درمورد لِد زِپلین، متالیکا، اریک کلَپتون، رولنگ استون، و پِرل جَم باشد.
حقیقت این است که موسیقی در بسیاری از جنبه های حیات انسان تاثیر مثبت دارد. دنیای موسیقی بی انتهاست و تاثیر آن بر انسان نیز به همین میزان چند برابر میشود. همین چندگانگی هارمونی، نظم و فرکانس است که انجام تحقیق در این زمینه را برای محققان مشکل کرده است. قطعه ی آخر !
چه واقعیت باشد چه تصور، قدرت بیکران موسیقی غیر قابل انکار است. از تقویت قدرت یادگیری گرفته تا برطرف کننده ی دردها، به نظر می رسد که موسیقی تاثیری مثبت بر کلیه ی جنبه های زندگی انسانی دارد که قادر به شنیدن هارمونی است.
بعد از چندین کیلومتر گردش و پیاده روی با مرجان در جنگلهای شمال تصمیم گرفتم که ضبط ماشین را روشن کنم تا آهنگی گوش کنیم. هفت روز بود که ما در جنگل بودیم و به جز آواز پرنده ها چیز دیگری نشنیده بودیم.
محققان دریافته اند که موسیقی اثر بسیار مهمی بر حافظه ما دارد. ما آهنگ های مختلف را با احساسات، افراد و مکان های مختلف در ذهنمان پیوند می دهیم. این به آن معنی نیست که موسیقی تنها اثر موجود در حافظه است: عکس هایی که می گیریم، منظره هایی که می بینیم، و نوشته هایم درمورد آن سفر گردشی به من کمک می کند آن خاطره را برای سالهای دراز در ذهنم نگه دارم.
اما تجزیه و تحلیل اینکه چطور موسیقی خاطرات را به یادمان می آورد چندان آسان نیست. تاثیر موسیقی بر حافظه ما بیشتر از سایر محرک ها مثل تصویر، کلمات یا رایحه هاست؟ ما نمی دانیم، اما یک گروه تحقیقی اولین قدم را در درک تاثیر موسیقی بر حافظه برداشته است.
محققان بیش از ۱۵۰۰ کلیپ از ۱۰۰ آهنگ برتر پاپ و R&B را در چند دهه اخیر جمع آوری کردند. ایده این بود که نمونه ای از آهنگ هایی که دانشجویان و دانش آموزان به احتمال زیاد در دوران نوجوانی خود گوش می کردند جمع کنند. آنها ۳۲۹ دانشجو و دانش آموز را برای گوش دادن به این کلیپ ها به کار گرفتند. هر دانش آموز به ۳۰ آهنگ به طور تصادفی گوش می داد که این آهنگ ها جزء معرف ترین آهنگ هایی بود که وقتی فرد بین ۷ تا ۱۹ سال سن داشت به بازار آمده بود.
شرکت کننده ها هر آهنگ را برحسب درجه آشناییت با دوست دارم/دوست ندارم درجه بندی کردند و سپس از آنها خواسته شد بگویند آیا این آهنگ ها خاطره ای را در ذهن آنها زنده کرده یا خیر. آنها نشان دادند که چه احساساتی را با آن خاطره در ذهنشان پیوند داده اند. و آخر سر برای هر خاطره باید آنچه را که به خاطر آورده بودند را می نوشتند.
به طور متوسط، دانش آموزان توانستند نیمی از آهنگ ها را تشخیص دهند. ولی آیا این آهنگ ها توانسته بودند خاطره های قوی تری را در ذهن آنها زنده کنند؟ نمودار زیر داستان را توضیح می دهد:
هرچه میزان آشنایی شرکت کننده ها با آهنگ ها بیشتر بود، قدرت خاطراتی که با آن آهنگ ها پیوند داده بودند نیز بیشتر می شد. آهنگ های خیلی آشنا در اکثر موارد با یک خاطره ارتباط داشت. به طور کل، تقریباً ۳۰ درصد از آهنگ ها خاطره هایی را برای شرکت کننده ها زنده کرده بود. آیا این خاطرات مربط به یک دوره خاص در کودکی یا نوجوانی آن افراد می شد؟ همیشه به نظر من اینطور می آید که افراد در سن ۵۰ تا ۶۰ سالگی آهنگ هایی که مربوط به دوران نوجوانی آنها باشد را ترجیح می دهند. آیا این مشاهده در زمان این تحقیق هم به اثبات رسید؟ تقریباً نه. به این نمودار نگاهی بیندازید:
خط تیره ها تعداد کلی آهنگ هایی که هر سال در زندگی شرکت کننده ها پخش شده بود را نشان می دهد. خط پر نشان می دهد که چطور بسیاری از آن آهنگ ها خاطره هایی را برای شرکت کننده ها زنده کرده است. نسبت آهنگ های مربوط به خاطره ها در طول دوره تحصیل ثابت نبوده است—آهنگی که در سن ۷ سالگی فرد پخش شده بود درست مثل آهنگی که در ۱۷ سالگی ۱۷ پخش شده بود خاطره ای را زنده می کرد.
بااینکه آهنگ هایی که “خوشایند” درجه بندی شده بودند بیشتر از آن آهنگ هایی که “ناخوشایند” درجه بندی شده بودند خاطره ای را زنده می کردند اما هیچ الگوی ثابتی برای خوشایند بودن آهنگ ها وجود نداشت—به نظر می رسد که همه آن به اولویت ها و علایق شخصی افراد برمی گردد: آهنگ هایی که فرد دوست دارد همیشه برای او توام با خاطره است. اما آیا آهنگ هایی که دوست داریم با یک خاطره در ذهن ما پیوند خورده یا آن آهنگ را دوست داریم چون از آن خاطره داریم؟ از آنجا که این فقط یک همبستگی است تحقیق حاضر قادر به پاسخگویی آن نیست.
همچنین این تحقیق قادر به پاسخگویی به این مسئله نیست که این خاطرات تا چه میزان صحیح هستند—فقط به طور کلی نشان می دهد که چطور موسیقی می تواند با قدرت حافظه ما در ارتباط باشد. البته این به هیچ وجه بی ارتباط نیست چون حافظه ما، چه صحیح چه غلط، آن چیزی است که از طریق آن گذشته مان را مرور میکنیم. همانطور که محققان می گویند، خیلی جالب است که نوع خاطراتی که با موسیقی زنده می شود را با خاطراتی که با منابع دیگر مثل تصاویر یا کلمات در ذهنمان زنده می شود مقایسه کنیم. تعداد زیادی از خاطراتی که در این تحقیق قرارداشت درمورد رقص و ماشین سواری بود—درست مکان هایی که مردم اغلب به موسیقی گوش می دهند. شاید خاطراتی که با تصویر زنده می شود کاملاً متفاوت با این باشد!