1396/11/19، 05:15 عصر
![[تصویر: za4-39210.jpg]](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-39210.jpg)
منظور از صمیمیت این است که ما در برابر طرف مقابل نقاب نداشته باشیم و خودمان باشیم
سه فاکتور اصلی در ایجاد عشق از دیدگاه استرنبرگ، صمیمیت، میل و تعهد است. به سادهترین زبان ممکن میتوان گفت منظور از صمیمیت این است که ما در برابر طرف مقابلمان نقاب نداشته باشیم و خودمان باشیم. صمیمیت ابعاد مختلفی دارد. صمیمت فکری، صمیمیت عاطفی، صمیمیت جنسی، صمیمیت اجتماعی، صمیمت معنوی. یعنی فرد در مواجهه با شخص دیگری، بدون ترس و سانسور، خودش باشد.
گاهی اوقات افراد از ترس قضاوت شدن، از ترس تمسخر و اینکه به آنها برچسب زده شود و خیلی چیزهای دیگر، افکار یا احساسات مثبت یا منفی خودشان را بروز نمیدهند. خواستههایشان را عنوان نمیکنند و این یعنی عدم صمیمیت. هر چقدر شما در برابر دیگری، راحتتر باشید بدون ترس و نقاب باشید، صمیمیت بیشتری وجود دارد. برای مثال ممکن است سر کلاس درس یا در اتاق مشاوره، شما به راحتی بتوانید در مورد افکار و احساسات و خواستههای اجتماعی یا موارد خاص دیگر، صحبت کنید در حالی که هیچ رابطه عاطفی بین شما و افراد سر کلاس یا مشاورتان وجود نداشته باشد و در اصل دو فاکتور دیگر در این موارد وجود ندارد ولی شما به راحتی میتوانید خودتان باشید.
شور و اشتیاق یا میل، همان گرایش به سمت طرف مقابل است. تمایل به بودن در کنار دیگری بدون احساس منفی. بدون چندش یا حس بد. به نوعی تمایل به برقراری رابطه فیزیکی و جسمی و جنسی با داشتن احساسات مثبت. همان گرایش اولیه بین جنس مخالف که در بسیاری از موارد به وجود میآید و تاثیر هورمونها نیز حائز اهمیت است. در بسیاری از موارد این گرایش و تمایل وجود ندارد. مثل رابطه استاد و شاگردی که عاری از تمایلات جنسی است ولی صمیمیت بین آنها وجود دارد. مثل رابطه والدین و فرزندان که این فاکتور در این روابط دیده نمیشود.