1396/9/19، 07:35 عصر
1-1 تعریف فرش
« فرش » ( Farsh ) به معنای گستردنی و آنچه که بر زمین که بر زمین گسترده شود آمده است و اگر چه در بین عامه مردم و حتی در بسیاری از موارد در میان متخصصان ، مراد از فرش همان قالی است ، اما فرش ، افزون بر قالی ، زیر اندازهای دیگری همچون انواع گلیم ، زیلو ، پلاس ، نمد ، جاجیم و حصیر از نوع زیر انداز را هم شامل می شود. قالی ، فرشی است پرزدار که از طریق درگیری پرز و گره زدن آن بر تار ( = چله ) و نیز پود گذاری بافته می شود.
قالی ، زیر اندازی است یک رو ، دارای تار ، پرز ، پود ضخیم و پود نازک ، گره دار و دستبافته ای است که بر اساس قرائن و شواهد موجود پیشینه ی بافت آن به دوره ی هخامنشی می رسد و در این که خاستگاه آن ، ایران بوده است ، شک و تردیدی وجود ندارد.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده پس از آن که انسان ها از الیاف طبیعی نباتی و بعد ها از پوست حیوانات و نهایتاً حصیر زیر انداز به عنوان فرش استفاده کردند ، در سیر تکاملی زیراندازها و بافته ها ، پلاس ، گلیم ساده ، نمد ، جاجیم ، گلیم سوماک و نهایتاً قالیچه بافته شده است.
1-2 انواع فرش
انواع فرش شامل :
1- حصیر زیر انداز
2- نمد زیر انداز
3- پلاس
4- جاجیم و مانند آن
5- گلیم ساده ( دورو = تخت )
6- گلیم سوماک ( = یک رو )
7- گلیم یک روولی غیر سوماک
8- گبه
9- قالی است .
1-2-1- حصیر زیر انداز
حصیر ( = بوریا ) فرشی است که از بافتن نی ، برگ درخت خرما و یا سایر الیاف گیاهی ، حاصل می آید و به عنوان قدیمی ترین زیر انداز شناخته شده است.
حصیر ، نخستین بار در تمدن بین النهرین ( = میان رودان ) بافته شده است و سابقه ی آن به حدود 10000 سال ق.م. می رسد.
1-2-2- گلیم
نوعی فرش بدون پرز است ، متشکل از تار و پود و یا تار و پود پیچی که از طریق درگیری تار و پود بافته می شود. گلیم دارای انواع مختلفی از ساده ، سوماک و سوزنی است .
1-2-3- پلاس
نوعی فرش بدون پرز و در واقع نوعی گلیم پشمی است که دارای نقش ها و نگاره های ساده تر ، مواد اولیه ای ضخیم تر و بافتی درشت تر در مقایسه با گلیم است . نخستین گلیم ها در حدود 7000 ق.م. بافته شده است.
1-2-4- نمد زیر انداز
نوعی فرش و زیرانداز ضخیم و گرم است که از درهم شدن و تنیدن پشم حلاجی شده یا کرک در اثر مالیدن با افزودن آب گرم و یا صابون و نظایر آن ، حاصل می آید. قدیمی ترین نمدها به حدود لااقل 2300 ق.م. تعلق دارد.
1-2-5- گبه
نوعی فرش یا بهتر بگوییم نوعی قالی تمام پشمی است ، با پرز خواب بلند ، درشت بافت با نقش های ذهنی که در گذشته بیشتر با پشم خود رنگ بافته می شد.
1-2-6- جاجیم
نوعی پارچه ی دستباف و ضخیم شبیه به پلاس و گلیم که راه راه و رنگین بافته می شود و دارای تار و پودی از پشم و یا چله پنبه ای و پود پشمی است . گاه جاجیم را با نخ ابریشمی هم می بافند که این نوع مصرف زیرانداز ندارد. نساجی سنتی دارای قدمتی در حدود 7000 سال ق.م. است.
1-2-7- زیلو
فرشی است با تار و پود از نخ پنبه ای ، با نقش های هندسی و ذهنی باف که به گونه ای دورو بافته می شود و به زیر انداز تابستانی معروف است . در حال حاضر به طور عمده در میبد یزد و کاشان بافته می شود و قدمت آن را در ایران به حدود قرم ششم میلادی مربوط می دانند.
1-2-8- قالی
فرشی است پرز دار که از طریق درگیری پرز ( = خامه = گوشت ) و گره زدن آن بر تار و نیز پودگذاری بافته می شود و شاخص ترین و کامل ترین زیرانداز سنتی به جهت بافت و اجرای طرح و نقش و نگاره است . سابقه ی بافت آن در ایران به حدود 2400 سال پیش بر می گردد و « قالی پازیریک » سند گویای خاستگاه این نوع زیرانداز است.
بدون تردید نخستین فرش مورد استفاده توسط انسان ها پس از بافته های حاصل از الیاف نباتی و پوست حیوانات ، حصیر زیرانداز بوده است ولی در بررسی تاریخ نساجی در جهان و نخستین منسوجات این نکته مستفاد می شود که گلیم ، به عنوان اولین بشری با بهره گیری از نخ نه تنها تاریخی قدیمی تر از همه ی زیر اندازها به جز حصیر دارد بلکه قدمت و پیشینه ی آن ، حتی از بافت پارچه ها که از جنس کتان بوده است هم بیشتر است. به طوری که صاحب نظران از گلیم به عنوان نخستین تن پوش ها پس از الیاف حصیری و پوست یاد کرده اند.
به هر حال گلیم بافی در آغاز در میان ایلات و قبایل چادر نشین که کار اصلی و عمده ی آنان دامداری بوده ، پدیدار شده است. اینان پس از فراگیری ریسیدن و بافتن پشم ، به گلیم بافی پرداختند و پس از آن طی قرون متمادی مهارت و تنوع کافی در کار بافت گلیم به دست آوردند و ابزار کار خود را کمی بهبود بخشیدند به تولید نوع خاصی گلیم ، که امروزه در مناطق مختلف استان های اردبیل ، آذربایجان شرقی ، کرمان و فارس و برخی از نقاط استان خراسان مرسوم است و « سوماک » نام دارد ، پرداختند .
سوماک ( = گلیم یک رو ) از نظر بافت ، حلقه ی واسطی بین گلیم و قالی به حساب می آید و با خصوصیات بافت ویژه اش و نیز به سبب دارا بودن ضخامت بیشتر آن در مقایسه با گلیم معمولی تا حد بیشتری می توانست نیازهای روستاییانی که به ویژه در مناطق سردسیر و دارای زمستان های طولانی زندگی می کردند به زیر انداز و کفپوش مناسب را پاسخ گوید و از این رو تولید آن در میان ایلات مختلف کشورمان از جمله « ال سون » ، « لر » ، « خمسه » و ... رواج یافته است.
بر اساس قرائن و اسناد و مدارک موجود و بررسی های کارشناسی ، در فاصله ی زمانی میان تولید گلیم ساده تا گلیم سوماک ، انواعی از پارچه های دستباف و نمد نیز تولید و مورد استفاده قرار گرفته است.
تولید قالیچه آن هم قالیچه پشمی گام دیگری در جهت رسیدن به تولید قالی بود که هنرمندان بافنده زیرانداز پس از تجربیات حاصل از گلیم بافی و بافت گلیم سوماک به آن مبادرت کردند . بافندگان قالیچه تا مدت ها بعد از تولید قالیچه ، پرز آن را قیچی نمی کردند . در تولیدات برخی از مناطق قالی بافی کشور از جمله نقاطی از استان کرمان هنوز هم همان شیوه ی تولید عیناً حفظ شده است . به این ترتیب که بر خلاف اکثر مناطق قالی بافی که خامه های اضافی پرز را در جریان بافت قالی با قیچی می چینند. در نقاط مذکور خامه های اضافی را تا اتمام بافت و پایین کشیدن قالی از دار ، قیچی نمی کنند بلکه در مرحله ی نهایی یعنی قبل از فروش ، آن ها را می چینند و حتی در مواردی هم قالیچه را به همان شکل به تجّار می فروشند و عمل قیچی کردن خامه های اضافی پرز و پرداخت توسط آنان انجام می گرد که در این صورت ارزیابی و بررسی و بررسی کیفیت طرح و نقشه و رنگ آمیز و بافت تماماً از پشت قالی انجام می شود.
بدین سان قالیچه پشمی که زیراندازی گرم و فرشی مناسب بود و دارای رنگ آمیز دل پذیری نیز می باشد در زندگی ایلات و عشایر وارد شد و بافت آن در میان آن ها طی نسل های متمادی و متوالی گسترش و تکامل یافت و هنگامی که گروه هایی از آنان در نقاطی که از نظر کشاورزی دارای امکانات طبیعی مناسبی بود مستقر شدند ، کشاورزی را رونق بخشیده و زمانی که به تدریج روستا – شهرها پدید آمد و امکان زندگی در خانه های نسبتاً وسیع تر فراهم شد و نیاز به زیر اندازهای بزرگ تر احساس شد ، قالی ، تولید و عرضه شد.
امروزه نیز قالیچه بیشتر در مناطق عشایری و ایل نشین و روستاهای دور افتاده بافته می شود ، حال آن که قالی به طور عمده در شهرها و روستاهای بزرگ نزدیک به شهرها بافته می شود.
« پروفسور آرتور ، اپهام پوپ » - ایران شناس شاخص آمریکایی که به همراه همسرش « دکتر فیلیس اکرمان » کتاب با ارزش « سیری در هنر ایران » را در چندین جلد به تحریر در آورده است در زمینه ی بافت نخستین قالی ها و شروع قالی بافی توسط ایرانیان گفته است :
« زندگی ایلیاتی و چادر نشینی مردم آسیای وسطی و آمیختگی آن با کار چوپانی خود به خود ضرورت و شرایطی را به وجود آورده بود که به کمک مواد اولیه ی فراوان ، چادر نشینان از اوقات بیکاری استفاده کرده ، با رشتن و پیوستن الیاف پشم ، پوشش هایی به وجود آورند که برای تهیه ی چادر و مفرش ، بادوام ، سبک و ارزان باشد . با این که مدرک تاریخی صحیحی در دست نیست معذلک توجه به خصوصیات زندگی مردم و وسایلی که برای تهیه فرش لازم است که از یک طرف و زمستان های سرد ارتفاعات فلات ایران که چادرنشینان و سکنه ی آن را مجبور به مداقعه از سرما می کرده از سوی دیگر ، این حقیقت را می رساند که مهد پیدایش قالی بافی بین ایلات و چادرنشینان ، فلات ایران بوده و ذوق و قریحه همان مردم ساده در ایجاد نقش ها و رنگ های بدیع تأثیر قاطعی داشته است و به وسیله ی قبایل بیابانگرد و در طول زمان های متمادی به تدریج این هنر « هنر – صنعت » به شهر ها رسیده است » . گرچه تحقیقات پروفسور پوپ صورت گرفته است که هنوز آثار ذیقیمت « پازیزیک » کشف نشده بود اما پس از کشف این آثار کهن ، حدسیات نامبرده به صورتی زنده و غیر قابل انکار تحقق یافت.
اگر چه نخستین نشانه های هنر قالی بافی را می توان به کشف کارد قالی بافی و نیز برخی دیگر از ابزار بافت قالی به عصر مفرغ مربوط دانست اما دستیابی به مجموعه ی نفیس پازیریک در سال 1949 میلادی توسط « سرگئی رودنکو » باستان شناس روسی و همکاران او از هیئت باستان شناسی موزه آرمیتاژ سن پطرزبورگ ، نه تنها تاریخ قالی بافی را از هاله ای از ابهام بیرون آورد بلکه سند افتخار بافت نخستین قالی جهان توسط ایرانیان در دوره ی هخامنشی را نیز ثبت تاریخ کرد.
قالی پازیریک ، فرشی است که در ابعاد 33/189 در 200 سانتی متر با گره متقاون ( معروف به گره ترکی ) که رجشمار آن را تقریباً برابر با 3600 گره در دسیمتر مربع تعیین کرده اند. علت نام گذاری این قالی به « پازیریک» محل اکتشاف آن در محلی به همین نام در منطق ی سیبری است.
رنگ های این قالی که قرن های متمادی در زیر توده های عظیم یخ مدفون بوده است در پی گذشت ایام به سایه های صورتی روشن و سبز کم رنگ تبدیل شده است اما تحقیقات به عمل آمده استفاده از نیل برای رنگ آبی و بهره گیری از قرمز دانه برای رنگ قرمز را به اثبات رسانده است و وجود 6 ردیف نقش که هر یک ویژگی های خاص ایرانی خود را بیان می دارد ، همه و همه نشانگر بافت این فرش تاریخی و نفیس در ایران باستان را دارد.
نقش ها از متن فرش به حاشیه عبارت است از :
1- 24 مربع که در داخل هر کدام ستاره ای هشت پر قرار دارد.
2- تصاویر حیوانی افسانه ای شبیه به شیر بالدار معروف به گریفین که از حیوانات اسطوره ای دوران هخامنشی و ایران باستان است .
3- نقش 24 رأس گوزن شاخ پهن این حیوان بومی ایران است.
4- حاشیه ی دیگری دارای ستاره های شبیه به ستاره های هشت پر زمین.
5- حاشیه ای دارای 28 تصویر از اسب سوارانی که به طور دو نفر در میان به تناوب بر روی اسب ها نشسته یا در کنار آن ایستاده اند نقوش مذکور در سنگ تراشی های تخت جمشید ، مکرر دیده می شود.
6- در ردیف آخر ، مجدداً همان تصویر حیوان افسانه ای بالدار قرار دارد. بسیاری از صاحب نظران ایرانی و خارجی بر این عقیده اند که با توجه به درجه ی کمال در بافت این قالی ، وجود رنگ های متنوع و رنگ آمیز دلپذیر و ابعاد مناسب که در بافت رعایت شده است :
اولاً باید قرن ها پیش از بافت این قالی ، سابقه و سنت قالی بافی وجود داشته باشد .
ثانیاً به دلایل ذکر شده در فوق ، این قالی ، نمی تواند یک بافت عشایری باشد .
« فرش » ( Farsh ) به معنای گستردنی و آنچه که بر زمین که بر زمین گسترده شود آمده است و اگر چه در بین عامه مردم و حتی در بسیاری از موارد در میان متخصصان ، مراد از فرش همان قالی است ، اما فرش ، افزون بر قالی ، زیر اندازهای دیگری همچون انواع گلیم ، زیلو ، پلاس ، نمد ، جاجیم و حصیر از نوع زیر انداز را هم شامل می شود. قالی ، فرشی است پرزدار که از طریق درگیری پرز و گره زدن آن بر تار ( = چله ) و نیز پود گذاری بافته می شود.
قالی ، زیر اندازی است یک رو ، دارای تار ، پرز ، پود ضخیم و پود نازک ، گره دار و دستبافته ای است که بر اساس قرائن و شواهد موجود پیشینه ی بافت آن به دوره ی هخامنشی می رسد و در این که خاستگاه آن ، ایران بوده است ، شک و تردیدی وجود ندارد.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده پس از آن که انسان ها از الیاف طبیعی نباتی و بعد ها از پوست حیوانات و نهایتاً حصیر زیر انداز به عنوان فرش استفاده کردند ، در سیر تکاملی زیراندازها و بافته ها ، پلاس ، گلیم ساده ، نمد ، جاجیم ، گلیم سوماک و نهایتاً قالیچه بافته شده است.
1-2 انواع فرش
انواع فرش شامل :
1- حصیر زیر انداز
2- نمد زیر انداز
3- پلاس
4- جاجیم و مانند آن
5- گلیم ساده ( دورو = تخت )
6- گلیم سوماک ( = یک رو )
7- گلیم یک روولی غیر سوماک
8- گبه
9- قالی است .
1-2-1- حصیر زیر انداز
حصیر ( = بوریا ) فرشی است که از بافتن نی ، برگ درخت خرما و یا سایر الیاف گیاهی ، حاصل می آید و به عنوان قدیمی ترین زیر انداز شناخته شده است.
حصیر ، نخستین بار در تمدن بین النهرین ( = میان رودان ) بافته شده است و سابقه ی آن به حدود 10000 سال ق.م. می رسد.
1-2-2- گلیم
نوعی فرش بدون پرز است ، متشکل از تار و پود و یا تار و پود پیچی که از طریق درگیری تار و پود بافته می شود. گلیم دارای انواع مختلفی از ساده ، سوماک و سوزنی است .
1-2-3- پلاس
نوعی فرش بدون پرز و در واقع نوعی گلیم پشمی است که دارای نقش ها و نگاره های ساده تر ، مواد اولیه ای ضخیم تر و بافتی درشت تر در مقایسه با گلیم است . نخستین گلیم ها در حدود 7000 ق.م. بافته شده است.
1-2-4- نمد زیر انداز
نوعی فرش و زیرانداز ضخیم و گرم است که از درهم شدن و تنیدن پشم حلاجی شده یا کرک در اثر مالیدن با افزودن آب گرم و یا صابون و نظایر آن ، حاصل می آید. قدیمی ترین نمدها به حدود لااقل 2300 ق.م. تعلق دارد.
1-2-5- گبه
نوعی فرش یا بهتر بگوییم نوعی قالی تمام پشمی است ، با پرز خواب بلند ، درشت بافت با نقش های ذهنی که در گذشته بیشتر با پشم خود رنگ بافته می شد.
1-2-6- جاجیم
نوعی پارچه ی دستباف و ضخیم شبیه به پلاس و گلیم که راه راه و رنگین بافته می شود و دارای تار و پودی از پشم و یا چله پنبه ای و پود پشمی است . گاه جاجیم را با نخ ابریشمی هم می بافند که این نوع مصرف زیرانداز ندارد. نساجی سنتی دارای قدمتی در حدود 7000 سال ق.م. است.
1-2-7- زیلو
فرشی است با تار و پود از نخ پنبه ای ، با نقش های هندسی و ذهنی باف که به گونه ای دورو بافته می شود و به زیر انداز تابستانی معروف است . در حال حاضر به طور عمده در میبد یزد و کاشان بافته می شود و قدمت آن را در ایران به حدود قرم ششم میلادی مربوط می دانند.
1-2-8- قالی
فرشی است پرز دار که از طریق درگیری پرز ( = خامه = گوشت ) و گره زدن آن بر تار و نیز پودگذاری بافته می شود و شاخص ترین و کامل ترین زیرانداز سنتی به جهت بافت و اجرای طرح و نقش و نگاره است . سابقه ی بافت آن در ایران به حدود 2400 سال پیش بر می گردد و « قالی پازیریک » سند گویای خاستگاه این نوع زیرانداز است.
بدون تردید نخستین فرش مورد استفاده توسط انسان ها پس از بافته های حاصل از الیاف نباتی و پوست حیوانات ، حصیر زیرانداز بوده است ولی در بررسی تاریخ نساجی در جهان و نخستین منسوجات این نکته مستفاد می شود که گلیم ، به عنوان اولین بشری با بهره گیری از نخ نه تنها تاریخی قدیمی تر از همه ی زیر اندازها به جز حصیر دارد بلکه قدمت و پیشینه ی آن ، حتی از بافت پارچه ها که از جنس کتان بوده است هم بیشتر است. به طوری که صاحب نظران از گلیم به عنوان نخستین تن پوش ها پس از الیاف حصیری و پوست یاد کرده اند.
به هر حال گلیم بافی در آغاز در میان ایلات و قبایل چادر نشین که کار اصلی و عمده ی آنان دامداری بوده ، پدیدار شده است. اینان پس از فراگیری ریسیدن و بافتن پشم ، به گلیم بافی پرداختند و پس از آن طی قرون متمادی مهارت و تنوع کافی در کار بافت گلیم به دست آوردند و ابزار کار خود را کمی بهبود بخشیدند به تولید نوع خاصی گلیم ، که امروزه در مناطق مختلف استان های اردبیل ، آذربایجان شرقی ، کرمان و فارس و برخی از نقاط استان خراسان مرسوم است و « سوماک » نام دارد ، پرداختند .
سوماک ( = گلیم یک رو ) از نظر بافت ، حلقه ی واسطی بین گلیم و قالی به حساب می آید و با خصوصیات بافت ویژه اش و نیز به سبب دارا بودن ضخامت بیشتر آن در مقایسه با گلیم معمولی تا حد بیشتری می توانست نیازهای روستاییانی که به ویژه در مناطق سردسیر و دارای زمستان های طولانی زندگی می کردند به زیر انداز و کفپوش مناسب را پاسخ گوید و از این رو تولید آن در میان ایلات مختلف کشورمان از جمله « ال سون » ، « لر » ، « خمسه » و ... رواج یافته است.
بر اساس قرائن و اسناد و مدارک موجود و بررسی های کارشناسی ، در فاصله ی زمانی میان تولید گلیم ساده تا گلیم سوماک ، انواعی از پارچه های دستباف و نمد نیز تولید و مورد استفاده قرار گرفته است.
تولید قالیچه آن هم قالیچه پشمی گام دیگری در جهت رسیدن به تولید قالی بود که هنرمندان بافنده زیرانداز پس از تجربیات حاصل از گلیم بافی و بافت گلیم سوماک به آن مبادرت کردند . بافندگان قالیچه تا مدت ها بعد از تولید قالیچه ، پرز آن را قیچی نمی کردند . در تولیدات برخی از مناطق قالی بافی کشور از جمله نقاطی از استان کرمان هنوز هم همان شیوه ی تولید عیناً حفظ شده است . به این ترتیب که بر خلاف اکثر مناطق قالی بافی که خامه های اضافی پرز را در جریان بافت قالی با قیچی می چینند. در نقاط مذکور خامه های اضافی را تا اتمام بافت و پایین کشیدن قالی از دار ، قیچی نمی کنند بلکه در مرحله ی نهایی یعنی قبل از فروش ، آن ها را می چینند و حتی در مواردی هم قالیچه را به همان شکل به تجّار می فروشند و عمل قیچی کردن خامه های اضافی پرز و پرداخت توسط آنان انجام می گرد که در این صورت ارزیابی و بررسی و بررسی کیفیت طرح و نقشه و رنگ آمیز و بافت تماماً از پشت قالی انجام می شود.
بدین سان قالیچه پشمی که زیراندازی گرم و فرشی مناسب بود و دارای رنگ آمیز دل پذیری نیز می باشد در زندگی ایلات و عشایر وارد شد و بافت آن در میان آن ها طی نسل های متمادی و متوالی گسترش و تکامل یافت و هنگامی که گروه هایی از آنان در نقاطی که از نظر کشاورزی دارای امکانات طبیعی مناسبی بود مستقر شدند ، کشاورزی را رونق بخشیده و زمانی که به تدریج روستا – شهرها پدید آمد و امکان زندگی در خانه های نسبتاً وسیع تر فراهم شد و نیاز به زیر اندازهای بزرگ تر احساس شد ، قالی ، تولید و عرضه شد.
امروزه نیز قالیچه بیشتر در مناطق عشایری و ایل نشین و روستاهای دور افتاده بافته می شود ، حال آن که قالی به طور عمده در شهرها و روستاهای بزرگ نزدیک به شهرها بافته می شود.
« پروفسور آرتور ، اپهام پوپ » - ایران شناس شاخص آمریکایی که به همراه همسرش « دکتر فیلیس اکرمان » کتاب با ارزش « سیری در هنر ایران » را در چندین جلد به تحریر در آورده است در زمینه ی بافت نخستین قالی ها و شروع قالی بافی توسط ایرانیان گفته است :
« زندگی ایلیاتی و چادر نشینی مردم آسیای وسطی و آمیختگی آن با کار چوپانی خود به خود ضرورت و شرایطی را به وجود آورده بود که به کمک مواد اولیه ی فراوان ، چادر نشینان از اوقات بیکاری استفاده کرده ، با رشتن و پیوستن الیاف پشم ، پوشش هایی به وجود آورند که برای تهیه ی چادر و مفرش ، بادوام ، سبک و ارزان باشد . با این که مدرک تاریخی صحیحی در دست نیست معذلک توجه به خصوصیات زندگی مردم و وسایلی که برای تهیه فرش لازم است که از یک طرف و زمستان های سرد ارتفاعات فلات ایران که چادرنشینان و سکنه ی آن را مجبور به مداقعه از سرما می کرده از سوی دیگر ، این حقیقت را می رساند که مهد پیدایش قالی بافی بین ایلات و چادرنشینان ، فلات ایران بوده و ذوق و قریحه همان مردم ساده در ایجاد نقش ها و رنگ های بدیع تأثیر قاطعی داشته است و به وسیله ی قبایل بیابانگرد و در طول زمان های متمادی به تدریج این هنر « هنر – صنعت » به شهر ها رسیده است » . گرچه تحقیقات پروفسور پوپ صورت گرفته است که هنوز آثار ذیقیمت « پازیزیک » کشف نشده بود اما پس از کشف این آثار کهن ، حدسیات نامبرده به صورتی زنده و غیر قابل انکار تحقق یافت.
اگر چه نخستین نشانه های هنر قالی بافی را می توان به کشف کارد قالی بافی و نیز برخی دیگر از ابزار بافت قالی به عصر مفرغ مربوط دانست اما دستیابی به مجموعه ی نفیس پازیریک در سال 1949 میلادی توسط « سرگئی رودنکو » باستان شناس روسی و همکاران او از هیئت باستان شناسی موزه آرمیتاژ سن پطرزبورگ ، نه تنها تاریخ قالی بافی را از هاله ای از ابهام بیرون آورد بلکه سند افتخار بافت نخستین قالی جهان توسط ایرانیان در دوره ی هخامنشی را نیز ثبت تاریخ کرد.
قالی پازیریک ، فرشی است که در ابعاد 33/189 در 200 سانتی متر با گره متقاون ( معروف به گره ترکی ) که رجشمار آن را تقریباً برابر با 3600 گره در دسیمتر مربع تعیین کرده اند. علت نام گذاری این قالی به « پازیریک» محل اکتشاف آن در محلی به همین نام در منطق ی سیبری است.
رنگ های این قالی که قرن های متمادی در زیر توده های عظیم یخ مدفون بوده است در پی گذشت ایام به سایه های صورتی روشن و سبز کم رنگ تبدیل شده است اما تحقیقات به عمل آمده استفاده از نیل برای رنگ آبی و بهره گیری از قرمز دانه برای رنگ قرمز را به اثبات رسانده است و وجود 6 ردیف نقش که هر یک ویژگی های خاص ایرانی خود را بیان می دارد ، همه و همه نشانگر بافت این فرش تاریخی و نفیس در ایران باستان را دارد.
نقش ها از متن فرش به حاشیه عبارت است از :
1- 24 مربع که در داخل هر کدام ستاره ای هشت پر قرار دارد.
2- تصاویر حیوانی افسانه ای شبیه به شیر بالدار معروف به گریفین که از حیوانات اسطوره ای دوران هخامنشی و ایران باستان است .
3- نقش 24 رأس گوزن شاخ پهن این حیوان بومی ایران است.
4- حاشیه ی دیگری دارای ستاره های شبیه به ستاره های هشت پر زمین.
5- حاشیه ای دارای 28 تصویر از اسب سوارانی که به طور دو نفر در میان به تناوب بر روی اسب ها نشسته یا در کنار آن ایستاده اند نقوش مذکور در سنگ تراشی های تخت جمشید ، مکرر دیده می شود.
6- در ردیف آخر ، مجدداً همان تصویر حیوان افسانه ای بالدار قرار دارد. بسیاری از صاحب نظران ایرانی و خارجی بر این عقیده اند که با توجه به درجه ی کمال در بافت این قالی ، وجود رنگ های متنوع و رنگ آمیز دلپذیر و ابعاد مناسب که در بافت رعایت شده است :
اولاً باید قرن ها پیش از بافت این قالی ، سابقه و سنت قالی بافی وجود داشته باشد .
ثانیاً به دلایل ذکر شده در فوق ، این قالی ، نمی تواند یک بافت عشایری باشد .